«نهنگ» ساخته دارن آرنوفسکی

نهنگ

نگاهی به فیلم‌های برگزیده اسکار ۲۰۲۳

هرچند وقت یک‌بار، فیلمی بحث‌برانگیز به سینماها می‌آید که مخاطب‌های خود را به دودسته کاملاً مجزا تقسیم می‌کند؛ «نهنگ» تازه‌ترین ساخته دارن آرنوفسکی جزو این دسته آثار است. آرنوفسکی فیلم‌ساز ۵۴ ساله آمریکایی است که بیشتر برای ساخت درام‌های روان‌شناسانه با مضامین سورئال شناخته می‌شود.

آرنوفسکی که با ساخت فیلم‌های مهمی مانند «مرثیه‌ای بر یک رؤیا» و «قوی سیاه» یکی از بحث‌برانگیزترین و مورد مناقشه‌ترین سینماگرهای معاصر آمریکاست، در اواخر دهه ۹۰ میلادی با فیلم تریلر روان‌شناسانه سورئال «پی-باور به آشفتگی» نامی برای خود دست‌وپا کرد. حالا اما این سینماگر در هشتمین تجربه فیلم‌سازی‌اش سراغ یک نمایشنامه رفته است.

«نهنگ»، نام هشتمین ساخته آرنوفسکی است که اقتباسی از نمایشنامه‌ای به همین نام، نوشته ساموئل دی. هانتر است، فیلمی که به همان اندازه که احتمالاً قلب شما را به درد می‌آورد، همان اندازه نیز موجب عصبانیت شما می‌شود.

نقش اصلی فیلم تازه آرنوفسکی را برندن فریزر (فریژر)، بازیگر محبوب دهه ۹۰ آمریکا ایفا کرده است، فریزر که پیش‌تر برای فیلم‌های اکشن «مومیایی» شناخته می‌شد، با این فیلم، رنسانسی در حرفه بازیگری‌اش ایجاد کرده. او امسال قرار است دوباره با یک فیلم مهم یعنی تازه‌ترین اثر اسکورسیزی به سینماها برگردد.

فریزر که با یک اضافه‌وزن عجیب‌وغریب در این فیلم ظاهرشده، نقش چارلی، یک فرد گوشه‌گیر و منزوی و به‌شدت فربه که دوره‌های نویسندگی را از راه دور از آپارتمان دوخوابه‌اش در آیداهو تدریس می‌کند، ایفا کرده است. چارلی از همسر سابق و دخترش دور شده و همچنان در غم از دست دادن دوست‌پسرش، همان کسی که به خاطرش خانواده‌اش را رها کرده، است و هنوز بهبود نیافته است.

نهنگ
نهنگ، فیلمی نفرت‌انگیز با بازی‌های عالی است

چارلی از دنیای بیرون به‌کلی دور شده و به دلیل نارسایی قلبی در حال مرگ است. او تنها در چند مورد -یکی هنگام دریافت غذا، باز کردن در برای مبلغان متعصب دینی، آمدن یکی از دوستانش، آمدن پرستارش به نام لیز به خانه‌اش و دانشجوهای دوره‌های آموزشی مجازی که البته او در اینجا به‌عمد دوربین لپ‌تاپ خود را خاموش می‌کند- با مردم ارتباط دارد، چارلی هیچ ارتباط دیگری با جامعه جز همین موارد محدود ندارد.

نقش لیز، پرستار چارلی را هونگ چائو بازی می‌کند. به اعتقاد من، بازی او به همان اندازه که نقش‌آفرینی برندن فریزر تحسین‌برانگیز است، بازی هونگ چائو نیز قابل‌توجه و تحسین‌برانگیز است. درخشان‌ترین بخش کاراکتر لیز جایی است که او ناامیدی، خشم و ناراحتی عمیق خود را از بی‌میلی دوستش برای نجات جان چارلی ابراز می‌کند.

فریزر برای ایفای این نقش، کت‌وشلوار سایز بزرگ و همین‌طور پروتز به تن کرده و در تعدادی از سکانس‌ها نیز با وسواس زیاد پرخوری می‌کند، ضمناً با دردسر با کمک واکر در آپارتمانش حرکت می‌کند. برخی از منتقدان، اگرچه در ستایش نقش‌آفرینی برندن فریزر متفق‌القول هستند بااین‌حال فیلم آرنوفسکی را اثری فَت‌فوبیک (چاقی هراسی) می‌دانند.

برای مثال روکسان گی، منتقد مشهور نیویورک‌تایمز، فیلم را نمایش و کارناوالی کم‌اهمیت خواند و نوشت: «اثر تازه آرنوفسکی فریاد می‌زند که بیایید به این آدم عجیب‌وغریب نگاه کنید.» اگرچه دارن آرنوفسکی حرکات پرزحمت چارلی را به شکل اغراق‌آمیزی به تصویر می‌کشد، اما باید گفت واقعاً تصویری که او درنهایت ارائه می‌دهد، دل‌خراش، وسواس گونه، دلسوزانه و همدلانه است.

نهنگ
نهنگ می‌داند که در هسته خود یک پتانسیل بالقوه دارد بااین‌حال همچنان در تلاش است تا به شما ثابت کند که یک بیانیه قابل‌توجه و مهم است

«نهنگ» بسیار شبیه اقتباس از نمایشنامه‌ای با یک دکور و صحنه است. فیلم به‌طور اجتناب‌ناپذیر اثری کلاستروفوبیک (ترس شدید و غیرمنطقی از مکان‌های محصور) است. کل فیلم تقریباً در آپارتمان تنگ و کثیف چارلی می‌گذرد.

بازیگران فیلم نیز به تعداد نیم جین نقش‌آفرین، محدودشده‌اند. این موقعیت کلاستروفوبیک حتی در تصویر هم نمود خود را دارد، ابعاد تصویر «نهنگ» ۱.۳۳:۱ یا همان ۴ به ۳ است. (البته انتقادهای زیادی به ابعاد تصویر غیرمعمول آثار A24 شرکت پخش‌کننده فیلم «نهنگ» و اتکای بیش‌ازحد آن به این مدل فیلم‌ها وارد است، این کمپانی پیش‌تر فیلم‌هایی با ابعاد غیرمعمول مثل «عزیز آمریکایی»، «اولین اصلاح‌شده» و «فانوس دریایی» را نیز در کارنامه داشته است.) بااین‌حال در این فیلم این تغییر ابعاد نتیجه می‌دهد.

ما در طول فیلم از نگاه دوربین آرنوفسکی به برندن فریزر و کاراکترش چارلی نزدیک می‌شویم، وسواس او را در بررسی مقاله دانشجویی خاص درباره اثر «موبی دیک» تا غذای ناسالمی که می‌خورد و اشتیاقش برای برقراری ارتباط با دختر نوجوانش را مشاهده می‌کنیم.

این تازه‌ترین ساخته آرنوفسکی مانند فیلم «منچستر بای دِ سی»، ساخته کنت لونرگان یا حتی «نیویورک، جز به‌کل» اثر چارلی کافمن، فیلمی است که ویژگی آن ترسیم بیش‌ازحد احساس فلاکت، تنهایی و وسواس یک انسان محکوم‌به فناست. «نهنگ» اثری است ویرانگر، تیره‌وتار که به سرانجام نرسیده و خام مانده است.

فیلم سرسختانه و بی‌وقفه خود را متعهد به ایجاد احساس در مخاطب می‌کند و درنهایت هم همین‌طور می‌شود، برای بسیاری از مخاطب‌ها، «نهنگ» اثری است که آنها را خشمگین می‌کند، برای عده‌ای دیگر نیز فیلم حس‌های غم و ترسِ همراه باابهت و حیرت را توأمان دارد، «نهنگ» درنهایت احساسی را در وجود شما برانگیخته می‌کند.

پاتریک راجرز، ترجمه: محمدامین شکاری، هم‌میهن

نهنگ
نهنگ

گزیده‌ای از نظرات منتقدان درباره فیلم «نهنگ»

ریچارد روپر (شیکاگو سان تایمز) 

فریزر در اینجا به چارلی تبدیل می‌شود. شخصیتی که فریزر او را با هوشمندی، ترحم، شوخ‌طبعی و احساس به تصویر می‌کشد. این یکی از بهترین بازی‌های سال در یکی از بهترین فیلم‌های سال است.

جانی اولکسینسکی (نیویورک پست) 

فریزر آنچه را که می‌توانست یک شوخی، یک تراژدی یکنواخت و یا حتی یک سخنرانی درباره وزن باشد را می‌گیرد و آن را به شکلی بسیار خوب با انسانیتی شگفت‌انگیز آغشته می‌سازد.

هانا استرانگ (لیتل وایت لایز)

تماشای اینکه به فریزر نقشی محول شده است که می‌تواند با جان‌ودل آن را بازی کند، لذت‌بخش است. درواقع این بازی ظریف او است که نهنگ را از تبدیل‌شدن به یک نمایش فرومایه و یا یک اپیزود بسیار تصنعی از برنامه تلویزیونی واقع‌نما و استثمارگرانه زندگی ۶۰۰ پوندی من[۱] نجات می‌دهد.

استفانی زاکارک (تایم) 

گاهی اوقات یک بازیگر می‌تواند به کم کردن ضعف‌ها و کاستی‌های یک کارگردان کمک کند و این کاری است که فریزر در اینجا انجام می‌دهد.

جیمز براردینلی (ریل ریوو) 

سمت بدبین من معتقد است که این فیلم اساساً ممکن است برای تمجیدهای آخر سال ساخته‌شده باشد، زیرا به نظر نمی‌رسد دلیل قانع‌کننده دیگری برای ساخت این فیلم وجود داشته است.

دیوید فیر (رولینگ استون) 

نهنگ می‌داند که در هسته خود یک پتانسیل بالقوه دارد بااین‌حال همچنان در تلاش است تا به شما ثابت کند که یک بیانیه قابل‌توجه و مهم است. فیلمی که نمی‌تواند خود را از له شدن زیر وزن احساسی و نمادین خود بازدارد.

کریستی لمیر (راجر ایبرت) 

نهنگ، فیلمی نفرت‌انگیز با بازی‌های عالی است.

[۱]. My 600-lb Life

سلیس نیوز

آیتم های مشابه

نگاهی به نمایش «توافق‌نامه» کار کورش سلیمانی

مدیر

آیا رنگ مشکی دوباره به دنیای مد بازمی‌گردد؟

مدیر

به بهانه زادروز «توشیرو میفونه»

ناصر سهرابی