یادداشتی بر نمایشگاه آثار کیومرث کیاست

كیومرث كیاست

کیومرث کیاست؛ زیستن با رنج ابدی

مصیبت و رنج همزاد ابدی ازلی انسان است که گاه «بودن» به‌مثابه فرجامی دردناک از پالوده هستی جانکاه می‌شود و گاه آماج بلا، تحمل این ‌بار گران را دشوار می‌کند.

بدیهی است که نمود و منشأ این رنج در اندیشه انسان معاصر، انسانی که قتل‌عام و بمب و جنگ را تماشا کرد، با انسانی که سرفه‌های خونین تن سل گرفته‌اش درد را معنا می‌کرد یا گرسنگی قومی که به بارانی بند بود، متفاوت است.

آری گویی رنج ما از صورتی به صورتی بس عمیق‌تر، فردی‌تر و مهلک‌تر بدل می‌شود. آدمی در انزوایی مسموم از درد به خود می‌پیچد و به‌صورت موجودی موهوم، اعوجاج خطوط، پیکرش را در هم می‌شکند.

کیومرث کیاست
کیومرث کیاست که در سال ۱۳۲۷ در تبریز چشم به جهان گشود، از پیشگامان کاریکاتور نو به شمار می‌آید

دشواری حیات، انسان معیوب و دردمند، تیزبینی و درک عمیق مسائل انسانی، همواره دغدغه فکری و هنری کیومرث کیاست بوده است. انتخاب او برای نگریستن و بازنمود جهان هستی، نمایش انسان در رنج است که در طول سالیان زندگی حرفه‌ای او قابل‌پیگیری  است.
کیومرث کیاست که در سال ۱۳۲۷ در تبریز چشم به جهان گشود، از پیشگامان کاریکاتور نو به شمار می‌آید. کیاست از دهه ۵۰ همکاری با مطبوعات را آغاز کرد. رویکرد انتقادی و پیرنگ روشنفکرانه ویژگی آثار او از جوانی تا به امروز است.

عصیانی برآمده از خطوطی ساده که آزادانه، اصیل‌ترین مفاهیم انسانی را به تصویر کشیدند. کیومرث کیاست از همان ابتدای کار هنری تصمیم می‌گیرد نسبت به پیرامون و جهان انسانی در موضع کنشگر بایستد.

از این منظر شاید بتوان او را در دسته هنرمندان متعهد طبقه‌بندی کرد. کیومرث کیاست هنرمندی اکسپرسیو است و جلوه خشم و کدورت ناشی از انزجار در آثارش انکارناپذیر.

کیومرث کیاست
کیاست هنرمندی اکسپرسیو است و جلوه خشم و کدورت ناشی از انزجار در آثارش انکارناپذیر

فیگورهایی به‌غایت دردمند در وضعیتی ناپیدا که هر یک مولدان افشای رنج هزاران گلوی فروخفته هستند. عیوب فرم تن و صورت این آدمک‌ها تداعی‌گر آسیب‌های ناشی از جنگ است که فشار و آسیب‌های روانی را نیز نمایان می‌کنند.

جنگ هرچه باشد، توپ و تانک یا نبرد بی‌پایان «من» با خویشتنم، سرانجامش پیکر آزرده و دردمندی است که در گردباد فریاد خویش گرفتار است.
کیومرث کیاست در طول‌ سال‌های کار هنری، سبک و سیاق خود را تثبیت کرده است. طوری که تشخیص آثار او برای مخاطبانش آسان است. نقاشی برای او امری روزمره و جاری است.

عجین شده با زندگی که هیچ‌گاه با روزگار انس نیافته است. رضا براهنی درباره او نوشته: «کیاست نمونه درخشان یک نقاش بحران‌زده است. بحران از نوع مثبت آن. او صورت طبیعت، سنت و دستاورد فرهنگ‌های نقاشی را، هنگام عبور از خلال تفکر، تخیل و تکنیک خود، دگرگون کرده و چهره‌های بدیعی ارائه داده است.»
کیاست در مجموعه «رنج زیستن» که از ۲۳ تیر در گالری دنا به نمایش درآمد، آثاری با پالت رنگ‌هایی آرام و نسبتاً متفاوت از آثار پیشینش خلق کرد.

کیومرث کیاست
دشواری حیات، انسان معیوب و دردمند، تیزبینی و درک عمیق مسائل انسانی، همواره دغدغه فکری و هنری کیومرث کیاست بوده است

او در استیتمنت این نمایشگاه گفته است: «در این جهان ناموزون، انسان انتخاب نمی‌کند، انتخاب می‌شود. چنین است که رنج در سراسر وجود انسان درهم‌تنیده است. به‌راستی، سهم انسان از زندگی همین است؟ شکست، زخم، درد و فقر، سهم انسان این است و چنین است که آدمی با رنج، آزاده می‌شود و با رنج زندگی می‌کند. آری…ما همه در رنجیم…»
همچنان بحران‌زدگی اصلی‌ترین مفهومی است که کیاست در پس فرم‌هایش نمایش می‌دهد. اسلوب زیبایی‌شناسی در آثار او به معنای خلق حسن نیست و زیبایی در جایگاه واگویی مکنونات در جلوه‌ای رؤیت پذیر معنا می‌یابد.

در بیننده لحظه‌ای تأمل و تعمق ایجاد می‌کند که خود به‌مثابه «امر والا» انسان را تا عمیق‌ترین ادراکش فرومی‌برد.

کیومرث کیاست
در این جهان ناموزون، انسان انتخاب نمی‌کند، انتخاب می‌شود. چنین است که رنج در سراسر وجود انسان درهم‌تنیده است

انسان منزوی درمانده که یا سر در خویش فروبرده یا باژگونه میان هست و نیست از سقوط و حتی حضور خود در هراس است.

کیاست چنان مسلط، دقیق و سامان‌یافته این فیگورها را تصویر می‌کند که گویی هر فرد عضوی از جماعت ساکنان مطرود جزیره زیستن با حکم رنج ابدی است.

سارا کریمان

سلیس نیوز

آیتم های مشابه

نگاهی به نمایش «توافق‌نامه» کار کورش سلیمانی

مدیر

آیا رنگ مشکی دوباره به دنیای مد بازمی‌گردد؟

مدیر

به بهانه زادروز «توشیرو میفونه»

ناصر سهرابی