به یاد لی‌لی افشار، نوازنده نامدار گیتار

لی‌لی افشار

به آرزویم رسیدم…

لی‌لی افشار، نوازنده چیره‌دست گیتار همان‌طور که پیش‌تر گفته بود به آرزویش رسید و آن کودک روزگار پیشین که خجالتی بود و گیتار او را به میان جمع آورده بود، اینک با کارنامه‌ای درخشان و شهرت جهانی دیده از جهان فروبسته است.

لی‌لی افشار یکی از چهره‌های شناخته‌شده موسیقی ایران و جهان به شمار می‌رفت و در رشته خود نیز دارای ابتکار خاصی هم بود. او برای اجرای قطعات موسیقی ایرانی با گیتار کلاسیک، ربع پرده یا همان «کرن» را روی ساز خود نصب‌کرده بود.

منم می‌خوام بمونم برای همیشه

او که شیفته موسیقی و نوازندگی گیتار بود سرانجام آرزویش برآورده شد و در ذهن‌ها ماندگار شد، جایی نیست که درباره گیتار و نوازندگی گیتار سخن گفته شود و از «لی‌لی افشار» یاد نشود.

لی‌لی افشار گفته است: «گیتار به من که اهل حرف زدن نبودم، صدا داد. شد زبان من. برای همین هم اسم گیتارم را گذاشتم لی‌لی، چون من و گیتارم یکی هستیم. زندگی بدون گیتار برام معنا نداره، باید حتماً هرروز سیم‌های گیتار رو لمس کنم و طنین صدای گیتار کلاسیک رو بشنوم، «باخ»، «موتزارت»، «سگوبیا» برای همیشه می‌مانند، منم می‌خوام بمونم برای همیشه».

زندگی در آمریکا

لی‌لی افشار سال‌ها ساکن ممفیس در ایالت تنسی آمریکا بود که یکی از پایتخت‌های موسیقی معاصر جهان محسوب می‌شود. او در دانشگاه همین شهر به تدریس گیتار مشغول بود. مدام در سفر به کشورهای مختلف ازجمله ایران بود.

از تهران تا تبریز و بندرعباس و خرمشهر و اصفهان، همه‌جا را با گیتارش گشته، درس داده و برای دوستدارانش نواخته بود. «لی‎لی افشار» اولین زن در دنیا است که در رشته نوازندگی گیتار، مدرک دکترا گرفته است.

او بیش از ۳۰ سال است که در دانشگاه «ممفیس»، بزرگ‌ترین دانشگاه ایالت تنسی آمریکا، مشغول تدریس گیتار بود.

لی‌لی افشار
لی‌لی افشار یکی از چهره‌های شناخته‌شده موسیقی ایران و جهان به شمار می‌رفت و در رشته خود نیز دارای ابتکار خاصی هم بود
تولد در تهران

لی‌لی افشار متولد ۱۸ اسفند ۱۳۳۸ در تهران و نوه رضا افشار، وزیر راه و درمان در دوره رضاشاه است. او در ۱۰ سالگی، وقتی نوازندگی گیتار را در دیدار با یکی از بستگانش از نزدیک مشاهده کرد شیفته صدای گیتار کلاسیک شد و فراگیری آن را آغاز کرد.

«سازهای دیگری مثل ویولن و یا پیانو هم در خانه ما بود. پدرم پیانو و ویولن می‌زد؛ اما گیتار کلاسیک را که شنیدم، بیش‌تر از همه خوشم آمد. انگار همان لحظه عاشق صدای گیتار شدم.»

فراگیری گیتار

فردای همان روز پدرش با یک گیتار به خانه برگشت.

«یک معلم هم برای من گرفتند و بدون این‌که کسی از من بخواهد و یا توقعی داشته باشد، هرروز تمرین می‌کردم. اوایل یک معلم خصوصی داشتم که در ارکستر مجلسی، «کنترباس» می‌نواخت. بعد به هنرستان موسیقی رفتم و دو بار در هفته در کلاس‌های شبانه هنرستان موسیقی شرکت می‌کردم. در هنرستان، استاد من آقای افراسیابی بود و بعد برای مدت کوتاهی آقای چیت‌ساز.»

ادامه تحصیل در آمریکا

بعد از  اتمام دوره دبیرستان، او برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد. «اوایل اقامتم در آمریکا نمی‌دانستم می‌توان نوازندگی گیتار را در دانشگاه ادامه داد و آموخت. بنابراین، به دانشگاه بوستون رفتم تا تصمیم بگیرم چه رشته‌ای را بخوانم. گیتارم را هم با خود به آمریکا برده بودم چون می‌دانستم می‌خواهم نوازندگی این ساز را ادامه دهم؛ اما دانشگاه بوستون اصلاً رشته مربوط به نوازندگی گیتار نداشت.»

اینجا بود که لی‌لی افشار ناامید نشد و شروع به جست‌وجو کرد. او خیلی زود دریافت کنسرواتوار بوستون کلاس گیتار دارد.

«رفتم کنسرواتوار و گفتم می‌خواهم ثبت‌نام کنم. گفتند مدرسه دو هفته است که شروع‌شده. به‌هرحال، امتحان دادم و قبول شدم اما گفتند باید خیلی تمرین کنم.»

لی‌لی افشار
اولین بار «ماسترو سگوبیا» بود که او را به‌عنوان یک استعداد جوان و نوازنده‌ای درخشان معرفی کرد

پشتکار داشته باش!

از همان روز نخست آن‌قدر تمرین کرد که ظرف چند هفته از هم‏کلاسی‌هایش پیش افتاد. لیسانس و فوق‌لیسانس‌‌ خود را گرفت و آماده برگشتن به ایران بود که پدرش توصیه کرد در آمریکا بماند و درس خود را ادامه دهد.

«فکر می‌کنم مهم‌ترین دلیل موفقیت من در این رشته، پدرم بود. او بود که در ۱۰ ‌سالگی خواسته من را جدی گرفت و برای من گیتار خرید و معلم گرفت. همیشه هم می‌گفت پشتکار داشته باش تا به شهرت بین‌المللی برسی.»

ازآنجاکه لی‌لی افشار دختر باهوشی بود این پند پدر را آویزه گوش کرد و به تمرین‌هایش ادامه داد. مقطع دکترا را که تمام ‌کرد، بلافاصله دانشگاه ممفیس در ایالت تنسی به او پیشنهاد کرسی استادی داد.

رؤیای کودکی

«در دانشگاه درس می‌دادم. در شهرها و ایالت‌های مختلف و کشورهای اروپایی کنسرت و دوره‌های آموزشی برگزار می‌کردم و احساس می‌کردم به رؤیای کودکی رسیده‌ام.»

لی‌لی افشار در سالن‌های موسیقی معروف جهان کنسرت‌های مختلفی برگزار کرد و به‌عنوان بهترین گیتاریست کلاسیک زن برنده جایزه «ارویل ایچ. گیبسن» شد.

افشار اجراهایی از آثار رضا والی، گری آیستر، گرارد روژد، لوریس چوبانیان، آرن ملنس، کامران اینجه، باربارا کولب، مرلین زیفرین و سالوادور بروتونس را در کارنامه خود دارد.

عالی و بی‌عیب و نقص

اولین بار «آندرس سگوبیا» بود که او را به‌عنوان یک استعداد جوان و نوازنده‌ای درخشان معرفی کرد. واشنگتن‌پست نواختن گیتار لی‌لی افشار را چنین توصیف کرد: «فوق‌العاده معصوم، عالی و بی‌عیب و نقص و قابل‌توجه».

لی‌لی افشار توانست مسیر موفقیت در عرصه موسیقی را آن‌چنان باپشتکار طی کند که به‌عنوان اولین نوازنده زن گیتار کلاسیک در جهان به درجه دکترا برسد.

او دوره دکترای خود را زیر نظر «بروس هلزمن» در دانشگاه ایالتی فلوریدا گذراند. جایزه سالانه نوازنده برتر گیتار در دوره‌های دهم، یازدهم و دوازدهم، جایزه «الیور اچ گیبسون» در سال ۲۰۰۰ برای بهترین نوازنده زن گیتار کلاسیک، جایزه «ممفیس چاپتر» از طرف آکادمی ملی هنر و دانش آمریکا، جایزه هنر «تنسی» در رشته موسیقی، جایزه اول انجمن گیتار آمریکا، جایزه بزرگ جشنواره موسیقی «اسپن»، جایزه اول انجمن ملی مدرسان موسیقی و جایزه اول انجمن ملی مدرسان سازهای زهی دنیا ازجمله جوایزی است که او در سال‌های تحصیل و نوازندگی‌اش دریافت کرده است.

حالا دیگر در ممفیس شهرتی کسب کرده بود و در این شهر ایالت تنسی، همه او را می‌شناختند. با بیشتر گروه‌ها و موسیقی‌دانان قدیمی همکاری داشت و برنامه اجرا می‌کرد.

لی‌لی افشار
لی‌لی افشار در سالن‌های موسیقی معروف جهان کنسرت‌های مختلفی برگزار کرد و به‌عنوان بهترین گیتاریست کلاسیک زن برنده جایزه «ارویل ایچ. گیبسن» شد
منم یه ممفییِن‌ام!

«تو شهر که راه می‌رم خیلی‌ها من را می‌شناسند. به اهالی ممفیس می‌گویند ممفییِن، فکر کنم بشه دیگه من رو ممفییِن خطاب کرد.»

چیزی نگذشت که رئیس کرسی گیتار دانشکده موسیقی دانشگاه ممفیس شد و سوار بر بال آرزوها از موسیقی‌اش لذت می‌برد.

سفر به زادگاه

در این میان ایمیلی از ایران او را یاد خاطرات دوران کودکی از زادگاهش می‌اندازد و همین موضوع تشویقش می‌کند به ایران سفر کند.

«یک‌بار ایمیلی دریافت کردم از ایران که در آن نوشته بود خانم افشار! شما همه جای دنیا می‌روید اما به کشورتان سر نمی‌زنید. خیلی متحول شدم. یادم آمد من از بچگی دوست داشتم با گیتارم در سراسر ایران کنسرت داده و روی صحنه بروم.»

لی‎لی افشار که بیست سال قبل ایران را ترک کرده بود خیلی زود چمدانش را بست و راهی زادگاهش شد.

«کمی تحقیق کردم و دیدم انگار شرایط برای رفتن به ایران مهیا است و رفتم. وقتی چرخ هواپیما به آسفالت فرودگاه می‌خورد، قلبم تاپ‌تاپ می‌کرد از شدت هیجان.»

او اولین کنسرتش را در تالار «رودکی» تهران برگزار کرد.

«دیدن چهره‌ دوستان و آشناها و فامیل در کنسرت بیش‌تر به هیجانم آورده بود و انگار با تمام وجودم می‌نواختم.»

برگزاری کنسرت و کارگاه آموزشی

در همان سفر اول متوجه شد نوازندگان ازلحاظ علم و تکنیک نواختن گیتار عقب هستند به همین دلیل تصمیم گرفت به آن‌ها آموزش دهد و هرسال برای برگزاری کنسرت و آموزش به ایران سفر می‌کرد. این سفرها اغلب محدود به تهران نبود و به شهرستان‌ها هم می‌رفت.

«در این سال‌ها شاگردانی داشتم که حالا خودشان استاد هستند و درس می‌دهند. خیلی وقت‌ها دعوتم می‌کردند که برای آموزش به شهرشان بروم؛ از تبریز تا خرمشهر و اصفهان و… .»

او اغلب عکس‌ها و فیلم‌هایش از ایران را در صفحه اینستاگرامش به اشتراک می‌گذاشت.

لی‌لی افشار
چیزی نگذشت که افشار رئیس کرسی گیتار دانشکده موسیقی دانشگاه ممفیس شد و سوار بر بال آرزوها از موسیقی‌اش لذت می‌برد
موسیقی ایرانی و ربع پرده

یکی از دغدغه‌های لی‌لی افشار اجرای قطعات ایرانی بود. معتقد بود موسیقی ایرانی دو نوع است، موسیقی محلی که بسیار شبیه موسیقی غربی است و به‌راحتی با گیتار نواخته می‌شود و موسیقی سنتی که قابل‌اجرا با گیتار نیست؛ اما او با افزودن ربع پرده به گیتارش، موسیقی سنتی ایرانی را نیز نواخته است.

لی‎لی افشار در کنسرت‌هایش همیشه قطعاتی ایرانی و آذری هم اجرا می‌کرد و فرقی نداشت این کنسرت در تبریز برگزار شود یا کالیفرنیا.

«در برنامه‌ها خیلی از قطعات ایرانی و آذری را که تنظیم کرده‌ام، می‌زنم. بعد همیشه از آمریکایی‌ها می‌پرسم که کدام قسمت از برنامه‌ها را دوست داشتید. همه می‌گویند قطعات ایرانی آذری را. آن‌ها چون این موسیقی را نشنیده‌اند، برایشان جذاب است. قطعه‌هایی مثل «بارون بارونه»، «رشید خان»، «سنده قالماز» و… را می‌زنم و متوجه می‌شوم چه قدر لذت می‌برند.»

کارنامه‌ای پربار

لی‌لی افشار در شرح و تفسیر موسیقی هم دست داشت و مقاله‌هایش درباره کاستل نوئوو-تدسکو و برخی آهنگسازان دیگر در نشریات مختلف بین‌المللی منتشرشده‌اند. یکی از آثار مکتوب او به‌تازگی در ایران منتشرشده است.

از این بانوی هنرمند ایرانی، هفت آلبوم موسیقی و دو کتاب در رابطه با گیتار کلاسیک و کتاب «پنج آواز محلی ایرانی» در رابطه با آوازهای فولکلور ایران منتشرشده است. به گفته لی‌لی افشار، این پنج آواز منتخبی از موسیقی فولکلور ایرانی است که در تنظیم قطعات، فرم اصلی‌شان حفظ‌شده است.

آوازها از نواحی مختلف ایران که لهجه‌ها و گویش‌های گوناگون دارند، نشئت‌گرفته است. «گل گندم»، «عزیز جون»، «لیلا لیلا»، «جان مریم»، «لالایی» و «سنه ده قالماز» ازجمله آثاری هستند که او برای ساز گیتار، تنظیم و در آخرین کتاب خود منتشر کرده است.

«ساغر»، «مسخ»، «گذار در نوا»، «هزار و یک‌شب»، «بیست‌وچهار کاپریچوی گویا» و «باخ برای گیتار کلاسیک» از آلبوم‌های لی‌لی افشار هستند.

او همچنین کتاب‌های دیگری مانند «باخ برای گیتار کلاسیک» و «آموزش گیتار کلاسیک از مبتدی تا پیشرفته» را نوشته و به یادگار گذاشته است.

وی گفته: «خیلی خوشحالم که در ایران از روی کتاب‌های من درس می‌دهند چون من این کتاب‌ها را فقط و فقط برای آموزش در ایران نوشتم.»

لی‌لی افشار
لی‌لی افشار همچنین کتاب‌های دیگری مانند «باخ برای گیتار کلاسیک» و «آموزش گیتار کلاسیک از مبتدی تا پیشرفته» را نوشته و به یادگار گذاشته است
باپشتکار می‌توان رؤیاها را واقعی کرد

لی‌لی افشار در پاسخ به این سؤال که چه طور به آرزوها و رؤیاهای کودکی‌ خود رسیده است؟ گفته: «پشتکار. من واقعاً به حرف پدرم گوش کردم. سال‌ها روزی ۱۰ ساعت تمرین می‌کردم. مطمئنم باپشتکار می‌توان رؤیاها را واقعی کرد.»

لی‌لی افشار سرانجام پس از یک دوره بیماری در سن ۶۳ سالگی روز سوم آبان ماه ۱۴۰۲ در زادگاهش تنکابن خاک سپرده شد.

روحش شاد

لی‌لی افشار

درباره نویسنده
حمیده وطنی
حمیده وطنی
دبیر تحریریه

حمیده وطنی گرگری کارشناس ارشد پژوهش هنر، نویسنده و منتقد سینما، فعالیت پژوهشی خود را با نشریه علمی پژوهشی نگره به‌عنوان مدیر داخلی نشریه و فعالیت رسانه‌ای سینمایی را با ماهنامه سینما آغاز کرد مقالات او در نشریات متعددی ازجمله مهر، سینما ویدئو، روزنامه اعتماد ... چاپ‌شده است، او پیش‌تر دبیر تحریریه نشریه «دایره» بود و هم‌اکنون دبیر تحریریه رسانه رسمی فرهنگی هنری سلیس نیوز و دبیر سرویس سینمایی است.

آیتم های مشابه

واکاوی جهان ادبی سهراب سپهری

مدیر

یادداشتی درباره فیلم‌های اکران نوروز ۱۴۰۳

مدیر

نقد فیلم «بیچارگان» ساخته یورگوس لانتیموس

مدیر