کیلیان مورفی: کریستوفر نولان بینظیر است
کیلیان مورفی ۴۷ ساله برای نقشآفرینی «پدر بمب اتم» کاهش وزن چشمگیری داشت.
فیلم اوپنهایمر بر اساس کتاب «پرومته آمریکایی» با عنوان «پیروزی و تراژدی جی. رابرت اوپنهایمر» ساختهشده و کیلیان مورفی نقش اوپنهایمر، پدر بمب اتمی را از زمان دانشجویی تا سالهای پس از جنگ که وفاداریاش به دولت موردتردید قرار گرفت، بازی میکند.
اما جی. رابرت اوپنهایمر کیست؟ او مردی با تناقضات پیچیده، اهل علم و دانش بود که میتوانست بسیار غیرمنطقی، متکبر و درعینحال خودبین باشد. او پیش از آنکه «پدر بمب اتمی» لقب بگیرد، در توسعه و پیشرفت دانش کیهانشناسی در زمینه سیاهچالهها سهم چشمگیری داشت.
نام اوپنهایمر برای همیشه، خوب یا بد، باقدرت مخرب باورنکردنی بمب اتم و تصویر ابر قارچ انفجار اتمی که نماد آخرالزمانی فروپاشی و نابودی محسوب میشود، همراه خواهد بود. این تداعی معانی [بمب اتم و اوپنهایمر] بهخصوص همزمان با اکران فیلم «اوپنهایمر» به کارگردانی کریستوفر نولان درباره زندگی این فیزیکدان در اذهان عمومی تقویتشده است.

کریستوفر نولان در مورد نحوه نگارش فیلمنامه اوپنهایمر آنهم بهصورت اولشخص بسیار صحبت کرده است. وقتی فیلمنامه را خواندید، چگونه با این موضوع کنار آمدید؟
من قبلاً چنین فیلمنامهای را نخوانده بودم. هرگز فیلمنامهای که بهصورت اولشخص نوشتهشده بود نخواندم. خب در این صورت متوجه میشوید که کاملاً ذهنی خواهد بود و تا حد زیادی از زاویه دید اوپنهایمر با ماجرا همراه خواهید شد درحالیکه او مبارزه با همه این معضلات بزرگ اخلاقی و متناقض را تجربه میکند. من بهنوعی میدانستم که این یک نوع کنش داخلی و نیز یک اجرای بیرونی خواهد بود.
این فیلم بخش زیادی از زندگی اوپنهایمر را در برمیگیرد، آیا به ترتیب زمانی فیلمبرداری شد؟
ما برخی از سکانسهای مربوط به دوره جوانی اوپنهایمر را در ابتدا گرفتیم – زمانی که او در حال تحصیل بود و درس میخواند؛ اما بعدازآن، نه بیشتر بهنوعی ازکارافتاده بود. اما وقتی فردی به هوشمندی کریستوفر نولان را داشته باشید به او تکیه میکنید و به کاری که انجام دادهاید اعتماد میکنید.

آیا زمانی که در حال بازی در نقش فردی مانند اوپنهایمر هستید که در مورد او اطلاعات بسیاری وجود دارد، این می تواند مفید باشد؟
بله همینطور است و میتواند بسیار هم مفید باشد و من در مورد او زیاد مطالعه کردم. البته فراموش نکنید این فیلمنامه است که درنهایت سمتوسوی کار ما را مشخص میکند. بههرحال این روایت کریستوفر نولان از داستان است و ما هم باید آن را دستمایه کار قرار دهیم. فیلمنامه منبع اصلی کار است.
آیا بازی کردن در نقش اوپنهایمر سخت بود درحالیکه چیزهای زیادی در ذهن او میگذرد؟
بله سخت بود اما از آن نقشهایی است که من شیفته اجرایشان هستم. این نقشها دشواریهای خاص خودشان را دارند و من واقعاً از به تصویر کشیدن آنها لذت میبرم. همکاری باآنهمه بازیگران فوقالعاده، بهترین بازیگران جهان، شگفتانگیز بود. خنده و شوخی زیادی میکردیم چون لازمه این داستان بود و در مواجه با موضوع خاص فیلم باید یک نوع سادهلوحی هم داشته باشیم.
برای نزدیک شدن به شخصیت اوپنهایمر تلاش بسیاری کردید و کاهش وزن چشمگیری هم داشتید. امیلی بلانت گفته مورفی فقط یک بادام در روز میخورد تا به جی رابرت اوپنهایمر تبدیل شود.

دوست دارم با تمام اجزای بدنم نقش را بازی کنم و البته اوپنهایمر فیزیک بدنی متفاوت و چهره سرسخت منحصربهفردی داشت که میخواستم آن را دربیاورم. من مجبور بودم مقدار زیادی وزن کم کنم. ما با خیاط و طراح لباس کار میکردیم، متوجه شدیم که او خیلی لاغر بود، بله تقریباً لاغر بود، اوپنهایمر همیشه مارتینی مینوشید و سیگار میکشید. البته قصدم این نبود که کاهش وزنم برای اجرای نقش، به موضوع اصلی خبرها تبدیل شود.
آیا این روش را به دیگران هم توصیه میکنید؟
نمیخواهم افراد دیگر شیوه افراطی مرا را دنبال کنند. شما روی دور رقابت با خودتان میافتید و اصلاً آن را توصیه نمیکنم.
بازی در نقش اوپنهایمر چقدر روی شما تأثیر گذاشت؟
خب انتظار زیادی از من داشتند و به همین دلیل میدانستم بار زیادی بر روی دوشم است. در مقابل نقشی که بر عهده داشتم احساس مسئولیت میکردم که این البته روش کار من است. خیلی درگیر کار میشوم و واقعاً زمانی برای وقتگذرانی نداشتم. فقط کار برایم مهم بود و به خاطر همین از آن لذت میبردم.
به نظر میرسد سرعت فیلمبرداری و اجرای کار به شما کمک کرده تا بهظاهر این دانشمند پیشرو برسید؟
انگار در قطاری هستید که فقط بمباران میکند؛ بنگ، بنگ، بنگ، بنگ. چند ساعت میخوابی، دوباره بلند میشوی و دوباره بنگ. من باانرژی دیوانهوار کار میکردم. درجایی سیر میکردم که دیگر دغدغه مسائلی مانند خوردن را نداشتم، مثل وضعیتی شبیه به بیشفعالی؛ اما با همه این احوال، خوب بود، زیرا شخصیت او همینطور بود. او هیچوقت غذا نمیخورد.

مت دیمون اخیراً گفته هنگام فیلمبرداری شما اغلب شام را با گروه نمیخوردید چون در مغز شما چیزهای زیادی میگذشت.
من بیشتر روزها بودم اما اغلب شام را حذف میکردم. همکاری و همراهی با گروهی از بهترین بازیگران برایم فرصت ارزندهای بود اما بازی در نقش اوپنهایمر نیاز به تمرکز و کار بیشتری داشت.
این ششمین همکاری شما با کریستوفر نولان است. آیا نکته خاصی در مورد نحوه کار هر دو شما وجود دارد که بلافاصله آن را پذیرفتید؟
به نظر میرسد چیزی وجود دارد. البته مثل هر رابطه کاری یا هر دوستی، گسترشیافته است. من فکر میکنم ما سلیقههای مشابهی داریم همچنین نقاط مشترک خیلی خوب و مهمتر از همه اینکه ما واقعاً به هم اعتماد داریم. من هر کاری برای کریستوفر نولان انجام میدهم. وقتی شما درک عمیقی بین خودتان پیدا کنید، میتوانید کار خوبی انجام دهید.
بازی در نقش اوپنهایمر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. من مصاحبههای اخیر شما را خواندهام که لزوماً موردعلاقه شما نیست. آیا گاهی احساس میکنید فشار بازی در نقش اصلی، مخصوصاً در فیلمهایی در این مقیاس زیاد است؟
بله، اما برای روشن شدن موضوع در مورد مصاحبه باید اعتراف کنم، من عاشق صحبت کردن درباره فیلم هستم، همینطور گفتوگو در مورد موسیقی، کتاب و خلاصه هنر، اما علاقهای به حرف زدن درباره خودم ندارم. معتقدم برای معرفی و تبلیغ فیلمی که شایسته است باید مصاحبه و گفتوگو کرد بنابراین باکمال میل این کار را انجام میدهم. گفتوگو کردن درباره خود تا زمانی که تصویر تازهای از زندگی شما نشان دهد یا باعث شود مردم درک بهتری از شما داشته باشند خوب است اما برای من تغییری به وجود نیامده و زندگیام دقیقاً مانند همیشه است.
به نظر شما اوپنهایمر چه جایگاهی میان آثار کریستوفر نولان دارد؟
درباره فیلم اظهارنظرهای مختلفی شده و طبعاً نظرات مختلف است اما به نظرم او به خواستهاش رسیده و این فیلم یک شاهکار است. اوپنهایمر در ادامه کارهای نولان یک دستاورد خارقالعاده و یک موفقیت بزرگ است. او بینظیر است. او یک فیلمساز کاملاً منحصربهفرد است.

شما برای اولین بار کریستوفر نولان را برای همکاری در فیلم «بتمن آغاز میکند» ملاقات کردید، ظاهراً بازی در نقش بتمن. نگران یا عصبی نبودید؟
بله اما هیجانانگیزتر از عصبی شدن بود، زیرا من به لحاظ فیزیکی هرگز خودم را برای ایفای نقش بتمن مناسب نمیدانستم. این فرصتی بود که با او کارکنم، حتی بهصورت کوتاه. آنها کل مجموعهها را ساخته بودند و یک تست کوچک برای روشن شدن این موضوع کافی بود. اطمینان داشتم بهترین انتخاب همان کریستین بیل بود؛ اما بعد اتفاقی افتاد و او نقش دیگری را به من سپرد و ما به کار ادامه دادیم.
حتی اگر مردم با اوپنهایمر آنقدر آشنا نباشند، همه آن نقلقول مشهور از باگراد گیت را که او خواند میدانند.
حتی اگر مردم چندان هم با اوپنهایمر آشنا نباشند، همه آن نقلقول معروف از بهاگاواد گیتا را که او خواند میدانند. آیا تصور میکنید این همان چیزی است که یک بازیگر باید بگوید «باند، جیمز باند؟»
شاید. همه میدانستیم که این عبارت باید به شکلی در آنجا باشد؛ اما فکر میکنم روشی که کریستوفر نولان آن را معرفی کرده بسیار هوشمندانه بود و خیلی هم مهم است؛ اما وقتی من آن را اجرا کردم زیاد در موردش حرف نزدیم. اگرچه او راهنمایی زیادی نکرد ولی هر دو میدانستیم که این جمله چه معنایی دارد.
آیا مقایسهای بین تجربه بازی تامی شلبی در پیکی بلایندرز و اوپنهایمر وجود دارد؟
من هرگز شخصیتها را باهم مقایسه نمیکنم. فکر میکنم برای یک بازیگر مرگ است اگر بقایایی از یک شخصیت را در اجرای نقش دیگری بیاورد. بنابراین هیچ شباهتی نمیبینم. شما میخواهید از نو شروع کنید. میدانید، حرکات، صدا، احساسات و همهچیز باید یک شروع تازه باشد.

برداشت شما از شخصیت اوپنهایمر چیست و اگر بخواهید او را قضاوت کنید، چه میگوید؟
ترجیح میدهم دراینباره حرفی نزنم و توصیه میکنم با دیدن فیلم و گفتوگو با تماشاگران به دنبال یافتن پاسخ پرسشتان باشید. من نمیخواهم با حرف زدن درباره اوپنهایمر دیگران را تحت تأثیر قرار دهم اما کریستوفر نولان او را مهمترین شخصیتی میدانست که زندگی ما را در این جهان تغییر داد. اکنون به خاطر کاری که اوپنهایمر انجام داد در عصر بمبهای هستهای زندگی میکنیم.
چه خبر از ساخت سریال جدید پیکی بلایندرز؟
خبر جدیدی ندارم و من هم مثل شما منتظر شنیدن هستم؛ اما با توجه به وضعیت فعلی و اعتصاب دستاندرکاران سینما در هالیوود به نظر میرسد فعلاً زمان مناسبی برای کار نیست. همیشه گفتهام اگر داستان بیشتری برای گفتن وجود داشته باشد، حتماً شروع میکنیم.
منبع: توتال فیلم

حسین تقی پور
حسین تقی پور، نویسنده و منتقد سینما و کارشناس رسانه فعالیت در مطبوعات را با نشریه سینما تئاتر آغاز کرد و مقالات او در نشریات کیهان هوایی، مهر، سینما ویدئو، هفتهنامه سینما ورزش، روزنامه ابرار، روزنامه توسعه و... منتشرشده است. او سردبیر نشریه سینما تئاتر و نشریه «دایره» است.