مارتین اسکورسیزی به روایت فیلم‌سازان بزرگ جهان

مارتین اسکورسیزی

مارتین اسکورسیزی، معلم بزرگ سینما

«مارتین اسکورسیزی» در سینما نام یگانه‌ای است. کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تهیه‌کننده، بازیگر و تاریخ‌دان ایتالیایی-آمریکایی متولد ۱۷ نوامبر ۱۹۴۲ در نیویورک است.

مارتین اسکورسیزی یکی از تأثیرگذارترین سینماگران معاصر جهان با انبوه ای از جوایز معتبر سینما؛ از اسکار و گلدن گلوب و جشنواره کن گرفته تا بفتا، جایزه انجمن اتحادیه کارگردانان آمریکا، جشنواره فیلم ونیز و انجمن‌های مختلف منتقدین آمریکا و جهان و همچنین معروف‌ترین جایزه تلویزیونی آمریکا جایزه امی.

اسکورسیزی همواره در بسیاری از رده‌بندی‌های سینمایی عنوان بهترین کارگردان زنده و معاصر دنیا را به خود اختصاص داده و پنج فیلم او از سوی کتابخانه کنگره که «ازنظر فرهنگی، تاریخی یا زیباشناختی قابل‌توجه‌ است» در فهرست ملی فیلم ثبت‌شده. او در سال ۱۹۹۰ سازمان غیرانتفاعی بنیاد فیلم، در ۲۰۰۷، بنیاد جهانی سینما و در ۲۰۱۷ پروژه میراث فیلم آفریقا را تأسیس کرده است.

اسکورسیزی از فیلم‌سازان سرآمد جریان هالیوود نو در دهه هفتاد میلادی بود که با آثاری چون «راننده تاکسی» و سپس «گاو خشمگین» سینمای جهان را تحت تأثیر قرار داد و برخلاف اغلب همکاران سرشناسش در آن زمان، دوران موفقیتش محدود به همان دوره باقی نماند و هنوز هم باقدرت و در اوج به فیلم‌سازی ادامه می‌دهد و هر فیلمی از او توجه علاقه‌مندان سینما در سراسر جهان را به خود جلب می‌کند.

مارتین اسکورسیزی چه زمانی که به سراغ شخصیت‌های مافیایی و فضای گنگستری چون «مرد ایرلندی» می‌رود، چه زمانی که مانند «سکوت» دغدغه‌های مذهبی‌اش را با ما در میان می‌گذارد و چه زمانی که مانند «گرگ وال‌استریت» داستان پرفرازونشیب مردی را بهانه‌ای برای به تصویر کشیدن مناسبات حاکم بر نظام سرمایه‌داری قرار می‌دهد، همواره تلاش کرده تا داستان مدنظرش را با بیشترین انرژی و تأثیرگذاری روایت کند.

مارتین اسکورسیزی این روزها ۸۰ سالگی را پشت سر گذاشته و به همین بهانه تعدادی از فیلم‌سازان جوان و کهنه‌کار به اظهارنظر درباره او پرداخته‌اند.

مارتین اسکورسیزی
اسکورسیزی از فیلم‌سازان سرآمد جریان هالیوود نو در دهه هفتاد میلادی بود که با آثاری چون «راننده تاکسی» و سپس «گاو خشمگین» سینمای جهان را تحت تأثیر قرار داد.

فرانسیس فورد کاپولا: اسکورسیزی بزرگ‌ترین معلم  سینماست

من سال‌ها پیش مارتی را ملاقات کردم و مثل پیدا کردن پسرعموی گمشده‌ام بود، یک ایتالیایی- آمریکایی مثل خودم اما واقعاً به همان سبک، همان بوها در آشپزخانه، همان پدر و مادر فوق‌العاده و همان حس آمریکایی و ایتالیایی بودن.

اولین فیلمی که از او دیدم «چه کسی در اتاقم را می‌زند؟» بود که آن را دوست داشتم، اما دیگر فیلم‌های ساخته‌شده توسط او را نیز دوست داشتم، زیرا آن‌ها را همان‌طور که او می‌ساخت، دیدم.

اسکورسیزی بزرگ‌ترین معلم سینما در جهان است و او قطعاً به حلقه بزرگ‌ترین فیلم‌سازان زنده که امروز کار می‌کنند تعلق دارد. تولد او را تبریک می‌گویم و یک دهه فوق‌العاده را برایش آرزو می‌کنم.

تاکاشی میکه: من با آرامش در توکیو زندگی می‌کردم اما…

بلافاصله پس از شروع فیلم «گاو خشمگین» و شکست ناعادلانه جیک لاموتا در مبارزه با شوگر ری رابینسون، صحنه به خانه لاموتا کات می‌شود. او را می‌بینیم حین درست کردن استیک در حال مشاجره با همسرش است، لاموتا به برادرش که سعی می‌کند مداخله کند، می‌گوید: «به صورتم بزن.»

این صحنه باعث شد معجزه فیلم را تجربه کنم. من که اهل کشور، زمان و محیط دیگری بودم، توانستم فریاد لاموتا را در ذهنش بشنوم: عصبانیت و عصبانیت غیرقابل‌کنترل او که جایی برای رفتن ندارد. من که در توکیو با آرامش زندگی می‌کردم، می‌توانستم با بوکسور مهاجر یکی شوم. این یک صحنه درخشان است. امروزه که به نظر می‌رسد بسیاری از فیلم‌نامه‌ها از دیالوگ تشکیل‌شده است، ارزش این فیلم افزایش‌یافته است.

مارتین اسکورسیزی
مارتی شاعر نیمه‌تاریک منهتن است و من کسی بودم که شهر را به شکلی رمانتیک‌تر دیده‌ام.

وودی آلن: اسکورسیزی شاعر نیمه‌تاریک منهتن است

من همه فیلم‌های مارتی (مارتین اسکورسیزی) را دوست دارم، اما «رفقای خوب» یکی از بهترین فیلم‌های آمریکایی است که تابه‌حال ساخته‌شده که واقعاً فیلم فوق‌العاده‌ای است و من نه‌فقط برخی صحنه‌ها بلکه کل فیلم را دوست دارم، از نحوه فیلم‌برداری تا انتخاب بازیگران و نقش‌آفرینی‌ها، این یک اثر فوق‌العاده است و پس‌ازاینکه برای نخستین بار آن را دیدم، عاشقش شدم.

همه فیلم‌های مارتی را دیدم و او یکی از معدود کارگردانانی است که فیلم‌هایش ارزش تماشای چندباره دارند.

ما خیلی متفاوتیم، مارتی شاعر نیمه‌تاریک منهتن است و من کسی بودم که شهر را به شکلی رمانتیک‌تر دیده‌ام. حدس می‌زنم تفاوت از اینجاست که مارتی برداشت‌هایش از منهتن را از بزرگ شدن در مرکز شهر دریافت کرده است و من برداشت‌هایم را از فیلم‌های هالیوود.

برداشت‌های او از نیویورک بسیار واقعی و دقیق است، درحالی‌که برداشت من همیشه به‌شدت تحت تأثیر ایده‌‌های نیویورک بوده که ممکن است وجود داشته یا نداشته باشد.

در سال ۱۹۹۷، نیویورک‌تایمز مصاحبه‌ای با من و مارتی ترتیب داد و از اینکه ما دو نفر قبل از آن واقعاً یکدیگر را نمی‌شناختیم، بسیار متعجب شدند. درواقع معلوم شد که او فقط چند ساختمان دورتر از من زندگی می‌کند؛ اما به جرات می‌توانم بگویم که ما هرگز همدیگر را نمی‌بینیم.

من فقط بهترین احساسات را نسبت به او دارم، اما زندگی اجتماعی، به‌هیچ‌وجه ما را به هم نزدیک نکرده است.

لین رمزی: همه‌چیز اشتباهه، اما بااین‌حال عاشقانه است

اسکورسیزی استاد صحنه‌های به‌یادماندنی است و انتخاب یک سکانس دوست‌داشتنی و موردعلاقه از بین فیلم‌های او بسیار دشوار است. تعداد زیادی سکانس‌های جذاب در فیلم‌هایش وجود دارد که می‌توان به یاد آورد و همه درخشان و بسیار سینمایی‌اند.

-داری با من حرف می‌زنی؟

-فکر می‌کنی مسخره‌ام؟

این‌ها بخشی از مونولوگ رابرت دنیرو در فیلم «راننده تاکسی» است که شگفت‌انگیز است. چیزی در مورد درک نادرست از جهان یا موقعیتی که اسکورسیزی ثبت می‌کند وجود دارد که بسیار قابل‌تشخیص و انسانی است.

مارتین اسکورسیزی
اسکورسیزی بزرگ‌ترین معلم سینما در جهان است.

تیم برتون: خلق لحظاتی که همیشه با مخاطب می‌ماند

وقتی به مارتین اسکورسیزی فکر می‌کنم به تمام لحظات ناراحت‌کننده فیلم‌های او فکر می‌کنم، کاری که او در آن استاد است. مثل فیلم «سلطان کمدی» زمانی که رابرت دنیرو بدون دعوت به خانه جری لوئیس می‌رود که صحنه‌ای عذاب‌آور است.

شاید «رفقای خوب» بهترین نمونه از این موضوع باشد، مثل آن صحنه فراموش‌نشدنی در رستوران زمانی که تنش بین جو پشی و ری لیوتا در حال ایجاد است. این لحظه‌ای است که به یاد می‌آوری و این همان چیزی است که سینماست؛ خلق لحظاتی که همیشه با مخاطب می‌ماند.

مارتین اسکورسیزی در زندگی واقعی تقریباً برعکس است. من یک‌بار با او ملاقات کردم و احساس راحتی داشتم. او مردی مشتاق و آگاه بود و به این موضوع اشاره کرد که یک نسخه ۳۵ میلی‌متری از فیلم «بیتل‌جوس» در کتابخانه‌اش دارد. وقتی با او ملاقات می‌کنید، اشتیاقش به فیلم و سینما را احساس خواهید کرد.

لوکا گودادانینو: یک شخصیت خستگی‌ناپذیر

ازنظر من، کار اسکورسیزی بسیار مهم است و به دلیل قدرت و هوش باورنکردنی که در طول زندگی حرفه‌ای‌اش از خود نشان داده است، دائماً به آن‌ها رجوع می‌کنم. «آخرین وسوسه مسیح» را بیشتر از همه آثارش دوست دارم، به‌خصوص یک دقیقه بی‌نظیر آخر فیلم.
چیزی که من از اسکورسیزی آموخته‌ام این است که چگونه او همیشه در کاوش تک‌تک جزییات، تضادها و قدرت درون یک شخصیت خستگی‌ناپذیر است.

در ابتدا به دنبال یافتن انرژی جنبشی او در تدوین فیلم‌ها بودم، اما خیلی زود متوجه شدم که این انرژی قابل‌مقایسه نیست؛ اما با پختگی بیشتر متوجه شدم که باوجود سبک باورنکردنی‌اش، او انسانی است که عمیقاً به ماهیت انسان می‌اندیشد و این درسی است که سعی می‌کنم از او یاد بگیرم.

ادگار رایت: پژواک‌های بی‌نهایت در سینمای مدرن

بیان اینکه مارتین اسکورسیزی چقدر برای من اهمیت دارد، دشوار است. فقط این نیست که سینمای او هرروز به من الهام می‌دهد، بلکه از طریق حمایت او، تقریباً تمام سینما الهام‌بخش من است.

اسکورسیزی بدون شک یکی از تأثیرگذارترین و مبتکرترین کارگردانان زنده سینماست که پژواک‌های بی‌نهایتی را در سینمای مدرن ایجاد کرده است.

بااین‌حال، او همیشه برای اعتبار و احترام به الهامات خود وقت می‌گذارد، به‌خصوص زمانی که این الهامات از فیلم‌سازان غیرمحتمل یا حتی به حاشیه ‌رانده‌شده باشد. او یک سینماگر است که هرگز دست از طرفدار سینما بودن برنداشت.

جدیدترین ساخته «اسکورسیزی» فیلم «قاتلان ماه کامل» با حضور «دی‌کاپریو» است که به دلیل طولانی شدن فرآیند تدوین در فصل جوایز سینمای امسال غایب خواهد بود و گفته می‌شود در جشنواره کن سال آینده میلادی رونمایی می‌شود.

مارتین اسکورسیزی
اسکورسیزی استاد صحنه‌های به‌یادماندنی است و انتخاب یک سکانس دوست‌داشتنی و موردعلاقه از بین فیلم‌های او بسیار دشوار است.

 استیو مک کویین: استاد معرفی شخصیت‌ها

مارتین اسکورسیزی سکانس‌های معرفی شخصیت خیلی خوبی دارد من عاشق معرفی دنیرو در خیابان‌های سرد و بی‌روح هستم. جایی که دنیرو اولین بار از یک کافه بیرون می‌آید و هاروی کیتل او را تماشا می‌کند، صحنه با تکنیک اسلوموشن فیلم‌برداری شده است.

این معرفی یکی از بی‌نقص‌ترین معرفی شخصیت‌ها در تاریخ سینما است.

سلیس نیوز

آیتم های مشابه

واکاوی جهان ادبی سهراب سپهری

مدیر

یادداشتی درباره فیلم‌های اکران نوروز ۱۴۰۳

مدیر

نقد فیلم «بیچارگان» ساخته یورگوس لانتیموس

مدیر