سرشار از دریافتهای فلسفی
اواسط دهه هفتاد میلادی تعدادی فیلم و عکس از رنه ماگریت، نقاش بنام بلژیکی کشف شد. این اتفاق قریب به یک دهه پس از مرگ او اتفاق افتاد.
بهزعم بسیاری، رنه ماگریت، سورئالیست بلژیکی پدر پاپ آرت نیز بوده است. او در آکادمی بروکسل آموزش دید. به کشورهای فرانسه، انگلستان، آلمان و هلند سفر کرد. اولین آثارش (اوایل دهه ۱۹۲۰)، نشاندهنده تأثیر او از فوتوریسم و کوبیسم است. در ۱۹۲۵ با انتشار دو مجله در زمینه معرفی هنر سورئالیسم، آغازگر جنبش سورئالیسم در بلژیک شد. ازآنپس با اثرپذیری از طرز نگرش کی ریکو که برتری شعر بر نقاشی را به او نشان داد شیوۀ شخصی خود را پدید آورد. در سالهای ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۰ که در پاریس بود به جمع سور رئالیستها پیوست. پسازآن به بروکسل برگشت و تا پایان عمر در آنجا ماند.
رنه ماگریت میگوید، هر عنصری در تابلوهای من ناشی از این عقیده است که ما در دنیایی مرموز زندگی میکنیم.
نام رنه ماگریت با سورئالیسم گرهخورده است و دلیل معروفیت آثارش، پرداختن به چالشهایی است که انسان در تطابق واقعیت با تصورات ذهنیاش، درگیرشان میشود. ماگریت از طریق تابلوهای هوشمندانهای که میکشید، سعی میکرد تا بینندگان را تشویق کند تا جهان اطرافشان را با حساسیت بیشتری مشاهده کنند و درک خود از واقعیت را مورد پرسش قرار دهند. او با استفاده از اشکال تکرارشوندهای چون سیب و پرنده، یک الفبای تصویری را در آثارش شکل داد. ماگریت اغلب تصاویری را میکشید که در زیر تصویر دیگر پنهان میشوند. رنه ماگریت در سال ۱۸۹۸، در بلژیک متولد شد. او فرزند بزرگ یک خانواده پنجنفره بود. مادر ماگریت زنی بود که تمایلات خودکشی داشت و ازاینرو پدرش او را در اتاق حبس میکرد. درنهایت مادر ماگریت از خانه گریخت و جسدش در رودخانهای اطراف خانه پیدا شد. گفتهشده وقتی جسد مادرش را پیدا کردند او ۱۳ ساله بود و در آن زمان جسد مادرش را در حالی دید که لباسش صورتش را پوشانده بود. این تصویر سبب شد تا ماگریت چندین تابلو را با صورتهای پوشیده شده از پارچه در دهه ۲۰ قرن گذشته ترسیم کند.
رنه ماگریت نخستین آموزشهای نقاشی را در ۱۰ سالگی آغاز کرد و در سال ۱۹۱۶ وارد آکادمی سلطنتی هنرهای زیبای بروکسل شد؛ اما پس از دو سال آنجا را ترک کرد زیرا معتقد بود آن آموزشها برایش الهامبخش و مثمر ثمر نیست. به هر جهت حضور ماگریت در این فضای هنری سبب شد تا او با جنبشهای هنری زمان خودش آشنا شود و به حلقه ادبی پیشتاز بپیوندد؛ جایی که در آن درباره دادائیسم و سورئالیسم بحث میشد.
مسیر جدی هنری رنه ماگریت زمانی آغاز شد که برای مدت کوتاهی به ارتش پیادهنظام بلژیک پیوست. ماگریت در آنجا پوسترهای تبلیغاتی را نقاشی میکرد و نسخههایی از آثار هنرمندان معروفی چون پیکاسو را میکشید. در سال ۱۹۲۴ ماگریت به جنبش دادائیسم پیوسته بود و تحت تأثیر آثار کیریکو ـ هنرمند ایتالیایی ـ قرار گرفت. او با چند هنرمند دیگر، سورئالیسم بلژیکی را تشکیل دادند. تابلو «تهدید قاتل» که در سال ۱۹۲۶ کشیده شده، یکی از کارهای آغازین او در مجموعه نقاشیهای مرموز و معنیدارش است. این اثر عناصری دارد که بعدها در دیگر آثار ماگریت هم مورداستفاده قرار گرفت، مثل کلاه و رنگهایی مشخص.
اولین نمایشگاه انفرادی رنه ماگریت در سال ۱۹۲۷ و در بروکسل، نتوانست منتقدان را راضی کند، ازاینرو ماگریت افسرده شده و به پاریس نقلمکان کرد. رنه ماگریت در پاریس به مکتب سورئالیسم پیوست و به یکی از شخصیتهای برجسته در این حوزه تبدیل شد. ماگریت بهعنوان یکی از هنرمندانی که واقعیت را با خیال درمیآمیزند شناخته شد و پس از سه سال اقامت در فرانسه مجدداً به بروکسل بازگشت تا در یک شرکت تبلیغاتی کوچک کار کند. ماگریت باوجود مرموز و گیجکننده بودن آثارش، هنرمند محبوبی بود. او آثارش را در سراسر اروپا ازجمله موزه هنر مدرن نیویورک به نمایش گذاشته است. رنه ماگریت در سال ۱۹۶۷ و براثر بیماری سرطان جان خود را از دست داد. آثار او بر بسیاری از هنرمندان عصر حاضر تأثیر گذاشته است. در سال ۲۰۰۹ موزهای از آثار او در بروکسل افتتاح شد.
نقاشیهای رنه ماگریت پس از گذشت چند دهه توانست توجه عموم را جلب کند. او با نمایش آثارش در نیویورک (۱۹۶۵)، لندن و پاریس، جایگاه شایسته خود را در تاریخ هنر سده بیستم به دست آورد. نقاشیهای ماگریت را سرشار از دریافتهای فلسفی میدانند.