تجلیل جشنواره کارلووی واری از سینماگران جوان ایران

کارلووی

پنجاه و هفتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم کارلووی واری در اقدامی ستایش‌آمیز با اختصاص بخشی به نام «تولدی دیگر» و با نمایش ۳ فیلم از سینماگران ایرانی در بخش‌های مسابقه‌ای و ۹ فیلم در بخشی مختص به ایران، به محملی برای ستایش از سینمای مستقل ایران بدل شد.

جشنواره بین‌المللی فیلم کارلووی واری بزرگ‌ترین جشنواره فیلم در جمهوری چک است و از معتبرترین و قدیمی‌ترین فستیوال‌های سینمایی در اروپای مرکزی و شرقی به شمار می‌رود.

این رویداد سینمایی توجه خاصی به سینمای جهان و سینماگران جوان دارد و هرسال پذیرای هنرمندان مستعدی است که آینده هنر هفتم محسوب می‌شوند.

در دهه‌های اخیر سینمای ایران حضور چشمگیری در جشنواره فیلم کارلووی واری داشته و تعدادی از آثار سینماگران برجسته و چهره‌های جوان ایرانی در این رویداد هنری اکران شده است.

کارلووی
فریمانت

فریمانت

اما در بخش مسابقه امسال سینماگران ایرانی حضور چشمگیری داشتند و دو جایزه هم نصیب بردند. بابک جلالی که پیش‌تر با فیلم‌هایی چون «رؤیاهای رادیویی» در جشنواره‌هایی چون روتردام مورد تحسین قرارگرفته بود، با فیلم تازه‌اش، «فریمانت»، توانست جایزه بهترین کارگردانی جشنواره را از آن خود کند.

جلالی در ادامه سبک و سیاق قبلی، این بار به شکل سیاه‌وسفید همان دنیای تلخ توأم با سردی و ملال را روایت می‌کند. قهرمان فیلم

دختری است افغان که مترجم نیروهای آمریکایی در افغانستان بوده و پس از دوباره به روی کار آمدن طالبان، به آمریکا گریخته است و در شهر فریمانت در کالیفرنیای آمریکا که به شهر مهاجران افغان شهره است، زندگی می‌کند.

روایت روزمرگی و تنهایی این دختر، جهان فیلم را شکل می‌دهد، با دوربینی که بافاصله می‌ایستد و نمی‌خواهد تماشاگر را به شکل احساسی درگیر ماجرا کند. طنز تلخ و خاصی هم به‌مانند دیگر آثار جلالی در فیلم دیده می‌شود که گاه تماشاگر را درگیر می‌کند و گاه در تناقض با سردی فضا قرار می‌گیرد.

بابک جلالی دقایقی پس از دریافت جایزه بهترین کارگردانی برای فیلم فریمانت گفت: «خیلی خوشحالم و این اولین باری است که به جشنواره بین‌المللی فیلم کارلووی واری آمده‌ام. این یکی از بهترین جشنواره‌های موردعلاقه من است – البته نه به خاطر این‌که جایزه را برده‌ام، بلکه به خاطر تماشاگران و جمعیتی که می‌آیند این فیلم‌ها را ببینند افتخار می‌کنم، جشنواره‌ای است که صد‌ها هزار نفر از عاشقان سینما آن‌ را دنبال می‌کنند.»

کارلووی
تورهای داخالی

تورهای داخالی

بهروز کرمی زاده دیگر فیلم‌ساز مهاجر ایرانی است که حالا با اولین فیلم بلندش به نام «تورهای داخالی» که به‌عنوان محصول مشترک ایران و آلمان ساخته‌شده، در بخش مسابقه اصلی جشنواره حضور داشت و جایزه ویژه داوران به ارزش ۱۵ هزار دلار را دریافت کرد.

فیلم داستان آشنایی را روایت می‌کند: عاشق شدن یک پسر فقیر به دختری از طبقه بالاتر که با مخالفت خانواده دختر روبرو می‌شود. این مضمون بارها در سینمای ایران- از فیلم‌های زیادی در دوران پیش از انقلاب تا فیلم‌هایی در همین چند سال اخیر- مورداستفاده قرارگرفته و نیمه اول اثر، فیلم قصه‌گویی با همین حال و هوای آشنا به نظر می‌رسد.

در نیمه دوم فیلم‌ساز سعی دارد بار اجتماعی فیلم را پررنگ‌تر کند و پایانی نمادین همراه باحال و هوای ایران امروز بسازد، جایی که شخصیت اصلی تصمیم متفاوتی می‌گیرد.

کارلووی
درس‌های بلاگا

درس‌های بلاگا

اما جایزه اصلی ۲۵ هزار دلاری نصیب «درس‌های بلاگا» ساخته استفان کوماندارف از بلغارستان شد؛ فیلمی که با روایت زندگی یک زن هفتادساله که به‌تازگی شوهرش را ازدست‌داده، به انتقادی تندوتیز از مسائل سیاسی و اجتماعی بلغارستان پس از کمونیسم بدل می‌شود.

تولدی دیگر

همان‌طور که اشاره شد جشنواره کارلووی واری در بخش ویژه‌ای به سینمای ایران توجه نشان داده و ۹ فیلم را که در سال‌های اخیر به شکل مستقل در داخل ساخته‌شده‌اند، در بخشی تحت عنوان «تولدی دیگر: سینمای ایران اینجا و اکنون» گردآورده است، ضمن آن‌که پذیرای فیلم «ماده تاریک» ساخته کریم لک‌زاده در بخش مسابقه‌ای پروکسیما هم بود؛ فیلمی که در یک قصه شبیه به «ژول و جیم» ساخته فرانسوا تروفو، یک دوستی سه‌نفره را روایت می‌کند که با ساخت یک فیلم در دل داستان ارتباط دارد.

کارلووی
«ملخ» ساخته فائزه عزیزخانی

زاپاتا و دروازه رؤیاها

اما در بخش تولدی دیگر همه نوع فیلم می‌توان یافت؛ از فیلمی چون «زاپاتا» («عموزادگان» ساخته دانش اقباشاوی) که با موبایل فیلم‌برداری شده تا مستندی چون «دروازه رؤیاها» ساخته نگین احمدی که روایت حضور خود فیلم‌ساز بین جنگجویان زن کرد برای مبارزه با داعش است.

عجیب این‌که بسیاری از این فیلم‌ها درباره فیلم‌سازی و سینما هستند و درواقع به شکل فیلم در فیلم روایت می‌شوند؛ از «ملخ» ساخته فائزه عزیزخانی تا همان «زاپاتا» که داستان عموزادگانی را روایت می‌کند که برای فیلم‌سازی دست به آدم‌ربایی می‌زنند.

رودخانه سیاه‌وسفید

اما این داستان روایت فیلم‌سازی در دل فیلم گاه به بیراهه هم می‌کشد و نتیجه‌اش فیلم الکن و آماتوری‌ای است به نام «رودخانه سیاه‌وسفید» ساخته فرزین محمدی که هیچ انگیزه‌ای به مخاطب برای دنبال کردن فیلم را نمی‌دهد.

کارلووی
«بی پایان» ساخته نادر ساعی ور

بی‌پایان

«بی‌پایان» ساخته نادر ساعی ور هم نمونه دیدنی‌ای است از سینمای مستقل ایران که علیرغم کمبودهای تولید، ذره‌ای از ارزش‌های تکنیکی و سینمایی اثر نمی‌کاهد.

کی-۹

و فیلم «کی-۹» ساخته وحید وکیلی فر هم ارزش‌های سینمایی و فرم فیلم را در اولویت قرار می‌دهد درحالی‌که در داستانی نمادین و استعاری، همه ناگفته‌ها را با تماشاگرش در میان می‌گذارد؛ افسوس اما که فیلم‌ساز در بند زیبایی نماهایش گرفتار می‌شود و گاه دلش نمی‌آید که آنها را کوتاه کند و نتیجه‌اش طولانی شدن بی‌دلیل فیلم است (نظیر رقص حدود پنج‌دقیقه‌ای کنار آتش که به‌راحتی می‌توانست کوتاه‌تر باشد).

تجلیل از راسل کرو

در جشنواره کارلووی واری امسال به‌پاس تجلیل از یک‌عمر دستاورد در عرصه بازیگری جایزه گوی بلورین افتخاری به «راسل کرو»، بازیگر استرالیایی اهدا شد. وی پس از دریافت جایزه گوی خود گفت که رابطه او با فیلم روزبه‌روز عمیق‌تر می‌شود.

سلیس نیوز

آیتم های مشابه

به بهانه زادروز «توشیرو میفونه»

ناصر سهرابی

گفت‌وگو با ویم وندرس و تاکوما تاکاساکی درباره فیلم «روزهای عالی»

مدیر

نقد فیلم «بیچارگان» ساخته یورگوس لانتیموس

مدیر