جشنواره فیلم فجر، مغفول مانده از سینمای روشنفکری

فجر

در حاشیه برگزاری چهل و دومین جشنواره فیلم فجر

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل‌گیری جریان فرهنگی جدید‌، جشنواره فیلم فجر همواره به‌عنوان بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی کشورمان موردبررسی قرارگرفته است.

رویداد مهمی که طی ۱۰ روز تولیدات یک‌ساله سینمای ایران را در معرض دید تماشاگران، منتقدان و کارشناسان قرار می‌دهد. اکنون چهل‌ودو دوره از برگزاری این جشن سینمایی می‌گذرد و مسئولان هرساله سعی کرده‌اند دل همه سینماگران را به دست آورند و با تقسیم جوایز آن‌ها را راضی به خانه‌هایشان بفرستند.

قطار جشنواره در این سال‌ها به راهش ادامه داده اما غافل از یک نگاه کلی و آسیب‌شناسی به این بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی هنری که شاید مفید‌تر واقع شود. یکی از موارد مهمی که در این سال‌ها مغفول مانده سینمای روشنفکری به معنای واقعی است.

جدا از چند نام که سعی کرده‌اند همراه با آثار روز سینمای جهان حرکت کنند و با به تصویر کشیدن موضوعاتی چون مهاجرت، طلاق، مشکلات خانوادگی و… نقشی نو دراندازند اتفاق ویژه دیگری شکل نگرفته است.

معنای واقعی روشنفکر در جامعه امروز کسی است که بتواند خود و آثارش با لایه‌های مختلف جامعه ارتباط برقرار کند و نجات‌دهنده سالن‌های ورشکسته سینماهای امروز ایران باشد که هرساله به تعدادشان افزوده می‌شود.

باکمال تأسف در عین توجه به نکات مثبت برگزاری جشنواره فیلم فجر باید اذعان داشت اکثر فیلم‌های حاضر که ویترین سینمای ایران را تشکیل می‌دهند (به‌غیراز ‌چهار یا پنج عنوان) قابلیت جذب مخاطب را نداشته و در اکران عمومی شکست خواهند خورد.

شاید این مورد مهم نگاه ویژه‌تری می‌طلبد که در این یادداشت نمی‌گنجد. چرا این روزها سینمای قصه‌گو و قهرمان محور جای خود را به آثاری داده که مخاطب ‌ایرانی آن‌ها را نمی‌پسندد؟ چرا اکثر فیلم‌های تولیدشده در سال گذشته حتی موفق به بازگرداندن هزینه تولید خود نشده‌اند؟

فجر
چرا اکثر فیلم‌های تولیدشده در سال گذشته حتی موفق به بازگرداندن هزینه تولید خود نشده‌اند؟

فیلم‌هایی که در جشنواره چهل و یکم فجر به نمایش درآمدند موجی از نگرانی را در دل عاشقان سینما رقم زد. محتوای فیلم‌ها آزاردهنده و نچسب بود. گویا قصه‌گویی و روایت کلاسیک نفس‌های آخرش را در سینمای ایران می‌کشد و جریان ضد قصه و بدون محتوا قرار است از این به بعد حرف اول را بزند.

سینمای ایران در روزگاری نه‌چندان دور با آثار فیلم‌سازان بزرگی همچون مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، زنده‌یاد داریوش مهرجویی، اصغر فرهادی و…آثار به‌یادماندنی را در همین جشنواره فیلم فجر رقم زد که هنوز هم یاد و خاطره‌شان در ذهنمان به یادگار مانده و از آن‌ها به نیکی یاد می‌کنیم.

مگر می‌شود فیلم‌های «دندان مار»، «ناخدا خورشید»، «چهارشنبه‌سوری» و «اجاره‌نشین‌ها» را فراموش کرد. فیلم‌های قصه‌گو و جذابی که گذر سال‌ها چیزی از ارزش و جایگاه آن‌ها کم نکرده و همچنان بر قله رفیع سینمای ایران می‌درخشند.

سینما، هنری وارداتی به این مرزوبوم محسوب می‌شود و مخاطب‌ ایرانی به دلیل پیشینه تاریخی‌اش سینمای قصه‌گو را می‌پسندد. در این دوران نسل جدید می‌کوشد با فرار از روایت سرراست به موقعیت‌های ساده و بدون محتوا اکتفا کند و فیلمش را بسازد که متأسفانه این موضوع هم عاقبت شایسته و قابل توجهی به همراه ندارد. سینما در روزگار نو به تعاریف جدید و مسحورکننده‌ای رسیده و این موضوع بر هیچ‌کس پنهان نیست.

نویسنده‌ها و کارگردان‌ها می‌کوشند با خلق درام‌های تودرتو و دایره‌ای شکل جلوه دیگری از سینما را به معرض دید تماشاگران بگذارند اما همواره سینمای قصه‌گو همذات پنداری بیشتری با بیننده برقرار می‌کند. سینما با قصه شکل می‌گیرد، مخاطب را به اوج می‌رساند و به حیاتش ادامه می‌دهد. این سینمای بدون روایت و چندلایه در آثار هالیوود هم به‌وفور یافت می‌شود.

فجر
امیدواریم در جشنواره چهل و دوم با آثار قصه‌گوی بیشتری روبه‌رو باشیم

کریستوفر نولان در فیلم «تنت» بیننده را به دنیای پیچیده‌ای پرتاب می‌کند که برای همگان قابل‌درک نیست. برادران واچوفسکی با خلق دنیای آخرالزمانشان در مجموعه فیلم‌های «ماتریکس» فلسفه نامفهومی از زندگی انسان مدرن را به نمایش می‌گذارند.

این نوع سینما چیزی جز آشفتگی در زمان و مکان به همراه ندارد. سینمای پست‌مدرن با سردرگمی‌هایش منطق اصلی قصه را هدف قرار می‌دهد و با جابه‌جایی زمان و شخصیت‌ها مخاطب را گیج می‌کند و پایان سرراست و قانع‌کننده‌ای ارائه نمی‌کند.

نسل جدید سینمای ایران هنر فیلم‌سازی را سهل می‌پندارد و با انتخاب قصه‌هایی که بیشتر بر فرم بناشده سینما را تجربه می‌کنند. غافل از این‌که سینما تنها با تعریف قصه مناسب و مخاطب پسند به حیات خویش ادامه خواهد داد.

تماشاگران اصلی سینمای ایران نشان داده‌اند که پایان باز و روایت غیر کلاسیک را نمی‌پسندند و همچنان در سالن سینما به دنبال قهرمان‌هایشان می‌گردند. قهرمان‌هایی که برای نود دقیقه آن‌ها را از جریان اصلی زندگی جدا کرده و به سرزمین تخیل و رؤیا بکشاند.

سینما یا بهتر است بگوییم صنعت سینما در ابعاد جهانی روزگار جدیدی را سپری می‌کند. بدون هیچ تردیدی ظهور هوش مصنوعی و حاشیه‌های عجیب‌وغریبش ماهیت اصلی سینما را هدف قرار می‌دهد و مرزبندی‌های جدیدی را برای هنر هفتم رقم خواهد زد.

فجر
نسل جدید سینمای ایران هنر فیلم‌سازی را سهل می‌پندارد و با انتخاب قصه‌هایی که بیشتر بر فرم بناشده سینما را تجربه می‌کنند

سینمای ایران و مخصوصاً جشنواره فیلم فجر نیز از این امر مهم نباید غافل بماند و ضروری است با رویکردی دقیق و نوین خود را هم گام با سینمای متفکر و جریان ساز جهانی قرار دهد.

امیدواریم در جشنواره چهل و دوم با آثار قصه‌گوی بیشتری روبه‌رو باشیم و فیلم‌سازان جوان در کنار فرم و ایده‌های جدیدشان مخاطبان و عاشقان سینما را فراموش نکرده باشند. بد نیست در این میان مسئولان سینمایی کشورمان نگاه جشنواره‌ محور خود را متعادل کرده و جهت دیدگاه خود را مخاطب محور نمایند؛ زیرا همین مخاطب محدود است که بلیت تهیه می‌کند و چرخه سینمای رنجور ما را به گردش درمی‌آورد.

به امید آنکه در سال جدید جریان سینمایی تازه‌ای شکل بگیرد که از تولیدات دولتی فاصله گرفته و به بخش خصوصی نگاه ویژه‌تری داشته باشد تا شاهد تولید آثار سینمایی ملی ایرانی آن‌هم به معنای واقعی باشیم.

فجر

درباره نویسنده
ناصر سهرابی
دبیر بخش جشنواره‌ها

نویسنده، بازیگر و کارشناس سینما. فعالیت در مطبوعات را از سال ۱۳۷۵ با ماهنامه فیلم و هنر... آغاز کرده و مقالات او در نشریات سینما ویدئو، فیلم و سینما، هفت نگاه، سینما تئاتر، فیلم و سینما، همشهری، اعتماد ملی، مردم‌سالاری و... منتشرشده است.

آیتم های مشابه

نگاهی به پنج دهه حضور سعید راد در عرصه سینما

مدیر

یاد آن سال‌ها به خیر…

ناصر سهرابی

یادداشتی درباره فیلم‌های اکران نوروز ۱۴۰۳

مدیر