کریستین بوبن؛ نویسنده درمانگر درگذشت

کریستین بوبن

کریستین بوبن، زیبایی یک چهره، سکوت

کریستین بوبن نویسنده و شاعر فرانسوی که بیش از ۳۰ اثر او به زبان فارسی نیز ترجمه‌شده و از محبوبیت زیادی در بین نسل جوان ایرانی برخوردار است، در سن ۷۱ سالگی درگذشت.

انتشارات گالیمار، ناشر اختصاصی آثار کریستین بوبن، روز جمعه ۴ آذر (۲۵ نوامبر) در حساب کاربری خود در توییتر، از درگذشت این نویسندۀ فرانسوی در سن ۷۱ سالگی، خبر داد.

آنتوان گالیمار مدیر این انتشارات، ضمن بیان اندوه عمیق خود از فقدان این چهرۀ ادبی، نوشت: «کریستین بوبن از طریق آثار خود، ما را باسخاوتی فراوان دعوت می‌کند تا بخش گمشدۀ زندگی خود را درک کنیم؛ بخشی که شگفت‌انگیز و مبهم است.

با خواندن آثار بوبن، او ما را از اندوه و شک و تردید می‌رهاند و با کلماتی که با حساست بسیار نگاشته شده‌اند، ما را به جستجوی شادی فرامی‌خواند». مدیر انتشارات گالیمار در ادامه کریستین بوبن را همچون نقاشی دانست که نور را از دل تاریکی بیرون می‌آورد و به ما می‌گوید: «میان زندگی و مرگ، پرده‌ای از برف است».

کریستین بوبن
کریستین بوبن در سال ۲٠۱۶، جایزۀ آکادمی فرانسه را برای یک‌عمر فعالیت ادبی و مجموعه آثار خود دریافت کرد.

کریستین بوبن در تاریخ ۲۴ آوریل سال ۱۹۵۱ در شهر کروزو واقع در شرق فرانسه به دنیا آمد. دوران کودکی او آن‌طور که خود گفته است در تنهایی و با هم‌نشینی با کتاب سپری شد. بوبن در سن ۱۵ سالگی به‌طورجدی به نوشتن علاقه‌مند شد و سپس با تحصیل در رشته فلسفه مجذوب آثار افلاطون و اسپینوزا شد.

نخستین نوشته‌های او در قالب کتابی با نام «نامۀ بنفش» که از همان آغاز سرشار از کلماتی ساده و عباراتی شعرگونه بود، در سال ۱۹٧٧ و هنگامی‌که او ٢۶ سال داشت منتشر شد؛ اما نخستین موفقیت ادبی کریستین بوبن در سال  ۱۹۹١ با انتشار کتاب «لباس کوچک مهمانی» به دست آمد؛ اثری که ٢۷۰ هزار نسخه از آن به فروش رسید.

من در گهواره‌ای از فولاد به دنیا آمدم اما هیچ‌یک از آثار من به صنعت، رئالیسم اجتماعی و مبارزۀ طبقاتی اشاره ندارد، ترجیح دادم به سمت چیزی بروم که به نظر می‌رسد گذشت زمان را نادیده می‌گیرد مانند گل، انتظار، عشق در نخستین شرمی که به آن آمیخته است، زیبایی یک چهره، سکوت…و تمام چیزهایی که زندگی مدرن کم‌کم از ما ربود و غارت کرد

او یک سال بعد از خلق این اثر، با نگارش کتابی که در ایران با نام «رفیق اعلی» توسط پیروز سیار ترجمه‌شده است، به شهرت رسید و توانست جایزۀ مهم ادبی «دوماگو»[۱] و نیز جایزۀ بزرگ کاتولیک در ادبیات را در سال ۱۹۹٣ به دست آورد. این کتاب که با نام «قدیس فرودستان» نیز شناخته می‌شود، روزنه‌ای به زندگی فرانچسکوی قدیس می‌گشاید و با استقبال فراوان منتقدان ادبی روبرو شد و بیش از ۴٠٠ هزار نسخه از آن به فروش رسید.

کریستین بوبن در سال ١۹۹۵، در پی مرگ زودهنگام نامزدش، با نگارش کتاب «فراتر از بودن»، یاد او را گرامی داشت. این کتاب که اثری در ستایش زندگی است، افزایش شمار مخاطبان آثار کریستین بوبن را در پی داشت.

این نویسندۀ فرانسوی به‌رغم موفقیت‌های فراوان، از حضور در مجامع و صحنه‌های ادبی گریزان بود؛ چنان‌که خود دریکی از آثارش نوشته است: «زندگی من به‌دوراز هیاهوی جهان و در کتاب‌ها سپری‌شده بود».

در کارنامۀ ادبی کریستین بوبن نگارش بیش از ۶۰ کتاب به چشم می‌خورد که حدود ۳۰ اثر وی در ایران به زبان فارسی ترجمه‌شده است.

کریستین بوبن
این نویسندۀ فرانسوی، در ایران با کتاب «ستایش هیچ» و «چهره دیگر» در سال ۱۳۷۴ با ترجمه پیروز سیار معرفی و شناخته شد.

این نویسندۀ فرانسوی، در ایران با کتاب «ستایش هیچ[۲]»  در سال ۱۳۷۳ و کتاب «چهره دیگر»[۳] در سال ۱۳۷۴ با ترجمه پیروز سیار معرفی و شناخته شد. پس‌ازآن به فاصله چند سال شمار زیادی از آثار کریستین بوبن به فارسی ترجمه شد.

از دیگر آثار کریستین بوبن که به زبان فارسی نیز ترجمه‌شده‌اند می‌توان به «بخش گمشده»، «فرسودگی»، «دیوانه‌وار»، «مسیح در شقایق»، «ایزابل بروژ»، «نور جهان»، «اسیر گهواره»، «کتابخانه‌ای از ابر» و «همه گرفتارند»  اشاره کرد. از مجموعه اشعار او نیز می‌توان به «هشتمین روز هفته»، «کتابی بیهوده» و «حضور ناب»، اشاره کرد.

کریستین بوبن در سال ۲٠۱۶، جایزۀ آکادمی فرانسه را برای یک‌عمر فعالیت ادبی و مجموعه آثار خود دریافت کرد.

آخرین اثر کریستین بوبن با عنوان «موگۀ قرمز»، پاییز امسال به همراه گلچینی از آثار برگزیدۀ او در مجموعه‌ای به نام «مناطق مختلف آسمان» توسط انتشارات گالیمار منتشر شد. او با استفاده از نثری شاعرانه و اثیری، در نوشته‌های آهنگین خود، به مضامینی چون عشق، کودکی، ملانکولی و تنهایی پرداخته است که ما را به مراقبه و تفکر فرامی‌خواند.

کریستین بوبن که پدرش استاد طراحی صنعتی بود و شهر زادگاهش نیز کارخانۀ فولاد اشنایدر را در خود جای‌داده بود، دربارۀ روح جاری در آثار خود گفته بود: «من در گهواره‌ای از فولاد به دنیا آمدم اما هیچ‌یک از آثار من به صنعت، رئالیسم اجتماعی و مبارزۀ طبقاتی اشاره ندارد، ترجیح دادم به سمت چیزی بروم که به نظر می‌رسد گذشت زمان را نادیده می‌گیرد مانند گل، انتظار، عشق در نخستین شرمی که به آن آمیخته است، زیبایی یک چهره، سکوت…و تمام چیزهایی که زندگی مدرن کم‌کم از ما ربود و غارت کرد».

[۱]. Deux Magots

[۲]. éloge du rien

[۳]. Ľ Autre visage

سلیس نیوز

خاتون

آیتم های مشابه

واکاوی جهان ادبی سهراب سپهری

مدیر

یادداشتی درباره فیلم‌های اکران نوروز ۱۴۰۳

مدیر

به بهانه انتشار ترجمه جدیدی از «شازده کوچولو»

مدیر