رؤیای بازیابی خویش در عصری ناشناس
شاید نخستین مفهومی که با دیدن مجموعه «سیاهبازی» در گالری سو به ذهن متبادر میشود، «بازیچه» باشد. چنانچه ذهن بدون در نظر گرفتن ماهیت آثار، کلیتی با اشتراکات رنگ و فرم را دریافت میکند که در هریک میتوان ارجاعاتی به بازیها و رنگهای درخشانشان یافت.
اما عنصر تکرارشونده در این مجموعه، «مبارک»، شخصیت اصلی نمایش سنتی خیمهشببازی است؛ چنانچه نام این نمایشگاه هم گویای تأکید بر اتصال این معنا میان آثار است.
سیاهبازی نوعی نمایش طنز با مضامین سیاسی و اجتماعی است که «مبارک» یا همان حاجی مبارکها که نسبشان به غلامان زنگباری میرسد و از روی باور به خوشیمنی آنها، مبارک خطابشان میکردند، غلامانی بودند که از مرتبه بردگی ارتقا مییافتند.
در نمایش سیاهبازی یا قالب عروسکی آن، خیمهشببازی، مبارک شخصیتی شیرینعقل است که معمولاً نکات خود را با طنز و شوخ آمیز به اربابش بازگو میکند؛ ازاینرو بهنوعی مظهر رندی، شیطنت و خوش نمکی هم شناخته میشود.
روزبه شریف مجموعه سیاهبازی را با مدیومهای متعدد ارائه کرده است، مبارک را سرگردان در خاستگاه و بسترهای غیربومیاش نشان میدهد؛ سخنگویی که بعضاً وارونه یا در دستان پروقار مونالیزا قرارگرفته است. اسطورهای هاج و واج میان تاریخ و اکنون در مجسمههای یادآور اتاقکهای خیمهشببازی تا کلاژهای پاپ آرت صورتکهای فرنگی، نمایش ملغمهای از گذشته تا هیچ امروز و حضور مکرر این راوی شوخطبع در موقعیتهای مختلف.
اگرچه بار مفهومی و تحلیل ارتباط و اشتراک عناصر بصری میان آثار این مجموعه ناخواسته غلبه مییابد، تلاش هنرمند در ایجاد فرمهای زیبایی شناسانه و بهرهجویی از رنگهایی که خاصیت پاپ آرتی اثر را تشدید میکنند، ستودنی است.
فرمها موجز و مؤثر تصویر شدهاند؛ بهگونهای که بعضاً تکنیکهای تصویرسازی و قالب روایی در آنها قابلمشاهده است. قرارگیری عناصر گاهی نامتناجس، صورتی وهمآلود از جهانی خیالی را ایجاد میکند که مبارک یا لکهای از لباسش در آن حضور دارد. همانطور که در بیانیه این نمایشگاه هم اشاره شد، هنرمند با بهرهگیری از مدیومهای مجسمه، نقش برجسته، نقاشی، کلاژ و چیدمان میکوشد در میان این تکثر فرمیک به وحدتی معنایی دست یابد.
دستکش بوکس، مارهای بازی مارپله، میل زورخانه، پهلوون پنبه و… عناصر تکرارشونده این مجموعه، لعبتکان نمایشی تاریخی و نمادهایی در زندگی امروزی هستند. مبارک نعمتی شریف مغموم و سرخورده به نظر میرسد که در رؤیای بازیابی خویش در عصری ناشناس حیران است.
روزبه نعمتی شریف متولد ۱۳۵۹ و دانشآموخته رشته طراحی صنعتی و پژوهش هنر از دانشگاه تهران است که در آثار متأخر خود با استفاده از مدیومهای متنوع، دغدغه و مسائل اجتماعی را بازگو میکند و بعضاً با طرح مسئله، بیننده را در تعاملی کنشگرانه به چالش میکشد.
سیاهبازی (بیانیه نمایشگاه)
مجموعهی پیش رو با بهکارگیری امکانات بیانی خاص هریک از مدیومهای مجسمه، نقش برجسته، نقاشی، کلاژ و چیدمان، میکوشد در میان این تکثر چند فرمی به وحدتی معنایی دست یابد. این قالب، پیوندی است از عناصر نقاشانهی روایی ایرانی، برگرفته از تئاتر سنتی خیمهشببازی، در درون پیکرهبندیهایی الوان و امروزین که در قالب محتوایی خاص خود، بیانگر پارادایمهایی کهناند که تا لحظهی اکنون امتداد مییابند.
در این میان، سیاه (مبارک)، بهعنوان نمایندهی عامه، احضار میشود تا نقش تاریخی معاصر خود را با تکیهبر خصایص ذاتی خویش همچون شوخطبعی، جسارت، طنزآمیزی و صداقت، با رویکردی انتقادی به موضوعات اجتماعی، عاطفی و حتی تاریخی ایفا کند.
هرچند این مضحکهی لعبتکان معمولاً ابزار ظریفی برای تلطیف زندگانی نیست، اما دستاویزی است علیه لحظات ثابت، ساکن، تلخ و خاموش؛ زمزمههای کوچکِ آگاهی که در هیئت هنر و در جهت رهایی و پالایش مخاطب در کار هستند.
سارا کریمان