معرفی فیلمهای پرفروش جهان
امتیاز فیلم در سایت آی ام دی بی: 4/۷ *
فروش فیلم: ۱.۰۳ میلیارد دلار
کارگردان: گرتا گرویگ
بازیگران: مارگو رابی، رایان گاسلینگ، آمریکا فررا، سیمو لیو، کیت مک کینون، آریانا گرینبلات، الکساندرا شیپ، اما مکی، کینگزلی بن آدیر، عیسی رائه، مایکل سرا، رئا پرلمن، ویل فرل، نف دی، شارون رونی، اسکات ایوانز، آنا کروز کاین
محصول: آمریکا
ژانر: فانتزی، تخیلی، کمدی
داستان فیلم باربی:
«باربی» برای تجربه بیشتر و یافتن خوشبختی سفری را از دنیای فانتزی عروسکها به دنیای انسانها آغاز میکند. او پسازآنکه وارد دنیای واقعی میشود، یک زندگی تازه و بدون محدودیت را کشف میکند که ماجراهای هیجانانگیزی را به دنبال دارد.
اما آنچه باعث ناراحتی باربی شده، این است که او باید در این سفر با «کن» همراه شود. مشکل اینجاست که باربی و کن اگرچه دوست یکدیگرند، اما هیچکدام از آنها چیزی درباره برقراری روابط دوستانه نمیدانند.
در حاشیه فیلم باربی:
محبوبیت جهانی عروسک باربی هالیوود را بر آن داشت تا از این موضوع پرمخاطب فیلمی بسازد و خب استقبال گسترده از آن نشان داد آنها اشتباه نکردهاند.
طی این چند هفته اغلب خبرهای سینمایی جهان به دو فیلم «باربی» و «اوپنهایمر» و میزان فروش و رکوردهای شگفتانگیز این فیلمها بازمیگردد.
این دو فیلم که همزمان باهم اکران شدهاند، در میان سینما دوستان به رقابتی دامن زدهاند که باعث گرمتر شدن تنور گیشه هر دو فیلم شده است. «باربی» به کارگردانی گرتا گرویگ و با بازی مارگو رابی و رایان گاسلینگ درباره عروسکی است که سالها نمادی فرهنگی در آمریکا محسوب میشده و بحثهای تربیتی و روانشناختی و جامعهشناختی متعددی را رقمزده است.
در سوی مقابل، «اوپنهایمر» به کارگردانی کریستوفر نولان فیلمی درباره ساخت بمب اتم است که به گواه نقدها با بازی خوب کیلیان مورفی و رژیم بصری خاص و روایت درگیر کننده نولان یکی از دیدنیترین فیلمهای این کارگردان بلندآوازه است.
در تازهترین رکوردی که این دو فیلم رقمزدهاند، فروش هفتگی سینمای آمریکا برای چهارمین بار در تاریخ به ۵۰۰ میلیون دلار رسید؛ اتفاقی که نخستین بار به لطف ۲ فیلم «باربی» و «اوپنهایمر» در ماه جولای ثبت شد.
«باربی» پس از ثبت بزرگترین هفته تاریخ برای یک فیلم از برادران وارنر با ۵۷۸.۵ میلیون دلار، فروش جهانی خود را از مرز ۷۰۰ میلیون دلار عبور داد و بهزودی به باشگاه میلیارد دلاریهای سینما در سراسر جهان میپیوندد و همچنین به پرفروشترین فیلم تاریخ از یک کارگردان زن (بدون احتساب تورم) تبدیل میشود. «باربی» به همراه «اوپنهایمر» درمجموع به فروش ۵۰۰ میلیون دلاری گیشه سینمای آمریکا در یک هفته کمک قابلتوجهی کردند.
«باربی» در آمریکای شمالی ۲۱.۲ میلیون دلار دیگر در روز پنجشنبه فروخت و مجموعاً تاکنون ۲۵۸.۲ میلیون در آمریکا فروخته است.
«شوالیه تاریکی» ساخته «نولان» پیشازاین رکورددار فروش گیشه سینمای آمریکا در یک هفته با رقم ۲۳۸.۶ میلیون دلار بود. این فیلم بهزودی میتواند از فروش جهانی ۷۵۰ میلیون دلاری عبور کند تا به سومین فیلم پرفروش سال ۲۰۲۳ تنها پس از ۲ هفته اکران تبدیل شود.
تاکنون فیلمهای «برادران سوپرماریو» با (۱.۳۴ میلیارد دلار)، «قسمت سوم نگهبانان کهکشان» استودیو مارول با (۸۴۴.۸ میلیون دلار) و «سریع و خشن ۱۰» از یونیورسال با (۷۰۴.۹ میلیون دلار)، موفقترین فیلمها در گیشه جهانی بودهاند.
فیلمهای «باربی» و «اوپنهایمر» درفروش افتتاحیه آخر هفته خود از ۲۱ تا ۲۳ جولای فراتر از پیشبینیها عمل کردند.
ساخته فانتزی «گرتا گرویگ» نهتنها یکی از برترین فروشهای آغازین از زمان همهگیری را رقم زد، بلکه رکورد بزرگترین فروش افتتاحیه یک کارگردان زن را نیز شکست.
گرتا گرویگ کیست؟
گرتا سِلِست گِرویگ مشهور به گرتا گرویگ بازیگر، کارگردان و فیلمنامهنویس آمریکایی است. او از سال ۲۰۰۶ تاکنون مشغول فعالیت بوده است. وی فعالیت هنری خود را با بازی در سینما آغاز کرد و ازجمله فیلمهایی که گرویگ در آن ایفای نقش کرده میتوان به طرح مگی، آرتور، بدون تعهد و بهشت اشاره کرد.
گرویگ تاکنون فقط در یک سریال تلویزیونی به نام آشنایی با مادر نقشآفرینی کرده است.
او پیش از آنکه بهعنوان یک کارگردان نام خود را بر سر زبانها بیندازد، بیشتر به خاطر همکاریهایش با شریک زندگیاش نوآ بامباک، بهعنوان بازیگر و نویسنده، شناخته میشد. او همراه با بامباک فیلمنامه دو فیلم تحسینشده فرانسیسها و دلبر آمریکا را به نگارش درآورد.
امیلی زملر، منتقد نشریه آبزرور نوشته: «باربی برای هر مخاطبی دلپذیر است، حتی اگر شما از آن دسته از مخاطبانی باشید که معمولاً از فیلمهای مفرح و رنگارنگ دوری میکنید. گرویگ بهنوعی میان دمدمیمزاجی افراطی، انسانیت عمیق و سرخوشی مضحک، توازن برقرار کرده است
«گرینبرگ»، «فرانسیسها»، «دلبر آمریکا»، «داستانهای مایروویتز» و «نویز سفید» (همگی به کارگردانی بامباک)، در کنار فیلمهایی مانند «تقدیم به رم با عشق» از وودی آلن، «بهشت» به کارگردانی میا هانسن-لووه و «زنان قرن بیستم» از مایک میلز، ازجمله فیلمهایی هستند که گرویگ در آنها نقشآفرینی کرده است.
اما این دومین فیلم گرویگ، «لیدی برد» بود که نام او را بهعنوان یک کارگردان مطرح ساخت. این فیلم با استقبال بسیار خوبی از جانب منتقدان و مخاطبان همراه شد و پنج نامزدی اسکار به دست آورد.
فیلم بعدی گرویگ، «زنان کوچک» که اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته لوییزا می الکات بود نیز در جوایز اسکار در شش بخش ازجمله بهترین فیلم، نامزد کسب جایزه شد. گرویگ که فیلمنامه هردوی این فیلمها را نوشته، فیلمنامه باربی را با همکاری نوآ بامباک به نگارش درآورده است.
گرتا گرویگ سه بار نامزد اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی در فیلم زنان کوچک و بهترین کارگردانی در فیلم لیدی برد شده است.
باربی، چهارمین تجربه کارگردانی گرتا گرویگ است.
نقد فیلم باربی
بررسی آرا نویسندگان و منتقدان سینما درباره فیلم باربی
اما بپردازیم به آرا نویسندگان و منتقدان سینما درباره فیلم باربی که اغلب آنها مواجه متفاوتی با ساخته جدید گرتا گرویگ داشتهاند.
باربی، سرکش و خندهدار
امیلی زملر، منتقد نشریه آبزرور که با رویکرد مثبتی فیلم را ارزیابی کرده نوشته: «باربی برای هر مخاطبی دلپذیر است، حتی اگر شما از آن دسته از مخاطبانی باشید که معمولاً از فیلمهای مفرح و رنگارنگ دوری میکنید. گرویگ بهنوعی میان دمدمیمزاجی افراطی، انسانیت عمیق و سرخوشی مضحک، توازن برقرار کرده است. این فیلمی سرکش و البته خندهدار است که همچنین شما را به گریه میاندازد.»
فیلم هالیوودی عامهپسند
در مقابل خانم زملر، کایل اسمیت، نویسنده والاستریت ژورنال باربی را فیلم ا موفقی نمیداند و نوشته: «باربی الگویی است برای اینکه چگونه یک فیلم هالیوودی عامهپسند را ننویسیم.»
قدرت تخیل
آلونسو دورالده در فیلم وردیکت نوشته: «گرویگ و بامباک بر قدرت تخیل تکیه میکنند، اما هرگز در انتقاد از این شی مشهور آمریکایی کوتاهی نمیکنند. شاید بهترین کاری که فیلم انجام میدهد، فهمیدن و توضیح این موضوع باشد که چرا آدمها این دنیاها را میسازند. دنیاهایی که میتوانند سیستمهای واقعی سرکوب باشند یا مجموعه بازیهای تخیلی(یا موارد دیگر).»
فیگور الهامبخش
کیمبرلی جونز، منتقد آستین کرونیکل به ابعاد فرهنگی باربی اشارهکرده و نوشته: «بحثهای فرهنگی و تربیتی درباره عروسک باربی در دونقطه مقابل هم قرار میگیرند: آیا او یک فیگور الهامبخش محسوب میشود یا سریعترین راه برای مغشوش کردن رابطه یک کودک با بدنش است؟ آیا دروازهای به تخیل است یا مانعی سر راه آن؟ فیلم باربی، یک کمدی مفرح، بزرگ و عمیقاً واقعی درباره محصولی با بازاریابی انبوه است که از این تضادها و مناقشهها لذت میبرد.»
برداشت التقاطی و منسجم از باربی
بیل گودی کونتز، نویسنده آریزونا ریپابلیک باربی را فیلم شگفتانگیز میداند. «این فیلمی از گرتا گرویگ است. این برداشت التقاطی و منسجم گرویگ از کودکی، مردسالاری، فمینیسم، عشق و مرگ، هرلحظه شما را شگفتزده میکند؛ بنابراین بله، این فیلم از آنچه شما فکر میکنید، اثر بهتری است.»
همبستگی زنانه
گرگ نوسن، منتقد مجله اسلنت از منظر فمینیستی تأویل کرده و نوشته: «باربی درعینحال سفری به سمت خودشکوفایی و گواهی بر همبستگی زنانه است.»
عمیق، خندهدار، تأثیرگذار، هوشمندانه و …
جین کراوتر، منتقد گیمزریدار نمره قبولی به فیلم داده و نوشته: «پی بردن به اینکه قصه کارگردان لیدی برد و زنان کوچک درباره این عروسک، عمیق، خندهدار، تأثیرگذار، هوشمندانه، هستیگرایانه و یا به قول کن شگفتانگیز است، باعث آسودگی خاطر میشود.»
خاطره زیبا
خانم ان هورنادی از واشینگتن پست با تأکید بر پیشینه باربی نوشته: «مخاطبانی که با رابطهای عاشقانه و پیچیده با باربی بزرگشدهاند، شاید در پایان فیلم با او احساس نزدیکی کنند. البته اینکه آنها آیا احساس رضایت خواهند کرد یا نه کاملاً یک پرسش دیگر است.»
موفقیتی بزرگ
ریچارد لاوسون، منتقد ونتی فر هم اطمینان دارد که باربی فیلم بسیار موفقی خواهد شد. او نوشته: «چیزهای لذتبخش و حتی تأثیرگذار زیادی در باربی وجود دارد. من شک ندارم که این فیلم به موفقیتی بزرگ خواهد رسید و برای تبدیل یک پروژه بدبینانه به یک رساله خندهدار و مفرح درباره وجود، تشویق خواهد شد؛ اما این فیلم شاید میتوانست ظریفتر، جستجوگرانهتر و ماندگارتر باشد، اگر بخشی از انرژی افسارگسیخته خود را مهار میکرد و واقعاً میدانست چه میخواهد بگوید.»
باربی بیروح است!
«باربی ازلحاظ احساسی بیروح است»، این را خانم آلیسون مور منتقد Vulture نوشته. « نوعی حالت تدافعی در باربی وجود دارد. گویی که فیلم سعی میکند هرگونه انتقادی که نسبت به آن مطرح میشود را از قبل پیشبینی و تصدیق کند. نتیجه آن فیلمی است که علیرغم تلاش برای حیرتانگیز بودن، ازلحاظ احساسی بیروح به نظر میرسد.»