به بهانه پخش «مسابقه بند بازی»
گردد از جان مرد موسیقیشناس
لحن موسیقی خلقت را سپاس
موسیقی در ایران سالهای متمادی است که مورد بیمهری قرارگرفته و ردپای این توهین و تحقیر را با پنهان کردن ساز در سیمای ملی ایران میبینیم و ستمی که به این هنر والای مظلوم شده را میتوان در آموزشهای غیراصولی با انسانهایی که به نادرستی خود را استاد و معلم میدانند مشاهده کرد.
توجه ویژه به موسیقی و جوانان علاقهمندی که با هزار امید وارد این عرصه میشوند ضروری است و در این میان ایجاد فضایی برای نمایش توانمندی، رقابت و کشف استعداد آنها اهمیت بسیاری دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. خوشبختانه هماکنون با پخش مسابقه «بند بازی» دریکی از پلتفورمها این امکان به وجود آمده تا جوانان مستعد در قالب گروههای موسیقی مختلف به رقابت بپردازند و این موضوع اتفاق خوشایندی است برای نوازندگان و خوانندگانی که تلاش کردند و فن و صنعتی از دریای بیکران این صناعت آموختهاند، آموختهاند و آموختهاند! به این امید که شاید روزی صدای خود و سازشان شنیده شود.
این دست مسابقات و برنامههای رقابتی برای استعدادیابی در تمام دنیا وجود دارد و در ایران نیز چند سالی است که رایج شده ولی اگر با دقت بیشتری به این برنامهها نگاه کنیم به ستمی که به این صنعت شده پی خواهیم برد.
البته ساخت و تولید چنین برنامههایی در نوع خود بسیار ارزشمند است اما با توجه به آنچه دیدم نواختن سازها و خواندن شرکتکنندگان در سطح بسیار پایینی قرار داشت و نیکتر آن بود که سطح آموزش و فراگرفتن این هنر والا را بالابرده و به علاقهمندان موسیقی میآموختند.
آموختن این هنر عمر میطلبد، به فعالان این حوزه یاد بدهیم یا بهتر بگویم تفهیم کنیم با چند ماه شاگردی استاد نخواهید شد، از شادروان استاد همایون خرم نقلشده، پس از نزدیک به یک دهه شاگردی کردن در محضر استاد صبا، استاد به ایشان فرمودند هنوز شاگردی و فکر نکن کار بلد شدهای، ایکاش این روحیه شاگردی کردن و اهمیت آن را در فرایند آموزش موسیقی درک کنند.
به عقیده نگارنده که سالها شاگرد این هنر ارزشمند بوده و هست ایجاد فضاهایی اینچنینی که مجالی برای دیده شدن به فعالان این حوزه میدهد، اتفاق مبارکی است ولی مبارکتر ایجاد و تأسیس آموزشگاهها و مؤسسات مربوط به این حوزه و حمایت همهجانبه از آنها برای آموزش صحیح به علاقهمندان موسیقی است. اگر مانند ممالک پیشرفته چنین برنامههایی میسازیم مانند آنها نیز هنرستان، کنسرواتوار و مراکز معتبر آموزش موسیقی هم تأسیس کنیم اگر فلان ساز فروشی و فلان لباسفروشی حامی معنوی این برنامهها میشوند ایکاش حامی مادی مراکز آموزشی هم بشوند.
اگرچه قرار بود این یادداشت باهدف تشویق و قدردانی از سازندگانی نگاشته شود که محصولشان بهقصد حمایت از موسیقی و کشف استعدادهای جوان در قالب یک مسابقه تولید و عرضهشده اما به مسئله مهمتری هم اشاره شد و آن انتقاد از وضعیت کنونی آموزش موسیقی در کشور است. امیدوارم این سطور را مدیران فرهنگی بهویژه برنامه ریزان آموزش موسیقی با تأمل بیشتری موردتوجه قرار دهند. امیدوارم دوباره روزی بیاید که استادان، شاگردان و داوران در جایگاه واقعی خود قرار بگیرند.
حسین آگنج
دانش آموخته کنسرواتوار تهران،نوازنده سه تار و گیتار و آهنگساز،آهنگساز تئاترهای ستاره شناس و دو روایت از شکسپیر.