نمایش ضرباهنگهای شهودی
ساوالان جماعتی در نمایشگاه تازهاش با عنوان «قرهآغاج» که در گالری عصر برپا بود، نشان داد حرکتی پیوسته و پیشرونده را در آثارش دنبال میکند که بیش از هر چیز، مبتنی بر ساختارهایی با کارکردهای ویژه بصری است.
بُعد فضایی در آثار او، بیشترین سهم را در تأثیرگذاری و دریافت نقاشیهایش دارد و درواقع بیننده از طریق همین عنصر فضاست که به درون ذهنیات و عواطف جاری در آثارش راه پیدا میکند. همین ذهنیت و عواطف نقاش، ظرف محتوای آثار او را تشکیل میدهد که هم برآیند تلقی او از شرایط و ملزومات جهان زیستهاش است و هم بازگوکننده درونیات وی.
جماعتی برای القا و نمایش جهان ذهنی-احساسی خود، به عناصر پرشماری چنگ نمیاندازد. درختان نارون، در صور گوناگون عناصر محدودِ تابلوهای او هستند. عناصری که مطابق با کهنالگوی اساطیری درخت نارون شکلگرفتهاند.
در این مجموعه، ترکیببندی مدرن، خطوط ساده و مهمتر از آن کلیت اثر منطبق با هندسه نقاشی مدرن است. او در این آثار، فضای طبیعتگرایانه را به زمان حال پیوند میزند.
در این مجموعه، درختان نارون از فاصلهای تقریباً مشخص و یکسان در فضاهای متنوّعِ جنگلی و صحرایی و در چهارفصل، به تصویر کشیده شدهاند.
جهانبینی جماعتی، اساساً در عناصرِ به لحاظ بصری محدود، خلاصه میشود و او، درعینحال که میکوشد وجهی نمادین به این عناصر بدهد، موفق میشود مختصات جغرافیای ذهنی خود را با همین عناصر محدود نزد بیننده نشانهگذاری کند. این جغرافیا میتواند از روی نشانههایی چون عنوان نمایشگاه، نام هنرمند و … با جغرافیای زیستی وی (اردبیل و آذربایجان) منطبق باشد.
اما نارون، همانطور که سجاد باغبان ماهر، کیوریتور نمایشگاه در استیتمنتش آورده، برگهای انبوهی دارد و گاه تا سی متر رشد میکند و انبوهی، قامت و سرسختی، این درخت را برای مردم آذربایجان، نمادین کرده است. قره در ترکی یعنی سیاه اما در ترکیب قرهآغاج، «درخت عظیم» معنا میدهد. نارون درعینحال، در سنت اساطیری ایران، درختی مقدس به شمار میرود و خصوصاً در زیارتگاهها زیاد دیده میشود.
این درخت، سایهسار نیز هست. همچنین به معنی درخت دارای «ناله» (به مازندرانی «ناره») نیز است (طبق قاعده قابلتبدیل حرف «ر» اوستایی به «ل» پهلوی). وجه این نامگذاری آن است که از شکافهای درختان نارون قدیمی، ترشحاتی که بیشتر شبیه اشک درخت هستند، تراوش میشود. فراموش نمیکنیم یکی از درختانی که در شرایط سخت بهراحتی رشد میکند، نارون یا قرهآغاج است.
در مقابل خشکی بسیار مقاوم است و گاه حتی پس از یک دوره پژمردگی میتواند رشد طبیعیاش را از سر بگیرد و همین وجه فناناپذیر بودن آن را برجسته میسازد. فضایی که جماعتی در آثارش دنبال میکند، تلفیقی از هنر نوآورانه و رجوع به نشانهها و نمادهای آشناست که هنرمند را در عرصه وسیعی از ظرفیتهای تصویری قرار میدهد تا بتواند با تکنیکهای خلاقانهای که ازنظر رنگ گذاری و ترکیببندی در این مسیر تجربه میکند، به شکلگیری زبان خاص خود اقدام کند.
به نظر میرسد ساوالان جماعتی در نگاه نخست، فرم و محتوا و شکل و مفهوم را یکجا به بیننده القا میکند و از سوی دیگر، بدیع بودن و رابطه مفهوم و فرم را پا بهپای هم پیش میرود. او هنری منضبط و تعریفشده را با انگیزشی پر تبوتاب و پرحرکت میآمیزد و افقی از ضرباهنگهای شهودی از طریق ضرب قلمهای پرتحرک، پیش چشم مخاطب قرار میدهد.
پرویز براتی