تولد دوباره سینما در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر
بازهم یک بهمنماه دیگر و برپایی بزرگترین رویداد فرهنگی، هنری ایران. بدون هیچ تردیدی این جشنواره فیلم فجر بعد از چهلودو دوره برگزاری به بلوغ و پیشرفت قابلتوجهی رسیده و قابلستایش است.
جشنواره فیلم فجر سالهای بسیاری است که تنها جشن ملی سینمایی کشورمان محسوب میشود و در سطح جهانی نیز در رده فستیوالهای جهانی بااعتبار از آن یاد میشود.
جشنواره فیلم فجر مجالی است برای ارزیابی تولیدات یکساله سینمای ایران. در این ایام شور و شوق خاصی اهالی سینما را فرامیگیرد؛ التهابات به اوج میرسد، سینما گران میکوشند هر چه سریعتر فیلمهای جدیدشان را برای شرکت در این رویداد بزرگ آماده کنند. بسیاری از این آثار به جشنواره میرسند و مورد بازبینی قرار میگیرند و بسیاری نیز به دلیل ممیزی و صلاحدید مدیران از جشنواره کنار گذاشته میشوند.
در این دوره نیز فیلمهای مهران مدیری و رامبد جوان نتوانستند شرایط حضور در جشنواره را کسب کنند و از دایره رقابت بیرون ماندهاند. دراینبین بازار شایعات داغ داغ است. حرف و حدیثهای زیادی در محافل سینمایی شکل گرفته و هر کس برای نرسیدن این آثار به جشنواره دلیل توجیهکنندهای پیدا میکند ولی ماجرای این دوره چیز دیگری است.
گویا امسال با جشنواره آرام و بهدوراز هرگونه جنجالی روبرو هستیم و نباید منتظر اثر خاص و پر سروصدایی بود. اغلب فیلمها توسط بنیاد سینمایی فارابی، مرکز اوج و سازمان سینمایی سوره تهیه و تولیدشده و بخش خصوصی هم حضور چشمگیری ندارد.
جدا از تمام این مباحث، جشنواره فیلم فجر تبدیل به میهمانی یا دورهمی هرساله اهل سینما شده است. عاشقان سینهچاک گرد هم میآیند تا این میعاد دوباره را جشن بگیرند. دیدارها تازه میشود، رفاقتهای جدیدی شکل میگیرد، خاطرات سالهای گذشته زنده میشود و این از محاسن مهم جشنواره فیلم فجر است.
نگارنده این سطور همیشه سینما را به خاطر ماهیت اصلی خودش دوست داشته است: قصههای تأثیرگذار، بازیهای بهیادماندنی و سکانسهای فراموشنشدنی که سالهای سال میتوان با آنها زندگی کرد.
جشنواره فیلم فجر برای من تبدیل به جزئی لاینفک از زندگی شخصیام شده! امسال سه دهه از حضورم در این جشن سینمایی میگذرد. یاد سالهای نهچندان دور به خیر، ایستادن در صفهای طولانی و بحثهای گرم و پر از چالش سینمایی که بعضی وقتها به درگیری ختم میشد.
در این سالهای جدید شرایط جشنواره بهکلی تغییر کرده و مخاطبان نیز تغییر نگرش خاصتری نسبت به آن سالها دارند. جمع قدیمی جای خود را به جوانان تازهنفسی داده که گویا حساستر و موشکافانهتر به این مقوله مهم هنری نظر دارند.
امسال برخلاف سالهای گذشته با جشنواره جوان، پربار و دیدنی روبرو هستیم. حضور فیلمسازان جوان فیلم اولی در کنار پیشکسوتان سینما قابلاعتنا و ستودنی است. جشنواره ثابت کرده که این نسل متفکر را باید جدی گرفت و باحوصله آثارشان را مورد تحلیل و بررسی قرار داد. چهبسا شگفتیهای جشنواره چهل و دوم با همین چهرههای جدید و ناآشنا شکل بگیرد و تنور این جشن بزرگ سینمایی داغ شود.
تولد دوباره سینما را به فال نیک میگیریم و تبریک میگوییم. مشتاقانه منتظر میمانیم گرمای جشنواره تمام وجودمان را در برگیرد تا بازهم سرمای بهمنماه همچون نسیمی بگذرد و سر تعظیم به این جشن بزرگ سینمایی فرود آورد.
آثاری دور از انتظار
پس از تماشای فیلمهای ضعیف «شکار حلزون»، «ظاهر»، «دروغهای زیبا»، «تابستان همان سال» و … در روزهای اول و دوم جشنواره فیلم فجر، فیلمهای روز سوم «تمساح خونین» و «صبحانه با زرافه» بالاخره کمی حالمان را بهتر کرد.
متأسفانه برخی آثار راهیافته به جشنواره امسال فاقد کیفیت و استاندارهای معمولی و رایج سینما است و ایکاش دستاندرکاران و هیئت انتخاب با تأمل و دقت بیشتری عمل میکردند.
اکنون پس از چهلودو دوره برگزاری جشنواره آنهم در سطح جهانی این آثار دور از انتظار و بسیار مبتدی نشان میدهد. تماشاگرانی که این روزها سریالهای جذاب و فیلمهای روز جهان را باکیفیت و بهراحتی تماشا میکند و لذت میبرد در مواجه با این فیلمهای درج «جه» و بدون مخاطب و کارکرد بیشتر سرخورده میشود.
تمساح خونی
«تمساح خونی» نخستین ساخته جواد عزتی به تعبیری توانست چراغ اول جشنواره چهل و دوم را روشن کند و واکنش مثبت منتقدان و تشویقهای مداوم آنها نشان داده فیلم توانسته انتظارات آنان را برآورده سازد. ایکاش جواد عزتی پس از بازی در فیلمهای متعدد کمی هم از دنیای بازیگری فاصله بگیرد و در عرصه کارگردانی حضور پررنگتری داشته باشد.
او در اولین حضورش پشت دوربین بسیار توانمند و موفق نشان میدهد. سالها تجربه بازیگری در کنار کارگردانهای مختلف به کمکش آمده و فیلم استاندارد و خوش ریتمی ساخته است. یک کمدی شرافتمند که بهخوبی با تماشاگران ارتباط برقرار میکند و دو ساعت خنده بیوقفه.
تمساح خونین فیلمنامه خاص و عجیبوغریبی ندارد و کاملاً با تمرکز بر زوج جواد عزتی و عباس جمشیدی شکلگرفته است و تا پایان هم تماشاگران را با خود همراه میسازد.
بدون تردید یکی از نکات مثبت این فیلم همراهی زوج عزتی و جمشیدی است که کاملاً انتخاب درست و هوشمندانهای به نظر میرسد. در این میان نباید از حضور چهرههای سرشناسی همچون کامبیز دیرباز، پژمان جمشیدی، مهران غفوریان، هومن حاج عبداللهی و مهدی حسینی نیا نیز غافل شد که در سکانس مهم پوکر برای عزتی سنگ تمام گذاشتند و حضور قابلتأملی دارند.
جواد عزتی در اولین ساختهاش شعار نمیدهد و بدون زیادهگویی قصه سرراستش را به تصویر کشیده و تماشاگران را راضی نگه میدارد.
تمساح خونین ویژگیهای یک اثر جذاب و پرفروش را دارد و بدون شک یکی از آثار پرمخاطب سال آینده سینمای ایران در سال آینده خواهد بود و از هماکنون میتوان آن را بهعنوان یکی از گزینههای مناسب اکران نوروز در نظر گرفت.
صبحانه با زرافهها
تا اینجای جشنواره «صبحانه با زرافهها»، دومین ساخته سینمایی سروش صحت یک سر و گردن بالاتر از فیلمهای دیگر جشنواره است. باید جهان ذهنی سروش صحت را بشناسید تا تماشای صبحانه با زرافهها، این گروتسک جذاب و دیدنی به دلتان بنشیند.
سروش صحت با اعتقادات درونیاش وقتی قرار باشد زندگی مدرن و ماشینی امروز را به هجو بکشاند، طبیعی است پایان تلخ فیلمش هم به دل مینشیند و مخاطب را جذب میکند.
سروش صحت با دستمایه قرار دادن یک رفاقت مردانه، خیلی ظریف قصهاش را تعریف میکند و با المانهای خاص خودش یک فضای طنز و کمیک به وجود میآورد.
صبحانه با زرافهها کاملاً در همان مسیر فیلم قبلی صحت «جهان با من برقص» پیش میرود. یک کمدی موقعیت دوستداشتنی که با تفکر و تأمل بسیار ساختهشده است.
فیلمنامه کاملاً خلاقانه و خاص نوشتهشده و با سینمای متداول این روزهای ما فاصله دارد. از کارگردانی که در کارنامه هنریاش آثاری مانند مجموعه «لیسانسهها»، «شمعدونی» و فیلم «جهان با من برقص» وجود دارد هم همین حال و هوا را انتظار میرود.
فیلم در برخی صحنهها یادآور آثار کمدی روز سینمای جهان هم هست.
از نکات قابلتوجه صبحانه با زرافهها میتوان به گروه موفق بازیگران فیلم اشاره کرد. پژمان جمشیدی چهره شناختهشده و موفق سینمای کمدی سالهای اخیر برخلاف آثار گذشتهاش بسیار متفاوت و دلنشین ظاهرشده است. بهرام رادان سعی میکند سیمای جدیدی از خود ارائه کند ولی بدون تردید برنده این گروه هادی حجازی فر در نقش دکتر است که همه نگاهها را متوجه خود میسازد و میتواند بهعنوان یکی از نامزدهای سیمرغ بازیگری نقش مکمل هم مطرح شود.
«آبی روشن» ساخته بابک خواجهپاشا
فیلم «آبی روشن» اولین ساخته بابک خواجهپاشا کامل در رسای حضرت امام رضا (ع) ساختهشده و در جایگاه سینمای معرفتی قرار میگیرد. فیلم خیلی ساده و روان قصه تکراریاش را تعریف میکند و در سطح یک ملودرام امتحان پس داده مخاطب را درگیر میکند.
انتخاب لوکیشن شمال و جغرافیای بکر آن منطقه در پیشبرد داستان نقش بسیار مثبتی دارد و تصاویر چشمنواز خطه سرسبز شمال کشور برای تماشاگران لذتبخش است. مهمترین رکن فیلم «آبی روشن» حضور مهران احمدی و مهران غفوریان است که سطح فیلم را ارتقا میدهند. مهران احمدی بازیگر تیپیکال سالهای دور اینجا با یک بازی درونگرا و کنترلشده، نقشآفرینی چشمگیری دارد. مهران غفوریان، بازیگر سریال طنز «زیر آسمان شهر» را فراموش کنید. او با حضور کوتاهش در سریال «قورباغه» ثابت کرد در نقشهای جدی نیز حرفهایی برای گفتن دارد. غفوریان در این فیلم در همان چند سکانس کوتاه چنان میدرخشد که نمیتوان فراموشش کرد.
کل فیلم آبی روشن یکطرف و بازی خیرهکننده غفوریان در طرف دیگر. او در ارائه نقش یک شخصیت شکستخورده بسیار موفق ظاهرشده است. اینجا دیگر خبری از غفوریان بذلهگو و شوخ طب نیست و اوج اندوه و استیصال را میتوانیم در چشمانش مشاهده کنیم. زمانی که یقه برادرش مهران احمدی را در کنار ساحل میگیرد و با بغض و گریه فریاد میزند، غمی بزرگ وجودمان را فرامیگیرد.
تا روز هشتم جشنواره تقریباً اغلب فیلمهای مهم و شاخص این دوره را دیدهام ولی آیا بضاعت سینمای ایران پس از چهل و دوره برگزاری جشنواره فیلم فجر همین است؟ آیا از میان تولیدات امسال سینمای ایران میتوان تمامقد پای فیلمی ایستاد و دیدن آن را به دیگران توصیه کرد؟
هرساله چالش اصلی جشنواره فجر بحث کیفیت آثار راهیافته به بخش سودای سیمرغ و مسابقه سینمای ایران است. در این دوره فیلمهایی وجود دارد که حتی حداقل استاندارهای یک اثر سینمایی را هم ندارند اما از سوی هیئت انتخاب پذیرفتهشدهاند. فیلمهایی که حتی تماشاگران معمولی هم به تماشای آنها ننشستند.
جدا از فیلمهای «تمساح خونین»، «صبحانه با زرافه»، «بهشت تبهکاران»، «آغوش باز» و «بی بدن» که بهنوعی آبروداری کردند و به ویترین جشنواره رونق بخشیدند دیگر آثاری که تا به امروز به نمایش درآمدند چنگی به دل نمیزدند و بهنوعی در همان سطح باقی ماندند.
«قلب رقه» ساخته خیرالله تقیانی پور
در بین فیلمهایی که توسط ارگانها ساختهشدهاند آثار ارزشمندی وجود دارد که بهراحتی نمیشود از کنارشان عبور کرد. «قلب رقه» ساخته خیرالله تقیانی پور یکی از مهمترین فیلم اولیهایی است که در زمان تولید چالشهای بسیاری را پشت سر گذاشته و انصافاً یکی از آثار شاخص این دوره جشنواره به شمار میرود.
«مجنون» ساخته مهدی شاهمحمدی
«مجنون» ساخته مهدی شاهمحمدی از تولیدات سازمان سینمایی اوج که داستان یکی از عملیات موفق دوران دفاع مقدس را در جزیره مجنون به فرماندهی شهید مهدی زینالدین به تصویر کشیده یکی دیگر از فیلمهای مهم و قابلتوجه جشنواره محسوب میشود.
مهدی شاهمحمدی پس از سالها مستندسازی در نخستین تجربه سینماییاش اثری موفق و چشمگیری را به سرانجام رسانده است. سجاد بابایی در نقش شهید زینالدین یکی از نقاط قوت این فیلم است و بدون شک نامش را در فهرست نامزدهای جایزه بازیگری خواهیم دید.
مجنون برخلاف آثار مشابه دفاع مقدس فضاسازی جدیدی را ارائه میکند و در لحظاتی نیز یادآور فیلمهای زندهیاد رسول ملاقلی پور است. تا به اینجای جشنواره مجنون در میان فیلمهای جشنواره یک سر و گردن بالاتر نشان میدهد. این فیلم استحقاق نامزدی در رشتههای کارگردانی، بهترین فیلم، بازیگری، موسیقی و تولید را دارد و بدون شک با دستپر جشنواره چهل و دوم فجر را ترک میکند.
این صفحه در ایام برگزاری جشنواره فیلم فجر بهروزرسانی میشود و خوانندگان عزیز سلیس نیوز میتوانند در جریان نمایش فیلمها، نقد و بررسی آثار نمایش دادهشده و … قرار بگیرند. پس همراه ما باشید!
ناصر سهرابی
نویسنده، بازیگر و کارشناس سینما. فعالیت در مطبوعات را از سال ۱۳۷۵ با ماهنامه فیلم و هنر... آغاز کرده و مقالات او در نشریات سینما ویدئو، فیلم و سینما، هفت نگاه، سینما تئاتر، فیلم و سینما، همشهری، اعتماد ملی، مردمسالاری و... منتشرشده است.