موسیقی فیلم در گفت‌وگو با حبیب خزایی فر

موسیقی شناسنامه فیلم است

حبیب خزایی فر ازجمله آهنگسازانی است که توجه ویژه‌ای به کار جدی و حرفه‌ای دارد. برخی از آثار او عبارت‌اند از: تیتراژ پایانی برنامه «این شب‌ها»، آهنگسازی فیلم‌های سینمایی «لاتاری»، «جایی برای فرشته‌ها نیست»، «درخت گردو»، «ایستاده در غبار»، «مدیترانه» و سریال‌های «ممنوعه ۱»، «ممنوعه ۲» و… با این آهنگساز از تجربه‌اش در نگاه به موسیقی در سینما به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم که درادامه می‌خوانید:

حبیب خزایی فر
حبیب خزایی فر ازجمله آهنگسازانی است که توجه ویژه‌ای به کار جدی و حرفه‌ای دارد.

آیا سلیقه یک کارگردان می‌تواند بر ساخت هدفی که مدنظر یک آهنگساز است اثرگذار باشد یا بالعکس ایده‌های یک آهنگساز بر سلیقه کارگردان غالب است؟ درواقع تعاملی بین آهنگساز و کارگردان وجود دارد؟

بله قطعاً. درواقع آنچه موجب می‌شود عوامل هنری یک فیلم کار خود را به نحو احسن انجام بدهند پیشبرد هدف و ایده یک کارگردان است. از دیدگاه من، اگر در ساخت موسیقی یک فیلم موفقیتی حاصل می‌شود یا در دیگر بخش‌های یک فیلم، این نگاه برخاسته از ایده فکری و ویژگی کاری یک کارگردان است که توانسته آن را به نتیجه برساند. به‌عنوان‌مثال در همین سریال «زخم کاری» که خوشبختانه مورد استقبال قرارگرفته اگر در همکاری با کارگردان دیگری شکل می‌گرفت این احتمال وجود داشت علاوه بر اینکه سطح کیفی کار پایین بیاید، چندان مورد اقبال عمومی هم قرار نگیرد به‌این‌علت که در تولید یک کار بزرگ هنری مانند یک اثر سینمایی یا یک سریال نیاز به همفکری و هم‌اندیشی است و در کنار آن انتقال درست مفهوم کار برای تولید آن اثر است. به‌این‌علت که گاهی اوقات عدم برنامه‌ریزی درست و هدف‌گذاری موجب سردرگمی خواهد بود و این بی‌حاصلی در تمام بخش‌ها اثرگذار است و به نقطه مشترکی نخواهند رسید یا شاید دچار گمراهی شوند.

با توجه به همکاری‌های مختلف با کارگردان‌های متفاوت، از دیدگاه شما آیا کارگردانان شناخت درستی از موسیقی دارند، یا آنکه تأکیدشان بر این است که بر اساس فیلم‌نامه کار، تم موسیقی هم نزدیک به آن ساخته شود؟

البته دیدگاه و شناخت کارگردانان نسبت به موسیقی فیلم یا سریال متفاوت است اما طی تجربه‌ای که با کارگردانان مختلف به دست آورده‌ام معمولاً شناخت خوبی از موسیقی داشته‌اند و توانسته‌اند احساساتشان به موسیقی را به‌درستی بیان کنند.

نگاه برخی از کارگردانان به موسیقی فیلم، انتخاب یک آهنگساز شناخته‌شده است آیا این انتخاب ارزیابی درستی است یا آنکه بهتر است با افرادی کار کنند که نتیجه خوبی از آن همکاری به‌دست‌آمده است؟

به عقیده من اگر همکاری بر اساس تجربه و شناخت بیشتر باشد قطعاً نتایج آن‌هم برای آهنگساز و هم برای کارگردان مطلوب‌تر خواهد بود؛ چراکه شاید انتخاب آهنگسازان معروف و مشهور آورده درستی نداشته باشد و خروجی آن تنها یک کار تبلیغاتی را در بر بگیرد اما در مقابل زبان مشترک بین این دو مؤثر‌تر خواهد بود.

 تا به امروز کاری ساخته‌اید که موسیقی جلوتر از فیلم حرکت کند و بازخورد آن را در بین مردم دریافت کنید؟

خیر. شاید هم تا به امروز به این موضوع توجه نکرده باشم اما موسیقی «زخم کاری» از اقبال خوبی برخوردار بود و این توجه و استقبال مردم در فضای مجازی و ارسال پیام‌های پرمهرشان برایم بسیار حائز اهمیت و قابل‌احترام است. البته به راین عقیده‌ام ابتدا فیلم است که موجب بهتر شنیده شدن موسیقی می‌شود.

حبیب خزایی فر
دیدگاه و شناخت کارگردانان نسبت به موسیقی فیلم یا سریال متفاوت است.

با این اوصاف موسیقی فیلم در معرفی یک اثر سینمایی چقدر تأثیر‌گذار است و بالعکس فیلم در معرفی موسیقی چه نقشی دارد؟

اگر موسیقی در جای و جایگاه خود به‌درستی قرار نگیرد هرچقدر هم خوب و قدرتمند باشد در ذهن مخاطب عمر کوتاهی خواهد داشت به‌این‌علت که یک احساس دوگانگی ایجاد و موجب می‌شود دریافت خوبی از کار نداشته باشد ولی اگر موسیقی در جایگاه خود قرار بگیرد مانا و ماندگار خواهد بود و به‌نوعی شناسنامه فیلم محسوب می‌شود.

پیش‌تر به زبان مشترک بین آهنگساز و کارگردان اشاره داشتید؛ از دیدگاه شما این وجه اشتراک موجب خلاقیت در تولید آن اثر هنری خواهد بود یا آنکه ایده‌های نو در همکاری با کارگردان‌های مختلف حاصل می‌شود؟

بله قطعاً. به‌طور مثال طی همکاری‌هایی که با آقای مهدویان داشتم موجب شد به ایده‌های نو دست یابم مانند فیلم «درخت گردو» که در ساخت و انتخاب آن از موسیقی اقوام هم بهره بردم و با شنیدن یک تعداد لالایی‌های محلی و پژوهش و تحقیق جامع در موسیقی کردستان یک موسیقی فولک بومی ساختم؛ اما در زخم کاری این ایده در ذهنم شکل گرفت که از موسیقی‌های الکترونیک نزدیک به راک استفاده کنم تا فضای کار به‌طوری تغییر کند و این کار تجربه تازه‌ای برای من بود.

علاوه بر ساخت موسیقی‌های الکترونیک یا اقوام، تجربه‌ای هم در ساخت موسیقی‌هایی با تم اجتماعی داشته‌اید مانند «ماجرای نیمروز» که خیلی خوب شنیده شد.

به‌طورکلی من ایده‌هایم را از تصویر دریافت می‌کنم؛ اما در «ماجرای نیمروز» یا «ایستاده در غبار» چون به‌طورکلی خودم علاقه بسیاری به فضای موسیقایی دهه ۶۰ و ۵۰ دارم سعی کردم از فضای کاری آن دوران و ساز بندی و لحنی که در موسیقی آن روزگار شنیده می‌شد استفاده کنم که فکر می‌کنم برای مردم هم نوستالژیک باشد و معمولاً مورد اقبال هم واقع‌شده است.

در فیلم‌هایی که تم سیاسی دارد از چه المان‌هایی استفاده می‌کنید مانند «دیدن این فیلم جرم است؟»

با توجه به اینکه فیلم‌نامه کار تم سیاسی دارد اما توجهی به این موضوعات ندارم و نگاهم بیشتر به فضا و حس و حال فیلم است.

کمی هم درباره شبکه نمایش خانگی صحبت کنید، رسانه‌ای نوین که توانسته در دوران کرونا موفق عمل کند و مخاطبان حوزه فیلم و سریال را به خود جذب کرده است با توجه به اینکه موسیقی هم همراه کار شنیده می‌شود از دیدگاه شما شبکه نمایش خانگی در بیشتر و بهتر شنیده شدن موسیقی آن‌هم در روزهایی که فضای موسیقی تعطیل است چقدر اثر‌گذار بوده است؟

پیش‌ازاین بیماری هم اغلب مردم جذب این رسانه بودند و فیلم‌ها را دنبال می‌کردند اما کرونا مزید بر علت شد و دسترسی آسان به فضای مجازی و نیمه تعطیل بودن فضاهای هنری و فرهنگی موجب شد مخاطبان بیشتری به شبکه نمایش خانگی جذب شدند و در مقابل توجه بیشتر به ساخت موسیقی سریال‌های شبکه نمایش خانگی موجب شد موسیقی هم در کنار فیلم به‌خوبی دیده و شنیده شود.

حبیب خزایی فر
فضای ساخت موسیقی در رسانه ملی محدودیت‌هایی دارد که اجتناب‌ناپذیراست.

ساخت موسیقی برای شبکه نمایش خانگی باکارهایی که برای سینما یا تلویزیون تولید می‌شود چه تفاوتی دارد؟

از نگاه من تفاوت محسوسی ندارند و به‌شخصه تا جایی که در توانم است تلاش می‌کنم موسیقی که می‌سازم به بهترین شکل باشد فرقی هم‌ نمی‌کند تلویزیون باشد یا سینما یا شبکه نمایش خانگی. البته ناگفته نماند فضای ساخت موسیقی در رسانه ملی محدودیت‌هایی دارد که اجتناب‌ناپذیراست یا بحث بودجه و محدودیت زمانی که موجب شده کاری که برای تلویزیون می‌سازم چندان برایم لذت‌بخش نباشد.

به‌طورکلی نگاه سینمای ایران به موسیقی فیلم چطور است؟

به نظر من سینمای ایران در چند سال اخیر پیشرفت خوبی داشته، درنتیجه موسیقی فیلم‌ها هم از سطح کیفی بالاتری برخوردار شده‌اند. متأسفانه در برخی موارد، بعضی تهیه‌کنندگان به موسیقی به‌عنوان یکی از عناصر اصلی در فیلم نگاه نمی‌کنند و این امر باعث پایین آمدن کیفیت موسیقی فیلم و درنهایت فیلم می‌شود.

جهان‌بینی امروز آهنگسازان جوان چیست؟ درواقع تفاوت نگاه نسل جوان موسیقی ایران با نسل گذشته چه اتفاق مثبت یا منفی را رقم‌زده است؟

در این چند سال اخیر برخی از جوان‌هایی که به فضای موسیقی فیلم واردشده‌اند نگاهشان ساخت موسیقی الکترونیک و فضاسازی با موسیقی است تا آنکه خود موسیقی به معنای واقعی کار شود که البته این نگاه موردپسند من هم نیست و به‌شخصه بر این باورم اگر قرار است کاری در این زمینه ساخته شود باید در خدمت موسیقی باشد نه آنکه موسیقی به‌طور محض در فیلم‌ها کمرنگ شود و بیشتر به‌صورت افکتیو و الکترونیک خود را نمایان کند. علاقه شخصی من ساخت موسیقی در معنای تعریف‌شده آن است و اگر بخواهد با شرایط روز تغییر کند باید ایده‌های نو در جهت سازندگی کار باشد نه از بین بردن موسیقی.

تعریف شما از یک موسیقی استاندارد برای فیلم چیست؟

موسیقی که از نگاه یک آهنگساز برخاسته باشد و دارای تم بوده و نکته دیگر اینکه با ارکستر جمع‌آوری شود نه با امکانات تعریف‌شده در فضای کامپیوتر.

موضوعی که موردعلاقه جوانان امروز است و شاید علت آن تسهیل و راحتی در کار باشد و شاید هم به دلیل کم‌هزینه بودن آن باشد که موجب شده برخی از کارگردانان این رویه کاری را انتخاب کنند.

بله دقیقاً؛ و این موضوع اشاره دارد به سؤالی که درباره اهمیت سینمای ایران به موسیقی داشتید. البته در سینمای مستند این نگاه تغییر کرده است. حدوداً ۱۰ سال پیش تمرکزم ساخت موسیقی برای فیلم‌های مستند بود و البته توجه کمتری به موسیقی در این ژانر کاری داشتند بخصوص در جشنواره‌ها، ارزیابی برای موسیقی در نظرگرفته نمی‌شد و قرار دادن موسیقی بیشتر انتخابی بود؛ اما سال‌ها بعد که از فضای کاری در سینمای مستند فاصله گرفتم این امیدواری به‌ وجود آمد که موسیقی هم در سینمای مستند به‌خوبی دیده شود و تهیه‌کنندگان نگاه ویژه‌ای داشتند مانند کارهایی در جشنواره سینما حقیقت یا جشنواره سینمای مستند و به این موضوع بهاداده شده و حتی جوایزی هم برای آن در نظر گرفته‌شده است و این نگاه موجب ارتقای موسیقی در سینمای مستند شده است اما در خصوص حوزه سینما به دلیل هزینه‌بر بودن، برخی از کارگردانان یا تهیه‌کنندگان هدفشان کمرنگ نشان دادن موسیقی است و این آسیب بزرگی برای موسیقی خواهد بود و نباید به موسیقی تنها به‌عنوان یک تیتراژ آغازی یا پایانی کار توجه کرد بلکه باید به موسیقی به‌عنوان یک مقوله جدی در سینما نگریست و برای آن ارزش قائل شد تا موسیقی هم در سینما مسیر حرفه‌ای را دنبال کند.

آیا ساخت موسیقی برای سینمای مستند هم متفاوت با حوزه سینما است؟

باید بگویم همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردم انتخاب من بر اساس درک و احساسی است که از فیلم دریافت می‌کنم مگر اینکه کارگردان دیدگاه دیگری داشته باشد به راین اساس تفاوتی برای هیچ‌کدام قائل نیستم.

آیا آهنگسازان ما استانداردهای لازم برای ساخت موسیقی فیلم را رعایت می‌کنند؟

شاید ۹۰ درصد افرادی که در زمینه موسیقی فیلم فعال هستند یا عضو کانون آهنگسازان خانه سینما هستند کاملاً اصول کاری را رعایت می‌کنند و کارها به‌صورت آکادمیک پیش می‌رود.

 چقدر جنس فیلم با موسیقی که ساخته می‌شود قرابت و همخوانی دارد؟

از دیدگاه من برخی از موسیقی فیلم‌ها یک سطح بالاتر از فیلم قرارگرفته و در مواردی هم عکس این قضیه رخ‌داده و فیلم در سطح بسیار بالاتری قرارگرفته و موسیقی نتوانسته خود را به جایگاه فیلم برساند.

حبیب خزایی فر
اگر موسیقی در جایگاه خود قرار بگیرد مانا و ماندگار خواهد بود و به‌نوعی شناسنامه فیلم محسوب می‌شود.

برگردیم به فعالیت‌های خود شما؛ در ساخت تیتراژ یک اثر سینمایی یا سریالی از حضور خواننده کمتر بهره می‌برید‌.

البته من با خواننده‌های بسیاری کارکرده‌ام مانند فیلم «درخت گردو» با صدای علیرضا قربانی یا «شاهرگ» با صدای سالار عقیلی. اما انتخاب خواننده برای فیلم بر اساس نیاز شکل می‌گیرد در غیر این صورت لزومی نمی‌بینیم صدای خواننده هم شنیده شود. درواقع با توجه به فیلم‌نامه این ضرورت احساس می‌شود که در این بخش کلام و شعر قرار بگیرد یا خیر؟ آیا این کلام در تخلیه احساس مخاطب تأثیر‌گذار خواهد بود؟

انتخاب خواننده برچه اساس است؟ حضور یک خواننده مطرح یا قرار گرفتن صدایی که با فضای فیلم نزدیک باشد؟

انتخاب خواننده اغلب سلیقه تهیه‌کننده یا کارگردان است و معمولاً ترجیح می‌دهند خواننده‌ای را انتخاب کنند که به شنیدن و دیده شدن کار کمک کند و این انتخاب اغلب حول خواننده‌های مطرح صورت می‌گیرد. البته ناگفته نماند بخشی از این انتخاب به توانایی بالای خواننده‌های مطرح هم برمی‌گردد که این پتانسیل در آن‌ها وجود دارد و این انتخاب در تبلیغاتی که برای فیلم صورت گرفته موجب می‌شود کار حس و حال بهتری داشته باشد اما انتخاب خواننده‌هایی که کمتر شناخته‌شده هستند با ریسک بزرگی همراه خواهد بود به همین سبب اغلب تهیه‌کنندگان تن به چنین کاری نمی‌دهند. البته این نگاه برای خود من هم وجود دارد. به‌عنوان‌مثال در تیتراژ «شاهرگ» با صدای آقای سالار عقیلی موجب شد علاوه بر استقبال مخاطبان این خواننده، کار من نیز بهتر شنیده شود اما از خواننده‌ای که صدایش در این سطح نیست نمی‌توان انتظار چنین بازخوردی داشت.

تمرکز کاری شما فقط ساخت موسیقی فیلم است یا در زمینه آلبوم برای خواننده هم کار می‌کنید؟

ترجیحم ساخت موسیقی فیلم است البته به ساخت آلبوم موسیقی هم علاقه‌مند هستم اما معمولاً پیشنهاد کمتری برای آلبوم داشته‌ام به همین دلیل نگاه جدی روی این موضوع ندارم. قرار است یک آلبوم موسیقی در همکاری با یکی از خواننده‌های خوب کشورمان تولید کنم که در آینده بیشتر توضیح خواهم داد.

انتشار آلبوم موسیقی متن آثار سینمایی در دیده شدن کار چقدر اثر‌گذار است؟

معمولاً چندان تأثیری در دیده شدن کار ندارد به این دلیل که بعد از اکران فیلم، موسیقی منتشر می‌شود و این کار برای مخاطبانی است که از موسیقی در کنار فیلم حس و حال خوبی دریافت کرده‌اند یا بیشتر بیان خاطراتی است که از فیلم به‌جای مانده است.

حبیب خزایی فر
ترجیحم ساخت موسیقی فیلم است البته به ساخت آلبوم موسیقی هم علاقه‌مند هستم.

آیا جمع‌آوری موسیقی فیلم ضرورت دارد؟

بله اما به‌شرط آنکه هم‌زمان با اکران فیلم یا بعد آن صورت بگیرد و اتفاق خوبی خواهد بود به‌این‌علت که موسیقی به‌نوعی شناسنامه فیلم است و اگر به‌درستی کار شود می‌تواند مستقل خود را معرفی کند و عرضه شود. البته تلاش من هم این است کارها را هم‌زمان با اکران منتشر کنم اما به دلیل مشغله کاری وقفه‌های بسیاری به وجود آمده است.

کرونا چه صدماتی به صنعت موسیقی یا سینما وارد کرد؟

باید بگویم تعطیلی پی‌درپی سالن‌های کنسرت یا سالن‌های سینما همچنین نیمه تعطیل بودن حوزه فرهنگ و هنر موجب شده به هنرمندان لطمه بسیاری وارد شود بخصوص در زمینه مالی که اغلب در تنگنا قرارگرفته‌اند و مشکلات بسیاری برایشان به وجود آمده است. در همین مدت‌زمان تولید آلبوم موسیقی تقریباً متوقف‌شده هم به دلیل بازار نابسامان موسیقی و هم نگرانی‌هایی که از جمع شدن نوازنده‌ها و آهنگسازان در یک فضای بسته وجود دارد و این امر آسیب بسیاری وارد کرده است. البته در سینما هم این مشکلات وجود دارد.

ندا سیجانی

آیتم های مشابه

انتشار کتاب خاطرات دختر الویس پریسلی از زندگی و مرگ پدرش

مدیر

«میخک‌ها» پینا باوش؛ نمایشی درباره عشق‌های شکست‌خورده

مدیر

رکوردشکنی تیلور سویفت در گرمی ۲۰۲۴

مدیر