یادداشتی درباره نمایشگاه نقاشی «اسبگاه» با آثاری از کمال طباطبایی

اسبگاه
از شاهنامه شروع شد. اسب‌ها، اسب‌ها از شاهنامه پیدایشان شد. شاید در دنیای کنونی رویارویی مستقیم با موجودی چون اسب، از دور از ذهن‌ترین اتفاقات ممکن باشد اما ناخودآگاه و اساطیر کار خودشان را خواهند کرد.

 

چگونه می‌‌توان با اشاره به چیزهایی دیگر، تنها به یک‌چیز اشاره کرد؟ به نظر تنها هنر است که چنین توانمندی غریبی دارد. این را وقتی‌که در دل‌تنگ‌ترین حال زنانه‌ خود به نمایشگاه «اسبگاه» کمال طباطبایی رفتم، با نگاه کردن به تک‌تک آثار درک کردم.

این نقاشی‌ها که با اشاره به اسب‌ها، رنگ‌هایی زنده، فرم‌هایی کاملاً تعریف‌شده و دقیق و هیجانی به‌شدت مدیریت‌شده در طول ساعت‌ها و ساعت‌ها کار منظم، خلق‌شده بودند، از چشم من، تنها به یک‌چیز اشاره داشتند؛ زنان! اما چرا اسب‌ها حامل این معنای روشن زنانه بودند؟

در نمایشگاه نقاشی «اسبگاه» کمال طباطبایی، نقاشی‌هایی استادانه را شاهد هستیم که در آن‌ها اسب‌ها به‌عنوان نمادی از قدرت و شکوه و درعین‌حال به‌مثابه پیام‌آورانی از دنیای اساطیر به تصویر کشیده شده‌اند.

این اسب‌ها که گویی برخی از آن‌ها از صفحات کهن شاهنامه بیرون آمده‌اند به‌عنوان حاملان فرهنگ و تاریخ، نقشی محوری در آثار طباطبایی ایفا می‌کنند.

اسبگاه
در نمایشگاه «اسبگاه» اسب‌ها به‌عنوان نمادی از قدرت و شکوه و درعین‌حال به‌مثابه پیام‌آورانی از دنیای اساطیر به تصویر کشیده شده‌اند

طباطبایی با استفاده از تکنیک‌های نقاشی سنتی و مدرن، تصاویری خلق کرده که در آن‌ها اسب‌ها نه‌فقط به‌عنوان موجوداتی زیبا و قدرتمند، بلکه به‌عنوان نمادهایی از استقلال و قدرت نهفته در زنان جامعه به نمایش گذاشته‌شده‌اند. او باظرافت و دقتی هنرمندانه، این پیوند نمادین را به‌گونه‌ای برجسته ساخته که بیننده را به تأمل و تفکر وادار می‌کند.

در این آثار، اسب‌ها به‌مثابه پرده‌ای هستند که پشت آن‌ها، داستان‌ها و روایاتی از زنان قدرتمند و مستقل نهفته است. طباطبایی با نگاهی عمیق به فرهنگ و اساطیر ایرانی، این مفهوم را به تصویر کشیده که چگونه زنان، همچون اسب‌ها، نمادهایی از «قدرت و زیبایی» هستند و چگونه می‌توانند در برابر چالش‌ها و محدودیت‌ها مقاومت کنند و بر آن‌ها غلبه نمایند.

نقاشی‌های طباطبایی، با الهام از شاهنامه و دیگر منابع اساطیری، به ما یادآوری می‌کنند که قدرت و زیبایی درهم‌تنیده‌اند و هر دو می‌توانند در قالب‌های مختلفی بروز پیدا کنند. این آثار هنری، با تلفیقی از سنت و مدرنیته به ما نشان می‌دهند که چگونه می‌توان با استفاده از نمادهای کهن، پیام‌هایی معاصر و ماندگار را منتقل کرد.

اسب‌ها در فرهنگ ایرانی، همواره نمادی از قدرت و سرعت بوده‌اند و در شاهنامه فردوسی نیز زنان قدرتمندی چون گردآفرید، فرنگیس و کتایون، همگی با اسب‌هایی شجاع و باوفا همراه هستند.

اسبگاه
اسبگاه

این شخصیت‌های زن نه‌تنها در میدان‌های نبرد کنار مردان ایستادند، بلکه در بسیاری از داستان‌ها، خود به‌تنهایی رهبری و فرماندهی نیروها را بر عهده داشتند. این ارتباط دیرینه و اساطیری نه‌تنها بیانگر توانایی‌ها و ویژگی‌های زنان است، بلکه نشان‌دهنده‌ ارتباط عمیق آن‌ها با طبیعت و محیط اطرافشان است.

شما این هماهنگی با محیط را در آثار طباطبایی، با آنچه با رنگ کرده، به‌خوبی دریافت می‌کنید. هر تابلو با رنگی که یکسره بر اثر غالب است، تمام عناصر کار را اعم از اسب‌ها، زنان و مردان سوارکار، اجزا و اشیای محیطی چونان یکسره به هم پیوند می‌زند که گویی همه باهم از یک‌چیز زاده شده‌اند.

زنان و اسب‌ها هردو به‌عنوان موجوداتی باقدرت درونی و زیبایی ظاهری، در تاریخ و فرهنگ ایرانی جایگاه ویژه‌ای دارند و همچنان الهام‌بخش هنرمندان و داستان‌سرایان هستند.

اسبگاه
اسب‌ها، اسب‌ها از شاهنامه پیدایشان شد…

این پیوند نمادین به ما یادآوری می‌کند که قدرت و زیبایی در هر شکلی که باشند، می‌توانند هم‌زمان وجود داشته باشند و به ما قدرت مقابله با چالش‌ها و دستیابی به استقلال و آزادی بخشند.

درمجموع نمایشگاه «اسبگاه» طباطبایی نه‌تنها یک نمایشگاه هنری است، بلکه یک بیانیه فرهنگی است که به ما یادآوری می‌کند ارتباطات عمیق‌تری بافرهنگ و تاریخ خود برقرار کنیم و درعین‌حال به ما امکان می‌دهد تا درک بهتری از نقش زنان در جامعه داشته باشیم.

حدیث لزرغلامی

اسبگاه

آیتم های مشابه

واکاوی جهان ادبی سهراب سپهری

مدیر

یادداشتی درباره فیلم‌های اکران نوروز ۱۴۰۳

مدیر

نقد فیلم «بیچارگان» ساخته یورگوس لانتیموس

مدیر