فیلمی مناسب برای خانوادههای ایرانی
پس از درگذشت ناگهانی پدر نادر، او باید تمام مخارج آی سی یو و کفنودفن او را متقبل شود، این در حالی است که خانواده آنها در حاشیه شهر زندگی میکنند و درآمدی جز فروش سبزی ندارند. در این میان اقوام و بستگان که در جریان خبر درگذشت بزرگ فامیل قرارگرفتهاند برای برگزاری مراسم از شهرستان سرازیر شدهاند. حالا نادر که درگیر عشق آهو و در شرف ازدواج با اوست، میبایست علاوه بر تهیه پول برای کفنودفن و پذیرایی از فامیل، تکلیف ازدواج با آهو را هم مشخص کند.
فیلم «شادروان» یک کمدی کمادعا است. فیلم در بخش فیلمنامه و کارگردانی و حتی بازی لحظههای خوبی را تداعی میکند، اما قطعاً نمیتوان آن را جز دسته بزرگان سینمای کمدی ایران محسوب کرد -که حتی نزدیک این دستاورد هم نمیشود. جنس شوخیها و موقعیتهای کمیک فیلم تا حد قابلاعتنایی تمیزتر از مجموعه آثار بهاصطلاح کمدی و پرفروش روز سینمای ایران است، چراکه دستکم تلاش نمیکند تمام داشتههایش را در سبد شوخیهای کوچه و خیابانی و الفاظ رکیک و هنجارشکنش قرار دهد.
موقعیت داستان فیلم ساده است و شخصیتها هم دغدغههایی ساده دارند. این ویژگیای است که شاید حتی در برخی از سریالهای کمدی تلویزیونی هم شاهدش باشیم. نکته اما اینجاست که در فقدان حضور آثار کمدیای که تلاش کنند حداقلهای نگارش و ساخت یک اثر سینمایی را رعایت کنند، فیلم شادروان مجال بهتر دیده شدن را یافته است. فیلم مشخصاً باهدف جذب مخاطب حداکثری و فروش بالا ساختهشده اما تلاش کرده کثیف نباشد و از شکستن خط قرمزهای فکری و فرهنگی جامعه ایرانی سو استفاده نکند. نتیجه اینکه حتی میتوان فیلم را اثری مناسب برای خانواده ایرانی دانست تا بدون نگرانی و اضطراب در سالن سینما به تماشای آن بنشینند.
فیلم اما چند برگ برنده دارد که به کمکش آمده و از ورطه تکراری و تخت بودن بیرونش آورده است؛ اول «بهرنگ علوی» در نقش دایی خانواده که با تکیهبر دیالوگنویسی خوب و البته اجرای خود علوی و گریم باورپذیرش در میزان حضور اندکش در فیلم، به برگ برنده اثر بدل شده است. در کنار او نمیتوان از بازی پخته و چشمگیر «نازنین بیاتی» در این فیلم چشمپوشی کرد. نازنین بیاتی که بعد از درخشش در «دربند» مسیر حرکت دوباره به اوج و پختگی را طی میکرد، حالا در فیلم شادروان به این مهم دست پیداکرده است. او که همواره در نقش دختر ناز و شیک و آسیبپذیر ظاهرشده بود، این بار توان ایفای نقش در قالبی جدید و در خانوادهای از طبقه فرودست را نشان داده و در قامت دختری مستقل و قدرتمند ظاهرشده است.
در کنار او باید به معرفی بهتر از پیش «سینا مهراد» به سینمای ایران اشاره کرد. مهراد با حضور در این فیلم نوید آن را داد که نسل تازه بازیگران جوان پا به عرصه سینما گذاشتهاند و درصورتیکه دست از یادگرفتن برندارند و بر تلاشهای پیشینشان بیفزایند، توانایی تبدیلشدن به بازیگران بزرگ و تأثیرگذار در سینمای ایران را دارند. در کنار اینهمه کارگردان فیلم «حسین نمازی» قرار میگیرد در این فیلم یکقدم بلند در کارگردانی در قیاس بار کارهای پیشینش برداشته است و موفق شده کم زائده و سرراست حرف بزند. این دقیقاً یکی از ویژگیهای فیلم شادروان است که تماشای آن را غیر آزاردهنده کرده.
درمجموع اما همانطور که اشاره شد، فیلم شادروان اتفاقی ویژه در سینمای ایران محسوب نمیشود و در کنار اینکه اصولاً حرف مهم و اساسیای هم برای زدن در سینما ندارد و خیلی ساده و سرراست تلاش میکند قصه بگوید حتی کلیشهای حتی شعاری اما کم ادا و در ادامه تماشاگرش را بخنداند و سرگرم کند. نتیجه اینکه نقد و تحلیل آنچنانی هم نمیتوان در مورد این فیلمنوشت. در کنار اینهمه اما باید به فیلمبرداری «مسعود سلامی» که نقش مهمی در درست از آب درآمدن نتیجه کار داشته اشاره کرد. سلامی بهحق یکی از بزرگان فیلمبرداری در ایران است و آثار شاخصی را در بخش فیلمبرداری مدیریت کرده است.
فیلم شادروان یک فیلم معمولی و گیشه پسند است که نگارش نقد دقیق و موشکافانه را نمیطلبد و صرفاً برای سرگرمی و فروش ساختهشده و بس. بههرحال یکچشمی در جزیره کورها پادشاه است.
محمدرضا مقدسیان، فیلیموشات
شادروان
نویسنده و کارگردان: حسین نمازی. تهیهکننده: عباس نادران. مدیر فیلمبرداری: مسعود سلامی. مدیر صدابرداری: بابک اردلان. طراح صحنه: بهزاد جعفری طادی. طراح لباس: فاطمه صفری زاده. طراح چهرهپردازی: امید گلزاده. مدیر تولید: عماد طاهری. دستیار کارگردان و مدیر برنامهریزی: سعید بیات. عکاس: محمدصادق زرجویان.