در حاشیه سریال جدید «مهمونی»
توجه به مسائل مربوط به کودکان کار، دغدغهی همیشگیام است. کودکانی با چشمانی معصوم و نگران که رؤیاهایشان، زیر چرخ بیمروت گاری چوبینشان خُرد میشود.
تنها دغدغهی نان نیست که توبرهی نخاله بر دوش آنان گذاشته، بلکه در آن کولهبار، احساسات سرکوبشده، خشم، بیاعتمادی و اضطراب اجتماعی را به دوش میکشند.
این روزها ممکن است از رهگذر رسانههای اجتماعی، اتفاقی، با بخشهایی از مجموعهی عروسکی «مهمونی» روبهرو شده باشید … یکی از شخصیتهای عروسکی، نقش یک کودک کار پرخاشگر، درعینحال بامحبت را ایفا میکند.
ناسزاهای رکیک از زبان کودک یادشده، ممکن است نارضایتی برخی خانوادهها را برانگیزاند و شاید شما در پاسخ کودک که میپرسد: معنی آن حرف بیادبانه چیست مستأصل شوید!
اما این تنها یک روی سکه است و روی دیگر آن، خشم و ترس این کودک از نزدیک شدن به دیگران را عیان میکند.
در سکانسهایی که بزرگسالان برای جلوگیری از فحش پراکنی کودک، دست بر دهان او میگذارند، درواقع کنایهای است از فشارهایی که بر این گروه از جامعه اعمال میشود و نادیده گرفتن حقوقشان که مدتهاست به فراموشی سپردهشده است.
لطفاً پیش از برچسب (بیتربیت و وحشی) زدن و قضاوت این کودکان، کمی تأملکنیم و حتی اگر تمایل کمک به آنها را نداریم، دستکم، تحقیرشان نکنیم!
در پیشگاه خداوند رحمان همهی انفاس محترم و عزیز هستند.
هدی پیمان