با معرفی فیلمهای اکران نوروز ۱۴۰۳ هفت فیلم از سوی سازمان سینمایی برای اکران در این بازه معرفیشده که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
«تمساح خونی» ساخته جواد عزتی
جواد عزتی علاوه بر کارگردانی، یکی از بهترین نقشآفرینیهای خود در یک فیلم طنز را هم در این فیلم به ثبت رسانده است؛ از هر منظری، ستاره اصلی «تمساح خونی» شخص جواد عزتی است اما نمیتوان همراهی تراز و درخشان عباس جمشیدیفر را در این فیلم با او نادیده گرفت.
میتوان گفت این فیلم یکی از بهترین زوجهای بازیگری را در میان فیلمهای کمدی سالهای اخیر داشته است.
بهزاد خلج هم که امسال برای ایفای نقش مکمل در فیلم «مجنون» سیمرغ گرفت، نقشآفرینی متفاوت و غیرمنتظرهای در «تمساح خونی» داشته است.
از دیگر بازیگران این فیلم سینمایی میتوان به الناز حبیبی اشاره کرد که همین امسال با یک نقش مکمل فیلم پرفروش «فسیل» را روی پرده سینماها داشت.
بعد از دو فیلم «مرد بازنده» و «کت چرمی» که در هر دو کامران حجازی تهیهکننده بود و جواد عزتی بازیگر نقش اصلی، همکاری این دو به گام سوم رسید و این بار عزتی تصمیم گرفت پس از چند سال دوری از سینمای طنز، با پشتوانه حجازی در مقام تهیهکننده، خودش بر صندلی کارگردانی تکیه بزند و یک بازگشت باشکوه را تجربه کند.
«تمساح خونی» محصول چنین فرآیندی است. جواد عزتی که سالها در مقام بازیگر فیلمهای کمدی و جدی، خوش درخشیده بود، در اولین تجربه کارگردانی خود چنان درخشان ظاهر شد که توانست سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی بخش فیلم اولیها را شکار کند. «تمساح خونی» روایتی جذاب و پرکشش از تلاش دو فرد معمولی برای مچ انداختن با یک شبکه فساد اقتصادی پرقدرت است.
فیلم ازنظر ژانری، یک کمدی اکشن است که به همین دلیل میتوان آن را یک تجربه متفاوت و روبهجلو برای سینمای ایران در سالهای اخیر هم بهحساب آورد.
در اینکه «تمساح خونی» پرفروشترین فیلم اکران نوروز ۱۴۰۳ خواهد بود، تردیدی نیست.
فیلم همه قابلیتهای لازم برای صدرنشینی در گیشه نوروزی را دارد اما چالش مهمتر برای این فیلم این است که آیا میتواند سهمی که «فسیل» از گیشه سال ۱۴۰۲ داشت را در سال بعدازآن خود کند؟
«تمساح خونی» ویترین جذابی از بازیگران را در خود جای داده است. علاوه بر بازیگران اصلی حضور افتخاری چهرههایی همچون مهران غفوریان، پژمان جمشیدی، کامبیز دیرباز و مهدی حسینینیا هم به جذابیت این ویترین ضریب داده است.
جواد عزتی حالا فیلمی را در مقام کارگردان روانه پرده کرده است که میتواند رکوردهای او در مقام بازیگر را در گیشه جابهجا کند و پدیده اکران سال بعد شود.
«بی بدن» ساخته مرتضی علیزاده
در همان میانههای برگزاری جشنواره فجر بود که ویدئویی از اعتراض الناز شاکردوست به حذف فیلم «بی بدن» از بخش اصلی جشنواره فیلم فجر در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد. اعتراضی که هرچند قبل از رونمایی فیلم در سالن اصحاب رسانهها، برخی به آن انتقاد کردند اما بعد از دیده شدن فیلم، مشخص شد که اعتراضی بهحق بوده است.
الناز شاکردوست چهره اصلی فیلم «بی بدن» است و با حذف فیلم از بخش اصلی، شانس او برای شکار سیمرغ بهترین بازیگری از دست رفت.
او در فیلم ایفاگر نقش مادر دختر مقتولی است که هیچ نشانی از جنازهاش نیست. در نقطه مقابل او پژمان جمشیدی هم در نقش پدر نوجوان متهم به قتل، درخشیده است.
پروندههای قضایی واقعی همواره جذابیت ویژهای برای تبدیلشدن به فیلمهای سینمایی دارند.
از سالهای دورتر که «میخواهم زنده بمانم» تبدیل به یکی از پدیدههای اکران شد تا همین دو سال پیش که «علفزار» فروشی غیرمنتظره را در گیشه تجربه کرد، این واقعیت همواره تأییدشده است.
کاظم دانشی که پیشتر فیلم سینمایی «علفزار» را بر مبنای پرونده تجاوز گروهی به اعضای یک خانواده در یک باغ، در مقام فیلمنامهنویس و کارگردان به سرانجام رسانده بود، امسال نگارش فیلمنامه «بی بدن» را بر عهده داشت و کارگردانی آن را به مرتضی علیزاده واگذار کرد تا بهعنوان اولین تجربه کارگردانی خود در سینمای بلند آن را به سرانجام برساند.
فیلم شباهتی غیرقابل کتمان به پرونده معروف آرمان و غزاله دارد. همان پرونده قتلی که بدون مقتول ماند و قاتلش در حالی به دار آویخته شد که هیچ رد ونشانی از بدن مقتول پیدا نشد! دانشی و علیزاده تلاش بسیاری داشتهاند تا مشابهت فیلم «بی بدن» با این پرونده به حداقل برسد.
بدون هیچ شکی میتوان «بی بدن» را پرفروشترین فیلم غیر کمدی در سال پیش رو دانست. فیلمی که هم ظرفیت درونی آن برای جذب مخاطب به سالنهای سینمایی بسیار زیاد است و هم آنقدر در فرآیند تولید و رونماییاش در جشنواره فیلم فجر حاشیه داشت که بسیاری از سینما دوستان برای تماشای آن کنجکاو شدهاند.
کارگردان فیلم اعلام کرده است که فیلم برای اکران عمومی قرار است در حدود ۱۵ دقیقه نسبت به نسخه به نمایش درآمده در جشنواره فجر کوتاهتر شود که این اتفاق میتواند شانس موفقیت فیلم در مواجهه با مخاطبان حرفهایتر را هم بالاتر ببرد.
«بی بدن» از جنس فیلمهایی مانند «علفزار» و «ملاقات خصوصی» در سالهای اخیر است که توانستند فروش موفقی در سایه فیلمهای کمدی داشته باشند.
«پرویز خان» ساخته علی ثقفی
بیراه نیست اگر بگوییم پرمخاطبترین فیلم سینمای ایران در نوروز سال گذشته، نه فیلمهای در حال اکران در سینماها که «برادران لیلا» بود!
فیلمی که قاچاق شد و آنقدر دیده شد که سرفصلهای موضوعی آن به گپ و گفتهای خانوادگی هم راه پیدا کرد. حتی مخالفان سفتوسخت فیلم هم نتوانستند درخشش سعید پورصمیمی در آن فیلم را کتمان کنند و حالا همین ستاره کهنهکار سینمای ایران، با نقشی ۱۸۰ درجه متفاوت، وارد چرخه رسمی اکران نوروز شده است.
ستاره «پرویز خان» بیتردید سعید پور صمیمی است که هیئتداوران جشنواره فجر در یک کجسلیقگی واضح، سیمرغ بازیگری را از او دریغ کرد. بهنام تشکر، علی باقری و مهدی قربانی هم بازیهای قابلقبولی در فیلم دارند.
ژانر ورزشی از آن ژانرهای پرظرفیت اما مغفول در سینمای ایران است. فیلمهای بسیاری در سینمای جهان، با تمرکز بر همین ظرفیت تلاش کردهاند بخشی از هیجان جاری در دنیای ورزش را در قالب یک فیلم، به سالن تاریک سینما تزریق کنند و به همین پشتوانه، تماشای آنها به تجربهای لذتبخش برای مخاطبانشان تبدیلشده است.
«پرویز خان» یکی از موفقترین دورخیزهای سینمای ایران برای رقم زدن چنین تجربهای برای مخاطبان محسوب میشود. فیلمی از محصولات سازمان سینمایی اوج که علی ثقفی در اولین تجربه خود برای کارگردانی یک فیلم بلند داستانی آن را به سرانجام رسانده و رونمایی بسیار پرشوری را در جشنواره فیلم فجر تجربه کرد.
فیلم با نگاهی به یکی از پرچالشترین مقاطع زندگی حرفهای پرویز دهداری، مربی تاریخساز تیم ملی فوتبال ایران، به تولید رسیده است. هیجان تماشای «پرویز خان» با بازنمایی یکی از حساسترین بازیهای تاریخی تیم ملی فوتبال، به اوج خود میرسد. ثقفی برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول را گرفت.
«پرویز خان» فیلم کمدی نیست و طبق قاعده این سالهای سینمای ایران بهسختی میتوان روی کاغذ شانس بالایی برای توفیق آن در گیشه قائل بود اما شرایط رونمایی فیلم در جشنواره و شور و حال مخاطبان در استقبال از فیلم، بهترین دلیلی است که میتواند این پیشفرض را به چالش بکشد.
هرچند در این دوره خبری از آرای مردمی نبود، اما در اکثر نظرسنجیهای رسانهای از منتقدان، «پرویز خان» رتبه برتر را به دست آورد.
فیلم از منظر جذابیتهای ورزشی هم بهشدت برای همراه کردن مخاطبان عام، ظرفیت بالایی دارد و میتواند اتفاقی ویژه را در چرخه اکران نوروزی رقم بزند. بهخصوص که فیلم پشتوانه سازمان اوج برای تبلیغات و اطلاعرسانی ویژهتر را هم در اختیار دارد.
«آپاراتچی» ساخته علی طاهرفر
اصلیترین چهره «آپاراتچی» را باید بازیگر نقش اصلی آن یعنی تورج الوند دانست.
بازیگری که تا همین دو سه سال پیش، در کلاسهای بازیگری رؤیای ورود به این عرصه را در سر میپروراند اما اتفاقی که باید برایش رخ میداد، در قالب همکاری با سیدرضا میرکریمی رقم خورد و توانست با «نگهبان شب» ورودی قدرتمند به سینما داشته باشد.
تورج الوند حالا در یک فیلم کمدی خوش درخشیده و بهخوبی از ایفای نقش جلیل در فیلم «نگهبان شب» برآمده است. رضا ناجی هم در این فیلم حضوری گرم و شیرین دارد. او ایفاگر نقش پدر جلیل است که با ذات سینما مخالف است!
هومن برقنورد و بهنام تشکر هم از دیگر بازیگران حاضر در این فیلم هستند.
یکی از فیلمهای غافلگیرکننده در جشنواره فیلم فجر چهلودوم همین فیلم «آپاراتچی» بود. فیلمی که پیشتر خبر رسیده بود که در قالب اقتباس به تولید رسیده و درباره کارگردانش هم اطلاعات و شناخت چندانی نداشتیم. علی طاهرفر از فیلمسازان برخاسته از جریان جشنواره عمار بود که حالا در اولین دورخیز خود برای ورود به سینمای حرفهای این فیلم را کارگردانی کرده بود.
«آپاراتچی» اما فراتر از فیلم یک کارگردان فیلم اولی بود و شاید به همین دلیل هم توانست جایزه ویژه هیئتداوران در بخش نگاه نو جشنواره امسال را هم از آن خود کند.
فیلم روایتی ساده و شیرین از تلاشهای فیلمسازی مبتدی دارد که در اوج سالهای ملتهب بعد از انقلاب، به دنبال تجربه فیلمسازی است و باوجود تمام موانعی که پیش روی خود دارد، میخواهد یک فیلم سینمایی بسازد.
در واقعیت این فیلمساز مبتدی، یک نقاش ساختمان به نام جلیل طائفی بوده که فیلم با اقتباس از قصه زندگی او ساختهشده است.
فیلم «آپاراتچی» محصول همکاری سازمان سینمایی سوره، بنیاد فارابی و مدرسه سینمایی«ماه» بهعنوان یکی از زیرمجموعههای جبهه فرهنگی انقلاب است. به همین پشتوانه احتمالاً این فیلم شانس بالاتری نسبت به دیگر فیلمهای نوروزی برای بهرهمندی از فرصت تبلیغات تلویزیونی دارد و قطعاً اگر این اتفاق رخ بدهد، میتواند عملکرد موفقی در گیشه نوروزی داشته باشد.
مهمترین ویژگی «آپاراتچی» سادگی و درعینحال شیرینی آن است که موجب میشود مخاطب با حال خوب سالن سینما را ترک کند و این پشتوانه خوبی برای توفیق یک فیلم در فرآیند اکران عمومی آنهم در ایام نوروز است.
ارجاع فیلم به داستان زندگی واقعی شخصیتی که هنوز در قید حیات است هم میتواند از جذابیتهای فرامتنی آن باشد.
«نوروز» ساخته سهیل موفق
اینکه بازیگری در آستانه ۹۰ سالگی بتواند در فیلمی کودکانه ایفای نقش کند و برای این نقشآفرینی هم سنگ تمام بگذارد تنها در شرایطی امکان دارد که میان سوژه اصلی فیلم و علاقهمندیهای آن بازیگری قرابتی وجود داشته باشد.
علی نصیریان از بازیگران کهنهکار سینمای ایران است که همواره نگاهی دغدغهمند به آیینها و رسوم ملی داشته و احتمالاً وقتی با پیشنهاد یک کارگردان جوان برای ایفای نقش عمو نوروز مواجه شد، بدون چونوچرا آن را پذیرفته است تا بلکه نقشی در آشنا کردن کودکان با این دست مفاهیم اسطورهای و ملی داشته باشد.
در کنار علی نصیریان، نقشآفرینی شبنم مقدمی در نقش ننه سرما هم از نکات قابلتوجه این فیلم است.
احتمالاً در ویترین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان میتوانست بیشتر از ویترین جشنواره فجر در کانون توجه قرار بگیرد اما بالاخره نمیتوان کتمان کرد که «نوروز» یکی از فیلمهای متفاوت حاضر در دوره چهلودوم این رویداد بود.
فیلمی که فرآیند تولید را در سکوت خبری طی کرد و با توجه به داستان کودکانهاش، انتظار هم نداشتیم که جزو فیلمهای بخش سودای سیمرغ در جشنواره فجر باشد.
سهیل موفق، کارگردان جوانی است که علاقه ویژهای به داستانهای کودکانه و فانتزی دارد. او که در سال ۹۵ با کارگردانی فیلم «شکلاتی» وارد این عرصه شد، در گام دوم «پاستاریونی» را ساخت که از تجربههای موفق در سینمای کودک بود.
«نوروز» حالا سومین فیلم و البته بلندپروازانهترین فیلم این کارگردان در حوزه فیلمسازی فانتزی برای مخاطبان کودک و نوجوان محسوب میشود. فیلمی که ایده مرکزیاش تصادف عمو نوروز و احتمال به تأخیر افتادن آغاز بهار است. حالا نوجوانی مأمور میشود تا بهجای عمو نوروز راهی خانه ننه سرما شود.
البته که نویسنده فیلمنامه معمولاً سهم چندانی در تعیین معادلات حضور یک فیلم در گیشه ندارد اما خب بد نیست در جریان باشید فیلمنامه «نوروز» را حمزه صالحی نوشته است. اگر نمیدانید او کیست، باید یادآوری کنیم که او فیلمنامه بسیاری از فیلمهای پرفروش دو سه سال اخیر از «دینامیت» و «انفرادی» تا همین «فسیل» را نوشته است اما علاقهمندی اصلیاش سینمای کودک است.
او نگارش و کارگردانی سریال «نارگیل» را هم در کارنامه خود دارد. «نوروز» هدفگذاری درستی روی مخاطبانش داشته و در صورت اطلاعرسانی و تبلیغات درست، میتواند موفقترین فیلم سینمای کودک در اکران نوروز باشد، اما تکرار تجربهای مانند آنچه برای «بچه زرنگ» در سال گذشته رخ داد، به این سادگیها نیست.
«ایلیا، جستجوی قهرمان» ساخته سیدعلی موسوینژاد
هیچ چهرهای ندارد! فیلم «ایلیا، جستجوی قهرمان» ازنظر ساختاری تلفیقی از انیمیشن و رئال محسوب میشود که نهفقط در بخشهای انیمیشنی از ظرفیت چهرهها استفادهنشده که در میان بازیگران فیلم هم هیچ چهره شناختهشدهای حضور ندارد. از این منظر فیلم کار سختی برای دیده شدن در چرخه اکران عمومی دارد.
«ایلیا، جستجوی قهرمان» درباره پسری به نام آرش است. او که جزو چهار گیمر جهان است، به یک بازی روی میآورد که توسط خانوادهاش از آن نهی شده و آرامآرام به فضای این بازی کشیده میشود.
این اثر در کنار انیمیشنهای سینمایی «ساعت جادویی» و «مسافری از گانورا» حاصل کار هنرمندانی خراسانی هستند که با پشتوانه ظرفیتهای استانی، بر صنعت انیمیشن متمرکزشدهاند.
ازنظر خط داستانی، فیلم «ایلیا، جستجوی قهرمان» شباهت بسیار زیادی به فیلم «بازیوو» دارد. هر دو فیلم بر پایه این ایده شکلگرفتهاند که ورود بچهها به دنیای بازیهای رایانهای میتواند چه شرایط را برای آنها رقم بزند.
فیلم «بازیوو» را امیرحسین قهرایی در سال ۹۷ کارگردانی کرده بود و اتفاقاً در همان سال حضور موفقی هم در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان داشت اما اکران عمومی این فیلم در سایه بحران کرونا، چند سال به تأخیر افتاد و نتوانست آنگونه که باید مخاطبان را به سالن سینما بکشاند.
حالا «ایلیا، جستجوی قهرمان» فیلمی با همان ایده است که البته ازنظر ساختاری بهجای جلوههای ویژه کامپیوتری، سراغ ظرفیت انیمیشن رفته است. این فیلم هم که اولین بار در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان رونمایی شده بود، توانست جایزه بهترین فیلم از نگاه داوران کودک و نوجوان را از آن خود کند که خب جایزه مهمی است و نشاندهنده ارتباط کودکان با فیلم است.
خیلی سخت است بخواهیم درباره میزان شانس فیلم «ایلیا، جستجوی قهرمان» در گیشه نظر قطعی بدهیم. روی کاغذ فیلم هیچ شانسی ندارد، نه چهره دارد و نه پشتوانه رسانهای و تبلیغاتی اما خب با توجه به اتفاقات ویژهای که در سالهای اخیر برای نمایندگان سینمای کودک در گیشه رقم خورده است، میتوان خرده امیدی هم به دیده شدن فیلم داشت.
بهخصوص که این فیلم در اولین گام رونمایی، موردتوجه داوران کودک و نوجوان در جشنواره اصفهان قرارگرفته و این نشانه خوبی است اما واقعیت میتواند متفاوت باشد.
در بازه نوروز و با توجه به تعطیلی مدارس و مشغله خانوادهها، فیلمهایی از جنس «ایلیا، جستجوی قهرمان» شانس بسیار پایینی برای فروش در گیشه دارند.
«آسمان غرب» ساخته محمد عسگری
میلاد کیمرام هرچند به بهانه نقشآفرینیهایش در فیلمهای اجتماعی و خانوادگی بیشتر شناخته میشود اما نمیتوان کتمان کرد که موفقترین تجربه سینماییاش تا پیشازاین همان تنها فیلم دفاع مقدسی کارنامهاش یعنی «ملکه» بود.
او حالا در دومین تجربه نقشآفرینی خود در یک فیلم جنگی، ایفاگر نقش شهید علیاکبر شیرودی در «آسمان غرب» شده است. نقشی که هرچند موردتوجه داوران فجر قرار نگرفت اما حتماً در کارنامهاش اتفاقی مهم بود.
در کنار او امیرحسین آرمان با ایفای نقش شهید حسین ادبیان و آرمین کریمیان در نقش شهید حسین همدانی هم در این فیلم ایفای نقش کردهاند. نسیم ادبی هم بهصورت افتخاری، حضوری کوتاه در نقش یک پرستار در فیلم داشته است.
جریان تولید فیلمهای مرتبط با شهدای شاخص جنگ، از ابتدای دهه ۹۰ در سینمای ایران صورتی جدی به خود گرفت و هرچند در گامهای اول، ریتم بالایی نداشت اما بعد از یک دهه آنقدر جدی شده که در همین دوره اخیر جشنواره فیلم فجر شاهد رونمایی از روایت سینمایی مرتبط با حداقل ۵ شهید شاخص بودیم.
سه تن از این شهدای شاخص را اما در یک فیلم دیدیم و آن همین «آسمان غرب» بود. فیلمی که محمد عسگری آن را بعد از «اتاقک گلی» در دومین تجربه کارگردانی به سرانجام رساند و تهیهکنندگی آن را هم حبیب والینژاد با حمایت سازمان سینمایی سوره و بنیاد فارابی بر عهده داشت.
«آسمان غرب» روایتی مرتبط با روزهای آغاز جنگ تحمیلی دارد. زمانی که بنیصدر در مقام فرمانده کل قوا، به سیاست «زمین بدهیم تا زمان بگیریم» دستور عقبنشینی در شهرهای مرزی را صادر کرده اما گروهی از خلبانان هوانیروز، با محوریت شهید شیرودی از این دستور تمرد میکنند.
اگر بخواهیم بر مبنای وضعیت گیشه نوروزی سینمای ایران در سالهای اخیر درباره شانس «آسمان غرب» برای فروش، پیشبینی داشته باشیم، احتمالاً باید به تجربههایی همچون «غریب» در نوروز ۱۴۰۲ و «موقعیت مهدی» در نوروز ۱۴۰۱ ارجاع دهیم.
دو فیلم جنگی که با تمرکز بر یکی از شهدای شاخص در بازه نوروز روی پرده رفتند و هرچند نه بهاندازه فیلمهای کمدی، اما عملکرد خوبی در جذب مخاطب داشتند.
حالا «آسمان غرب» هم تنها فیلم مرتبط با قهرمانان ملی و مرتبط با سینمای دفاع مقدس در ترکیب فیلمهای نوروز ۱۴۰۳ است. فیلمی که البته در صورتی میتواند گلیم خود را از گیشه نوروز بیرون بکشد که پشتوانهای قوی در زمینه تبلیغات بهخصوص در آگهیهای تلویزیونی داشته باشد.
و فیلمهای دیگر…
تمام امید فیلم «روشن» به نقشآفرینی رضا عطاران در نقش اصلی است. عطاران برای این نقشآفرینی سیمرغ بهترین بازیگری هم دریافت کرده است اما خب این آن عطارانی نیست که مخاطبان برایش میلیاردی خرج کنند! کما اینکه حضور این بازیگر در فیلم «ویلای ساحلی» هم نتوانست معجزه کند.
«هتل» اما همچنان به زوج پژمان جمشیدی و محسن کیایی تکیه دارد بعید نیست در بازه اکران نوروزی هم بتواند به پشتوانه همین بازیگران مخاطبانی را به سمت خود فرابخواند. زوج موفق یک ماه اخیر در گیشه اما امین حیایی و امیر جعفری بودهاند که در «هاوایی» خوش درخشیدهاند.
البته حاشیههای مربوط به حضور ریحانه پارسا در کنار این زوج هم روی فروش این فیلم بیتأثیر نبوده است.
بد نیست در جریان باشید که هفت فیلم انتخابشده برای اکران نوروز ۱۴۰۳ چند رقیب جدی هم دارند که با تصمیم شورای صنفی اکران و درخواست پخشکنندهها، از اکران امسال به جمع نوروزیها ضمیمه میشوند و به تعبیری قرار نیست اکران آنها با شروع فصل داغ رقابت نوروزیها متوقف شود.
این سنتی است که در چند سال اخیر هم برقرار بوده و امسال هم با سه فیلم «هتل»، «هاوایی» و احتمالاً «روشن» ادامه پیدا خواهد کرد. «هاوایی» در طول بهمنماه، پرفروشترین فیلم سینماها بود اما مدعی اصلی که بهصورت ویژهتر به بازه اکران نوروز چشم امید دارد، فیلم «هتل» است.
این فیلم مسعود اطیابی که از نیمه امسال روانه پرده سینماها شد، در جدول فروش سال ۱۴۰۲ اصلیترین رقیب فیلم «فسیل» محسوب میشد و هنوز هم به ثبت رکورد امید دارد.
«روشن» هم بهعنوان یک فیلم توقیفی، شروع نسبتاً امیدوارکنندهای بهعنوان یک فیلم غیر کمدی داشته و شاید بتواند همچنان در کورس رقابت بماند.
محمد صابری