از شیخ حسن جوری تا مهراب خسوف
امین تارخ، بازیگر و مدرس بازیگری که این روزها جشن ۶۹ سالگی خود را گرفت میخ اول را در سینما محکم کوبید و با بازی محکم و باصلابت و صدای گرم و پرطنینش در نقش سردار ساسانی «مرگ یزدگرد» نوید یک بازیگر خوش آتیه را داد اما اکران نشدن فیلم، موفقیت او را در سینما به تعویق انداخت و فقط عده معدودی از مخاطبان توانستند در اولین دوره جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۶۱ بازی خوب تارخ و دیگر بازیگران فیلم را ببینند.
تقدیر این بود که درخشش گستردهتر و محبوبیت تارخ در تلویزیون و با دو شاه نقش شیخ حسن جوری در سریال «سربداران» و ابنسینا در سریال «بوعلی سینا» رقم بخورد. تارخ بهقدری در قالب این دو شخصیت موفق و همدلی برانگیز ظاهر شد و مخاطبان بسیاری را با قصه همراه کرد که در ادامه راه موفقیت در سینما هم برای او هموار شد. بازی در فیلم «چمدان» به کارگردانی جلال مقدم، دومین حضور تارخ در سینما بود اما اولین فیلمی که تارخ، نقش اول مرد یک فیلم سینمایی را بازی کرد، ملودرام محبوب و پرفروش «پرنده کوچک خوشبختی» بود که در نقش یک آتشنشان به نام خلیل سهرابی، سعی در رفع مشکلات دختر ناشنوایش ملیحه دارد.
تقدیر این بود که درخشش گستردهتر و محبوبیت تارخ در تلویزیون و با دو شاه نقش شیخ حسن جوری در سریال «سربداران» و ابنسینا در سریال «بوعلی سینا» رقم بخورد
توانایی و حضور کاریزماتیک تارخ باعث میشد کارگردانهای معتبر و سرشناسی برای همکاری سراغ او بیایند و از این نظر این بازیگر، جزو معدود چهرههای سینمای ایران است که کار با چند فیلمساز بزرگ را در کارنامه دارد. بهرام بیضایی، جلال مقدم، مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی و مسعود جعفریجوزانی ازجمله این کارگردانها هستند. یکی دیگر از فیلمسازان مهم و مطرح، علی حاتمی بود که تارخ در دو فیلم با او همکاری کرد، اولی فیلم محبوب «مادر» و دومی هم فیلم «دلشدگان.»
برخلاف آن چهره مقتدر و خشن که از تارخ در مرگ یزدگرد ترسیم شد، حاتمی آن روی سکه تارخ را در این دو فیلم به تصویر کشید و تماشاگر وجوه نرم، مثبت و پرمهر و لطافت این بازیگر را به تماشا نشست. این طبع شاعرانه بهویژه در نقش جلالالدین، یکی از پسران «مادر» با صدای خسرو خسروشاهی تقویت میشود و بازیاش در نقش یک کارمند بانک که نسبتی با گل سرخ و شعر و شعور دارد، در یادها میماند و حضورش مقابل برادر خشن و نخراشیدهای چون محمدابراهیم (محمدعلی کشاورز) و حمایتش از معصومیت غلامرضا (اکبر عبدی) جهان خانواده را متعادل میکند.
یکی از لحظات درخشان فیلم، سکانسی است که غلامرضا در خلوتی برادرانه با جلالالدین نشسته و حتی قندهای فراوانی که در لیوان چایش میریزد برای شیرینی کفایت نمیکند و میگوید: «تلخه» اما این دیالوگهای علی حاتمی و صدای خسروشاهی و بازی تارخ است که کام ما را شیرین میکند: «تلخی با قند، شیرین نمیشه. شب رو باید بی چراغ روشن کرد.»
علی رستگار
امین تارخ در یک نگاه:
امین تارخ متولد ۲۰ مرداد ۱۳۳۲ در شیراز، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و مدرس رشته بازیگری است که در فیلمهای متعدد، تعدادی نمایشنامه و مجموعه تلویزیونی ایفای نقش کرده است. از معروفترین نقشهایی که او ایفا کرده، نقش اول در مجموعه تلویزیونی ابنسینا است. او تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را در شیراز به اتمام رساند.
او در سال ۱۳۵۶ از دانشکده هنرهای نمایشی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و تحصیلات تکمیلی خود را در سال ۱۳۶۳ با کسب مدرک فوقلیسانس در رشته مدیریت فرهنگی به پایان رساند. تارخ هم بهعنوان هنرپیشه و هم بهعنوان عضو هیئت داوری در جشنوارههای ملی بیشمار و همینطور بهعنوان عضو هیئتمدیره خانه سینما حضوری فعال داشته است. او همچنین بهعنوان میهمان به جشنوارههای مسکو، ژاپن و آلمان دعوت شد. او در سال ۱۳۷۳ نخستین مدرسه بازیگری را به نام کارگاه آزاد بازیگری در تهران تأسیس کرد که یکی از مؤسسات آموزش بازیگری سینما در ایران محسوب میشود.
فارغالتحصیلان کارگاه آزاد بازیگری تا سال ۱۳۸۷، تعدادی از جوایز هنرپیشه برتر را به خود اختصاص دادهاند. در سال ۱۳۷۹ این مؤسسه اقدام به برقراری ارتباط با سایر مدارس بینالمللی آموزش بازیگری کرد و امین تارخ به مرکز فیلیندرز درامای استرالیای جنوبی دعوت شد. او ۲ سال با عنوان مدرس در این دانشگاه تدریس کرد. تارخ از سال ۱۳۷۶ بهعنوان یکی از چهرههای برتر احیای تئاتر ایران شناخته شد. او در هجدهمین جشنواره تئاتر و فیلم فجر هم بهعنوان یکی از اعضای هیئتداوران و هم بهعنوان یکی از کارگردانهای هنری حضور یافت. امین تارخ اخیرا برای نخستین بار به همت شرکت هنری «آرت ریجنسی» و با همکاری دانشگاه توپقاپی استانبول ورکشاپ بازیگری برگزار کرد.
جوایز امین تارخ
کسب جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی مرد از جشنواره بینالمللی فیلم جاده ابریشم در ایرلند برای فیلم سینمایی «بنبست وثوق»، نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بازی در فیلم «پرونده هاوانا»، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی در فیلم «ماه و خورشید»، برنده تندیس شبکه سوم سیما بازیگر نقش اول مرد برای بازی در سریال «معصومیت ازدسترفته»
بخشی از سخنان امین تارخ درباره بازیگری
بازیگری ترکیبی از علم و هنر است. اصولاً وقتیکه یک هنر مثل نقاشی یا موسیقی را باید به شکل کلاسیک و آکادمیک آموخت، پس به همین ترتیب هنر بازیگری را هم باید اصولی آموخت. نهفقط به این دلیل که همه جای دنیا تعداد زیادی دانشکده و کالجهای مختلف هست که تدریس بازیگری کرده و آموزش بازیگری را بهصورت عملی و علمی کار میکنند بلکه به این جهت که هنر بههرحال آموختنی است و هنر باید به شکل تجربی و آکادمیک یادگیری شود. بیشتر به این جهت که تلفیق علم و هنر است؛ یعنی بازیگری با روانشناسی و جامعهشناسی مرتبط است. از طرفی برای یک بازیگر تمرکز، تخیل، خلاقیت، صدا، بیان و پارامترهای دیگر لازم هست که باید فهمیده شده و مورد آموزش قرار بگیرد.
البته آموزش بشرطهاوشروطها میتواند نتیجه دهد. شرط اول استعداد است؛ یعنی چنانچه کسی صاحب استعداد که یک نعمت خدادادی هست نباشد بههیچوجه بازیگر نمیشود. البته ممکن است کسی که کم استعداد و یا بیاستعداد هست در طول چند دهه بالاخره با پیگیری و تلاش خیلی طولانی به یک معیاری از بازیگری دست پیدا کند اما تجربه ثابت کرده که آموزش راه را کوتاهتر میکند. اگر آموزش شرط یادگیری و پیشرفت نبود، ما صاحب اینهمه کالج و دانشکده و دانشگاه معتبر در سراسر اروپا و آمریکا و همه کشورهای دنیا و حتی کشور خودمان نبودیم. ازاینجهت هنر باید به شکل آکادمیک و کلاسیک آموخته شود.
البته بازیگرانی هستند که به شکل تجربی وارد تئاتر شدند و صاحب هوش سرشار و استعداد و کاریزمای فوقالعادهتری بودند و در طول چند دهه کار و فعالیت مستمر و بازی در تئاتر ازجمله بازیگران خوبی شدند؛ اما خاطرتان باشد که بهعنوان نمونه عرض میکنم که زندهیاد آقای عزتالله انتظامی زمانی که جایزه بهترین بازیگر را به خاطر بازی در فیل «گاو» از فستیوال شیکاگو گرفت، تحصیلات آکادمیک نداشت و بعدازآن به شکل آکادمیک و کلاسیک بازیگری را فراگرفت. او در کنکور دانشکده هنرهای زیبا ثبتنام کرد و پذیرفته شد و ۴ سال آموزش دید.
برخی فکر میکنند زیبایی و خوشتیپی ملاکی برای بازیگر شدن هست، اما باید بگویم واقعاً نه و تأثیر چندان زیادی ندارد. بسیاری هستند چه دختر و چه پسر صاحب چهرههای خوبی هستند اما بههرحال بعد از یک دوره آموزش حتی طولانی به این نتیجه خواهند رسید که بازیگر شدن نهفقط به خوشگلی، زیبایی و خوشتیپی نیست بلکه امکانات دیگری هم به شکل بالقوه باید وجود داشته باشد تا موفق شوند و بازیگری را بهصورت حرفهای دنبال کنند. ممکن است کسی پارامترهایی مثل استعداد، تخیل، خلاقیت، صدا و بیان خوب و استفاده درست از بدن برای بازی در نقشهای مختلف را داشته باشد، در کنارش زیبایی هم داشته باشد، طبیعتاً بخت و شانس بیشتری برای بازیگر حرفهای شدن دارد؛ اما اینکه بگویم صرف زیبایی ملاک است، هرگز در سینمای ایران و جهان اینگونه نبوده است و مثالهای زیادی میتوان در این زمینه زد. از نام بردن بازیگران وطنی صرفنظر کرده و به نمونههای غیروطنی اشاره میکنم. مثلاً داستین هافمن، بازیگری با چهره معمولی است ولی یک استعداد خارقالعاده بهاضافه یک کاریزمای فوقالعاده دارد که آنها به موفقیت او در بازیگری کمک میکند. بهاینترتیب پرواضح است که زیبایی و زشتی یا خوشتیپی و بد تیپی ملاک برای بازیگر شدن یا نشدن نیست.(همشهری)