دقت کنید! هر تصویری را به اشتراک نگذارید
این روزها با گسترش تهاجم روسیه به اوکراین روزانه حجم بسیاری از تصاویر و فیلمها در شبکههای اجتماعی منتشر میشود که با کمی دقت و بررسی متوجه غیرواقعی بودن آنها میشویم؛ بنابراین، قبل از به اشتراک گذاشتن هر مطلب از صحتوسقم آن مطمئن شوید.
تا چند سال قبل، «فیک نیوز» (دروغپراکنی) اصطلاح پرکاربردی نبود اما اکنون یکی از بزرگترین تهدیدها برای دمکراسی، بحث آزاد و نظم غربی شمرده میشود. دونالد ترامپ به این اصطلاح بسیار علاقه دارد و واژهنامهی کالینز نیز آن را بهعنوان «واژهی سال» برای سال ۲۰۱۷ برگزید.
فیک نیوز به تنشهایی میان ملتها انجامیده است و ممکن است باعث شود مقرراتی برای شبکههای اجتماعی وضع شود. بااینهمه دراینباره که فیک نیوز چیست و در موردِ آنچه باید کرد هیچ توافقی وجود ندارد. برخی از آنچه در این زمینه نیاز دارید بدانید در این نوشته آمده است.
ریشههای فیک نیوز
هزاران سال است که قدرتمندان اطلاعات را چون جنگافزاری به کار میگیرند تا برای خود حمایت کسب کنند و از مخالفتها بکاهند. مشهور است که اکتاوین، نخستین امپراتور روم، در واپسین جنگ در جمهوری روم، کارزاری از اخبار جعلی به راه انداخت تا بر مارکوس آنتونیوس پیروز شود. پسازآن هم نامش را به آگوستوس تغییر داد و خود را چون شخصی خوشایند و شاداب پرآوازه کرد که تا زمان پیری هم هنوز از این آوازه بهره میبرد.
در سدهی بیستم شکلهای جدید ارتباطجمعی باعث شد قدرت تبلیغات و اقناع بهویژه در زمانهای جنگ و در رژیمهای فاشیست افزایش یابد. این نوع از تبلیغات عموماً از سوی حکومتها حمایت و کنترل میشد، اما ستیزهای ایدئولوژیک که کمرنگ شدند این نوع تبلیغات نیز رنگ باخت. همچنین مردم وقتی با وسایل ارتباطجمعی بیشتر خو گرفتند قادر شدند بهآسانی آنها را رمزگشایی کنند و بفهمند که چه در پشت آنها هست.
نقش اینترنت و شبکههای اجتماعی
زمانی که اینترنت نبود توزیع اطلاعات بسیار گرانتر تمام میشد، اعتمادسازی سالها زمان میبرد و اخبار و رسانه تعریفهای سادهای داشتند و به همین دلایل قاعدهمند کردن کار آسانتری بود؛ اما با پیدایش رسانههای جمعی بسیاری از سدهایی که نمیگذاشت فیک نیوز جوامع دمکراتیک را درنوردد شکسته شد. بهطور خاص پیدایش رسانههای جمعی به هر شخصی این قدرت را داد که به تولید و انتشار اطلاعات بپردازد و این امکان بهویژه برای کسانی فراهم شد که بیشتر از همه با نحوهی کار شبکههای اجتماعی آشنایی دارند.
فیسبوک و توییتر مردم را قادر کردند در مقیاس گستردهتری نسبت به قبل به تبادل اطلاعات بپردازند و پلتفرمهایی چون وردپرس به هرکسی اجازه داد بهآسانی وبسایتی زنده و فعال برای خود دستوپا کند. خلاصه کنیم، با پیدایش رسانههای جمعی موانعی که پیشتر در مقابل تولید فیک نیوز بود برداشته شد.
تأثیر روسیه، انتخابات ۲۰۱۶ در آمریکا و ترامپ
دونالد ترامپ در هجدهم ژانویه برندگان «جایزهی فیک نیوز» را − که بارها دربارهاش توئیت کرده بود − اعلام کرد و با این کار حملهاش بر شماری از رسانههای اصلی در آمریکا را تشدید کرد. رئیسجمهوری جمهوریخواه و گستاخ از طریق رسانهی موردعلاقهاش توییتر به ده رسانه نشان افتخار فیک نیوز داد.
بههرحال، فریبکاری و دروغ از همان آغاز پیدایش اینترنت با آن همراه بوده است اما فقط در دو سال گذشته است که کارزارهای سازمانیافته و سامانمند برای تولید اخبار دروغ که اغلب با حکومتها در پیوند بودهاند، ظهور یافته و تأثیر این امر بر دمکراسی و جامعه با باریکبینی بررسیشده است.
انتخابات اخیر آمریکا زمینهای برای تولید فیک نیوز پدید آورد. برخی دونالد ترامپ را به دلیل گفتار نامعمول و خلاف جریانش و به خاطر بیاعتمادیش به رسانههای جریان اصلی[۱] ستودند. دیگران نیز دو-قطبی شدنِ جامعه را نکوهش کردند چون باعث شد خوانندگان بیشتر خبرهایی را باور و همرسانی کنند که با باورهایشان همخوانی دارند.
برخی حکومتها برای تولید محتوا و اطلاعات ساختگی به سود خود بر روی اینترنت هزینه میکنند. پیدایش رسانههای اجتماعی هم خودش یک عامل اصلی در این زمینه بود. تارنماهایی چون فیسبوک متهم هستند که باعث میشوند حباب فیلترها[۲] پدید آید، یعنی به افراد فقط چیزهایی نشان داده شود که میپسندند یا موافق نظر آنان است و آن چیزهایی که نمیپسندند و یا مخالف نظرشان است از آنان پنهان میماند. حباب فیلتر اصطلاحاً به شکلی از فیلتر شدن محتوا گفته میشود که معمولاً در شبکههای اجتماعی روی میدهد. سازوکار این نوع فیلتر شدن به این صورت است اجازه نمیدهد دیدگاههای مخالف دیدگاه ما به ما برسد بلکه باعث میشود ما در حصار اندیشهها و دیدگاههای مشابه خودمان گرفتار شویم.
منتقدان فیسبوک و توییتر معتقدند که این تارنماها به این هدف ساختهشدهاند که اطلاعات جعلی منتشر کنند و دایرهی گسترش خبرهای جعلی وابسته است به اینکه بتواند به شکل ویروسی انتشار یابد و این اغلب بیش از آنکه به راست بودن خبر بستگی داشته باشد به احساسات و واکنشهای عاطفی بستگی دارد.
سرخطهای خبری مثل «پاپ از ترامپ حمایت کرد»، «هیلاری به داعش سلاح فروخته است»، «مأمور افبیآی که در فاش شدن ماجرای ایمیلهای هیلاری مظنون بود کشته شد» در هنگام انتخابات بهطور ویروسی بر روی فیسبوک منتشر شد و انبوهی از هم رسانیها را پدیدآورند.
اما فیک نیوز محدود به آمریکا نیست، در سال ۲۰۱۷، ۳۰ حکومت به نظرسازان پول دادهاند تا تبلیغات آنلاین را برایشان ارتقا دهند. نمودار زیر این مطلب را نشان میدهد.
فیک نیوز چیست؟
وقتی میخواهیم دربارهی فیک نیوز کاری بکنیم یکی با این مشکل روبهرو خواهیم شد که فیک نیوز در شکلهای گوناگون و از سوی عاملهای گوناگون و با انگیزههای گوناگون منتشر میشود. در زیر چند تا از این شکلها و عاملها و انگیزهها را بازگو میکنیم:
محتوای احساسی با انگیزهی تجاری
خبرهایی که انگیزهی ایدئولوژیک ندارند اما اغلب هیچ مبنایی در واقعیت ندارند. هدف اصلی این نوع از فیک نیوز این است که ترافیک شبکه را بالابرده و درنتیجه درآمد تبلیغاتی کسب کنند. برای مثال بیشترِ وبسایتهایی که خودبهخود بالا میآیند (pop-up) در این دسته جای میگیرند.
اطلاعات جعلی که از سوی حکومتها پشتیبانی میشوند
در اینجا هدف درآمد نیست بلکه تأثیرگذاری است. مراکزی مثلاً در روسیه یا دیگر کشورها ممکن است در سطح داخلی یا بینالمللی به تولید محتوا بپردازند تا بر افکار عمومی تأثیر بگذارند و یا چنددستگی پدیدآورند و یا این توهم را ایجاد کنند که از یک کاندید یا دیدگاه خاص پشتیبانی میکنند. خبرهای جعلی ممکن است با خبرهای راست و احساسبرانگیز آمیخته شوند.
وبسایتهای بسیار جانبدار
این وبسایتها میتوانند واقعیت را با ظن و گمان در هم آمیزند و آشکارا از یک دیدگاه یا حزب سیاسی دفاع میکنند و اغلب خود را جایگزینی برای رسانههای جریان اصلی معرفی میکنند.
شبکههای اجتماعی
دستههای رباتهای توییتری که تصویرهای نا روشن یا گمراهکننده منتشر میکنند، تبلیغاتی که با حمایت مالی، مثلاً از سوی سازمان اطلاعات روسیه، بر روی فیسبوک منتشر میشوند، ویدئوهایی که در یوتیوب منتشر میشود و رخدادهای تروریستی را شوخی قلمداد میکند—اینها همه بخشی از شبکههای اجتماعی هستند.
هجو یا طنز
مطالب غیر جدی و فکاهی که بر روی اینترنت منتشر میشوند. در این میان وبسایتهای هستند که ممکن است فیک نیوز عرضه کنند. برای مثال سایتهای The Onion و Daily Mash
بر اینها باید افزود خبرهایی که از سوی رسانههای اصلی منتشر میشوند و فریب آمیز یا دروغ هستند اما با خوشنیتی انتشار مییابند و البته هستند کسانی چون دونالد ترامپ که همواره خبرگزاریهایی چون سیانان و نیویورکتایمز را فیک نیوز میدانند. همچنین در دولت او بود که اصطلاح «واقعیتهای جایگزین» وضع شد وقتی شواهدی از حضور کمجمعیت مردم در مراسم آغاز به کار او نشان داده شد.
پاسخ و واکنش به فیک نیوز به دلیل تعریفها و انگیزههای گوناگونی که دارد بهغایت دشوار است. میتوان از راه محدود کردن تبلیغات با برخی از انواع فیک نیوز، برای مثال فیک نیوز با انگیزهی تجاری، مقابله کرد؛ اما با این کار نمیتوان با کارزارهایی که برای اطلاعات جعلی برپاشدهاند مقابله کرد. فیسبوک هشدارهایی برای احتمال فیک نیوز بودن راهاندازی کرده است، ولی این کار چندان کمکی به ما نمیکند که با محتوایی که بر روی خود این سایت هست مقابله کنیم.
میزان تأثیرگذاری فیک نیوز
پاسخ دادن به این پرسش دشوار است. مدیرعامل فیسبوک مارک زوکربرگ بار اول گفت که اینکه اطلاعات جعلی بر روی فیسبوک بر انتخابات آمریکا اثرگذار بوده است «نظری احمقانه» است اما بعد حرفش را پس گرفت و از این گفتهاش ابراز تأسف کرد. طبق آمارهای خودِ فیسبوک و توییتر، دو میلیارد کاربر در فیسبوک و ۳۳۰ میلیون کاربر در توییتر و ساعتهایی که در هر هفته در این دو شبکهی اجتماعی صرف شده است، باید گفت بسیاری از کاربران با خبرهای دروغین و کارزارهای اطلاعات جعلی تماس یافتهاند.
طبق پژوهشی که دانشگاه استنفورد انجام داده، وبسایتهایی که فیک نیوز تولید کردهاند در طول ماه انتخابات آمریکا در سال گذشته ۱۵۹ میلیون بازدید داشتهاند و دیگر پژوهشها نشان دادهاند که خبرهایی که در طول انتخابات بیش از همه همرسانی شدهاند دروغ و جعلی بودهاند. جالب است که اکثرِ این خبرهای دروغین و جعلی مخالف و موافقِ ترامپ بودهاند. دربارهی نقش فیک نیوز در انگلستان در زمان انتخابات برگزیت و انتخابات سراسری در همین سال شواهد کمتری در دست هست، گرچه شواهدی هست که در هردو رباتهای اینترنتی بهکاررفته است. بااینحال، تفاوتی هست میان تماس با کاربران و تأثیر بر آنان. دومی را بهسختی میتوان اندازهگیری کرد و این چیزی ست که همیشه دربارهی همهی رسانهها صادق بوده است. پرسش این است که رسانه تا چه اندازه ممکن است در مخاطب باورهایی شکل دهد و تا چه اندازه خود بازتابِ باورها است؟
شاید اثری که کمتر قابلاندازهگیری است این است که آیا کمیت خبرهای دروغ و جعلی اعتماد به رسانههای جریان اصلی را کاهش داده است، مردم اگر شکاکیتشان نسبت به آنچه در صفحات اینترنت میخوانند افزایش یاد ممکن است ندانند چه چیز را باید باور کنند. در چنین وضعیتی مردم گرایش دارند قضاوتهای خودشان را نگهدارند.
در مقابله با فیک نیوز چهکار باید کرد؟
پس از نقدهای گسترده مبنی بر اینکه شرکتهای مرتبط در مقابله با فیک نیوز ناموفق هستند، توییتر و فیسبوک و گوگل هرکدام سنجههای سختگیرانهای برای مقابله با اطلاعات جعلی به کار بستند.
مدیران فیسبوک، وبسایتی که بیشتر از دیگر وبسایتها موردبررسی قرارگرفته است، گفتهاند که در حال به کار گرفتن ابزارهایی برای چک کردن فکتها هستند تا خبرهای مورد مناقشه را نشاندار کنند و مسیرها به وبسایتهای فیک نیوز را ببندند و تبلیغاتی را که روی سایت میآید بهتر بررسی کنند. مدیران توییتر هم میگویند این وبسایت اکنون بهتر میتواند رباتهای اینترنتی را شناسایی کند و مدیران گوگل هم قول الگوریتمهای بهتر برای کنترل یوتیوب را دادهاند.
بااینحال، منتقدان همچنان استدلال میکنند که این کارها کافی نیست و شرکتهای فناوری چندان میلی به اقدام مؤثر ندارند چون میترسند جانبدار تلقی شوند یا میترسند که از این کار برداشت شود که آنها پذیرفتهاند که تولید محتوا میکنند. فیسبوک در حال حاضر قدرتمندترین رسانه در جهان به شمار میآید اما مدیران فیسبوک بارها گفتهاند که فیسبوک یک شرکت رسانهای نیست.
اما وقتی ترسهای سیاسی تشدید شود، موضوع ممکن است از دست مسئولان این رسانهها در برود. ترزا می به ولادیمیر پوتین این اتهام را زده که برای ضربه زدن به غرب دروغپراکنی کرده است. سیاستمداران هم در انگلستان و هم در ایالاتمتحده دربارهی دخالت روسیه در انتخابات تحقیقاتی انجام دادهاند.
چگونه فیک نیوز را شناسایی کنیم؟
توجه داشته باشید شناسایی فیک نیوز آسان نیست. پژوهشی که در دانشگاه استنفورد در سال گذشته انجامشده نشان میدهد که دانشجویان در تفاوت گذاشتن میان محتواهای آنلاین گوناگون- محتوایی که با پول ساخته میشود، محتوای جعلی و محتوای معتبر – بسیار بد عمل میکنند. فیسبوک فهرستی از ترفندها برای شناساییِ فیک نیوز ارائه داده که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
یک: به سرخط خبرها با دیدهی شک بنگرید
سرخط خبرهای جعلی اغلب جالب هستند و با حروف بزرگ و علامت تعجب میآیند. اگر سرخط خبر باورناپذیر باشد این احتمال هست که خبر جعلی باشد.
دو: به نشانیِ وبسایت با دقت بیشتر توجه کنید
بسیاری از وبسایتهایی که خبرهای جعلی منتشر میکنند از نشانی اینترنتی مشابه منابع موثق استفاده میکنند؛ آنها نشانی وبسایتهای معتبر را کمی تغییر میدهند. شما میتوانید با مقایسهی نشانیِ وبسایتها این نکته را دریابید.
سه: منبع خبر را نگاه کنید
مطمئن شوید که خبر از منبعی خوش آوازه به دست شما میرسد. اگر خبر از وبسایتی به دست شما رسیده که برایتان آشنا نیست دربارهی آن وبسایت اطلاعات کسب کنید.
چهار: به فرمتهای نامتعارف توجه کنید
بسیاری از خبرهای جعلی در خود خطاهای املایی و گرامری دارند و فرمت ظاهریشان هم غیرعادی است.
پنج: به عکسها توجه کنید
گزارشهای خبریِ جعلی اغلب با عکسها یا ویدئوهای دستکاریشده همراه هستند. گاهی عکس موردنظر معتبر است اما درجایی غیر از پیشزمینهی خودش بهکاررفته است. میتوانید عکس را در اینترنت جستجو کنید تا دریابید از کجا آمده است.
شش: به تاریخها توجه کنید
گزارشهای خبریِ جعلی ممکن است زمانبندیهایی داشته باشند که بیمعنا باشد یا ممکن است در آنها زمان رخدادها تغییر دادهشده باشد.
هفت: شواهد را چک کنید
منابعی که در آنها نام نویسنده آمده است را بررسی کنید. نبود هیچ منبعی یا بینام بودن نویسنده میتواند نشانهی جعلی بودنِ خبر باشد.
هشت: به دیگر گزارشها هم توجه کنید
اینکه هیچ منبع دیگری آن خبر را گزارش نکرده است میتواند نشانهی جعلی بودن خبر باشد.
نه: آیا خبر طنز است
گاهی دشوار است میان خبر جعلی و مطلب فکاهی تمایز بگذاریم. بررسی کنید که آیا منبع خبر به مطالب طنز معروف است و آیا جزئیات خبر و آهنگ خبر نشان از طنز بودن دارد.
ده: برخی خبرها عمداً دروغ هستند
با نگاهی انتقادی دربارهی خبرهایی که میخوانید بیندیشید و فقط آنهایی را همرسانی کنید که میدانید موثق هستند.
در پایان باید گفت گزارشهای خبری معمولاً چنان خوب روایت میشوند که نشان میدهد ساختگی نیستند و همین امتیازی است که یک گزارش خبریِ خوب دارد؛ اما بد نیست دربارهی هر خبری کمی شکاک باشیم و از خود بپرسیم: آیا این واقعاً اتفاق افتاده است؟
جیمز تیتکامب، جیمز کارسون، تلگراف
[۱]. Mainstream media
[۲]. filter bubble