نگاهی به نمایش «راسو» کار سعید هنرآموز

راسو

آینه شکسته جامعه: فروپاشی روابط و خانواده در زندگی مدرن

در شرایطی که امنیت اقتصادی فرو ریخته و آینده سیمایی روشن ندارد، روابط عاطفی دیگر نمی‌توانند نقش پناهگاه را ایفا کنند. خانواده که زمانی منبع هویت و ثبات عاطفی بود، امروز زیر فشارهای اقتصادی و روانی به محیطی برای تخلیه خستگی، اضطراب و شکست تبدیل‌شده است.

هنگامی‌که فرد ازنظر شغلی، مالی و اجتماعی در وضعیت بی‌ثباتی قرار دارد، انرژی ذهنی و عاطفی لازم برای ساختن و نگه‌داشتن رابطه از میان می‌رود. بنابراین، مشکل در کمبود محبت یا ضعف اخلاقی نیست؛ مسئله این است که «جنگ بقا»، ظرفیت عشق را می‌سوزاند.

در چنین شرایطی، «نیاز به دیده شدن» جایگزین «نیاز به ارتباط داشتن» می‌شود. شبکه‌های اجتماعی ـ به‌ویژه اینستاگرام ـ این میل را سازمان‌دهی و تشدید می‌کنند. اینستاگرام دیگر صرفاً ابزار ارتباط نیست، بلکه نظام تازه‌ای از ارزش‌گذاری انسان‌هاست.

انسان امروز به‌جای جست‌وجوی معنا در نگاه یک نفر، در تأیید هزاران نگاه معنا می‌یابد. رابطه عاطفی و زندگی خصوصی از تجربه‌ای درونی به صحنه‌ای نمایشی بدل شده است؛ هرلحظه، هر تصویر و هر کلمه باید «قابل‌ارائه» باشد.

درنتیجه، طرف مقابل جایگاه انسانی خود را از دست می‌دهد و به ابزاری برای ساختن تصویر شخصی بدل می‌شود. در چنین فضایی، صمیمیت ناممکن است؛ زیرا آنجا که نگاه بیرونی اولویت دارد، نگاه درونی خاموش می‌شود.

راسو
نمایش «راسو» می‌کوشد بحران رابطه در عصر شبکه‌های اجتماعی را بازتاب دهد

نمایش «راسو» در چنین چشم‌اندازی شکل‌گرفته است. اثر می‌کوشد بحران رابطه در عصر شبکه‌های اجتماعی را بازتاب دهد، اما تحلیل آن در سطح نشانه‌ها باقی می‌ماند. به‌جای طرح پرسش‌های بنیادی درباره منشأ فروپاشیِ رابطه، صرفاً رفتارها بازنمایی می‌شوند. خودنمایی، رقابت عاطفی و بی‌اعتمادیِ متقابل نشانه‌اند، نه علت. علت اصلی، تحلیل ساختار امنیت اقتصادی و روانی است. وقتی انسان خود را در جنگی دائمی برای بقا می‌بیند، رابطه از پناهگاه به میدان سنجش قدرت تبدیل می‌شود و عشق از همراهی به ابزار حفظ خویش.

در این میان باید گفت بازی بهاره رهنما نقطه‌ی قوت واقعی اثر است. برخلاف تصویری که از او به‌عنوان نماد نمایشگری اغراق‌آمیز وجود دارد، در اینجا با بازی‌ای مهار‌شده و مبتنی بر تنش درونی روبه‌رو هستیم. او نقش را زندگی نمی‌کند تا جلب‌توجه کند، بلکه با دقت وزن سکوت‌ها، مکث‌ها و بیان فروخورده را می‌سنجد. همین کیفیت موجب می‌شود شخصیت از کاریکاتور شدن فاصله بگیرد و وجه انسانی و آسیب‌پذیر خود را حفظ کند. بازی او دقیقاً در نقطه‌ای نمایش را نگه می‌دارد که امکان سقوط به سطحی‌گری وجود داشت.

در ادامه، کارگردانی مینیمال سعید هنرآموز در نمایش راسو نیز انتخابی هوشمندانه است. استفاده از صحنه‌ای ساده، عناصر محدود و تمرکز بر گفت‌وگو، تماشاگر را وادار می‌کند به‌جای دنبال کردن تزئینات بصری، با تنش میان شخصیت‌ها روبه‌رو شود.

این مینی‌مالیسم نشانه‌ی کم‌کاری نیست، بلکه تصمیمی ساختاری است. سکوت‌ها و فضاهای خالی صحنه به بخشی از دیالوگ‌ها بدل می‌شوند و فشار روانی موقعیت را به تماشاگر منتقل می‌کنند. نمایش در همین سطح، یعنی تجربه‌ی عاطفی و اجرایی، موفق عمل می‌کند.

راسو
بازی بهاره رهنما نقطه‌ی قوت واقعی نمایش راسو است

اما یک نکته‌ی اساسی در نمایش راسو وجود دارد: نمی‌توان بحران رابطه را صرفاً به ساختارهای اجتماعی نسبت داد. مسئولیت فردی در این فروپاشی نقشی تعیین‌کننده دارد. هر بار که فرد به‌جای گفت‌وگو با شریک خود، به ثبت و نمایش رابطه در اینستاگرام پناه می‌برد، هر بار که احساس ارزشمندی را نه از رابطه انسانی، بلکه از واکنش جمعی استخراج می‌کند، خود در بازتولید این فروپاشی سهم دارد. سقوط تنها چیزی نیست که «بر ما تحمیل‌شده»؛ سقوط، در رفتار روزمره ماست.

و حقیقت نهایی، صریح و بی‌پرده چنین است: ما در حال تماشای فروپاشیِ خویشیم؛ با چشمانی خیره به صفحه‌ی گوشی، با قلب‌هایی خسته از دیده شدن و دیده نشدن و با خانواده‌هایی که در سکوت فرسوده می‌شوند. هیچ نمایش، هیچ دیالوگ کوبنده و هیچ اجرایی نمی‌تواند این سقوط تلخ را متوقف کند؛ زیرا ما خود هم‌زمان بازیگر و تماشاگر آنیم.

تا زمانی که امنیت اقتصادی و روانی بازسازی نشود و انسان ارزش خود را در درون، نه در تأیید بیرون، جست‌وجو نکند، عشق ابزار خواهد ماند، رابطه میدان قدرت، خانواده صحنه فرسایش و هنر تنها آینه‌ای که زخم را نشان می‌دهد ـ نه مرهم را.

راسو
نوشته: سهند ‌خیرآبادی
کارگردان: سعید هنرآموز
بازیگران: بهاره رهنما، ایوب آقاخانی، ایمان راد، ریحانه سلامت
عمارت نوفل لوشاتو، آبان و آذر ۱۴۰۴
راسو
درباره نویسنده
ناصر سهرابی
دبیر بخش جشنواره‌ها

نویسنده، بازیگر و کارشناس سینما. فعالیت در مطبوعات را از سال ۱۳۷۵ با ماهنامه فیلم و هنر... آغاز کرده و مقالات او در نشریات سینما ویدئو، فیلم و سینما، هفت نگاه، سینما تئاتر، فیلم و سینما، همشهری، اعتماد ملی، مردم‌سالاری و... منتشرشده است.

آیتم های مشابه

کازابلانکا در تالار حافظ؛ ترجمه تئاتری یک اسطوره جاودانه

چرا تام کروز شایسته اسکار افتخاری است؟ نگاهی به چهار دهه تلاش بی‌وقفه تام کروز

ناصر سهرابی

بازنمایی قدرت، عشق و دروغ در جهان بسته‌ی «ارزش‌های نسبی»