غریب؛ فیلمی جذاب درباره یک قهرمان ملی
بهجز فیلمهایی که درباره خود سینما ساختهشدهاند و ارجاعات مدام سینمایی دارند، در سینمای ایران کم پیش میآید فیلمهایی که در سکانسی از داستان پخش میشود، تزئینی نباشد و مورد بهرهبرداری کاربردی قرار گیرد.
اما در «غریب» و در دو سکانس در اوایل و اواخر فیلم، شهید محمد بروجردی مشغول تماشای دو فیلم مهم تاریخ سینما «نبرد الجزیره» به کارگردانی جیلو پونته کوروو و «محمد رسول ا…» اثر مصطفی عقاد است؛ اولی را در خلوت خانه میبیند که با گلایه آغشته به مهر همسرش مواجه میشود: «یه امشبم که پیشمون موندی، نبرد الجزیره؟» بروجردی جواب میدهد: «من اینجوریام دیگه، من رو همینجوری دوست داشته باش.»
فیلم دوم را هم تقریباً اواخر غریب میبینیم، سکانسی مشهور از فیلم «محمد رسول ا…» که بلال حبشی بعد از فتح مکه، توصیههای پیامبر گرامی اسلام را به مسلمانان فاتح منتقل میکند: «رسول خدا میفرمایند هیچ دری نباید شکسته شود. کسی حق ندارد به اموال مردم دستدرازی کند. به کسی تعرض و توهین نشود. هرکسی پشت دربسته است در امان است. افراد خانه ابوسفیان در امان هستند و کسانی که در کعبه هستند دراماناند.»
نکته مهمتر اما اذعان و اعتراف دشمنان و بدخواهان پیامبر و ضدقهرمانان فیلم است که پیروزی رسول خدا و سپاه اسلام را تقویت میکند.
هند میگوید: «لااقل محمد به وعدهاش وفا کرد. در رو بهزور باز نکرد.» و ابوسفیان ادامه میدهد: «از قلبها وارد میشه، نه از دیوارها و این پیروزی جاودانه است.»
و بعد هم که موسیقی موریس ژار تأثیر این پیروزی را به اوج خود میرساند.
حامد عنقا بهعنوان نویسنده فیلمنامه غریب و محمدحسین لطیفی بهعنوان کارگردان با نگارش و طراحی همین دو سکانس و با اشاره به همین دو فیلم به زیباترین شکل ممکن، سینما را به مدد میگیرند و کاراکتر اصلی و قهرمان قصه خود را تعریف میکنند.
نبرد الجزیره فیلمی درخشان در فضایی جنگی، سیاسی و ضد استعماری است و درعینحال از آن بهعنوان الگویی برای جنگهای شهری و چریکی یاد میکنند که در عالم واقعیت و در مبارزات مختلفی در جهان هم به کار گرفته شد.
همان شیوهای که شهید بروجردی هم استاد آن بود و بهویژه از این مهارت در مبارزه شهری مقابل نیروهای ضدانقلاب در کردستان و همان مقطعی که در فیلم غریب میبینیم، استفاده کرد.
درعینحال سازندگان فیلم حواسشان به روحیه مسیح کردستان هم است و مهر، عطوفت و بخشندگی بروجردی را با الگویی چون محمد رسولالله پیوند میزنند و نمایش میدهند؛ اینکه بهجز شرایط ناگزیری که برای برقراری صلح باید جنگید، در باقی موارد میتوان بدون جنگ و خونریزی با دشمن و مخالف گفتوگو و او را قانع کرد و از قلبها وارد شد و یک پیروزی جاودانه را رقم زد.
همین یک قلم نشان از اشراف کامل سازندگان به سوژه دارد و آنها با آگاهی و شناخت از علاقه بروجردی به سینما، چنین سکانسهای مرتبط و مؤثر باشخصیت و درام را در غریب تعبیه کردند و در بخشهای دیگر هم با همین شیوه با کاراکتر مواجه شدند و با بازتعریف مبتنی بر واقعیت و دراماتیک بروجردی، اثری ملموس، جذاب و اثرگذار درباره یک قهرمان ملی خلق کردند.
علی رستگار