«در بارانداز» الیا کازان ۷۰ سال شد

در بارانداز

«در بارانداز» ساخته الیا کازان و بازی مارلون براندو امسال هفتادساله شده است.

به‌حق یکی از شایسته‌ترین صحنه‌های مشهور و به‌یادماندنی سینمای جهان -و حتماً یکی از ساده‌ترین این سکانس‌هاست- دو برادر عقب تاکسی نشسته‌اند و باهم حرف می‌زنند.

دفعه قبل، آن‌ها با رؤیای رها شدن از فقر هم‌دست شده بودند تا آدم‌های مهمی را پیدا کنند که برای خلاص شدن از وضعیت زندگی‌شان به آن‌ها کمک کنند، حالا یک انگیزه اخلاقی در یکی از آن‌ها و یک ترس رو به افزایش در دیگری برخاسته است که شاید آن آدم‌های مهم بخواهند هر دوی آن‌ها را از بین ببرند.

این سکانس به‌یادماندنی از «در بارانداز» الیا کازان است، فیلمی که در جا انداختن مضامینی مثل وفاداری و خیانت در سینمای آمریکا چنان موفق بود که فیلم دهه هشتادی «گاو خشمگین» مارتین اسکورسیزی دیگر نه‌تنها با الهام از آن، بلکه با تقلید و تکرار برخی از خطوط و دیالوگ‌های آن ساخته شد.

در بارانداز، تراژدی قدرتمند الیا کازان، امسال هفتادساله شده است. فیلمی که با الهام از کار برنده پلیتزر روزنامه‌نگاری به نام مالکوم جانسون، درباره روابط فسادآلود در کار اسکله‌های نیوجرسی پا گرفت.

فیلم در اصل سناریویی بود -که توسط آرتور میلر نوشته‌شده بود که بر سر انتخاب‌های سیاسی کازان با کارگردانی الیا کازان اختلاف پیدا کرد- و طرح خود در مورد فساد در یک محله نزدیک بندر را بعداً در نمایشنامه‌ای درخشان به نام «منظره‌ای از پل» نوشت. علاوه بر این قرار بود نقش اصلی فیلم را فرانک سیناترا بازی کند که درنهایت با مارلون براندو جایگزین شد.

در بارانداز
«در بارانداز» ساخته الیا کازان و بازی مارلون براندو امسال هفتادساله شده است

حتی بعد از پایان تولید فیلم هم حاشیه‌های آن تمام نشد، در بارانداز فیلمی است که به‌سرعت تبدیل به یک بیانیه سیاسی شد و سازندگان آن در واکنشی شدید به تفاسیری که از فیلم صورت گرفته بود، اعلام کردند که آن‌ها باید فاصله خود با کسانی که در ساخت فیلم همکاری داشته‌اند اما از مشی سیاسی آن‌ها پیروی نمی‌کنند را علنی کنند و بر سر این فاصله با «چپ روی» باقی بمانند.

هیچ فیلم آمریکایی دیگری نیست که به این خوبی این‌همه خرده داستان که هر کدام‌شان می‌توانند یک داستان مستقل و بسیار خوب باشند را در خود جا داده باشد.

پیشینه تئاتری کازان در ساختن و جان دادن این خرده‌ داستان‌ها که هر کدام‌شان گروهی از مؤثران و اندیشه‌های مطرح در جامعه آن روز را نمایندگی می‌کردند، مؤثر بوده است. تمام شخصیت‌های این فیلم از آن جمله آن‌هایی که تصویر آن‌چنانی از آن‌ها نمایش داده نمی‌شود به‌دقت طراحی‌شده‌اند و حتی آن‌ها که دیالوگی ندارند بالاخره چیزی در جهان بیرون را نمایندگی می‌کنند.

بر اساس همین فضا‌سازی است که متوجه می‌شویم تمام کسانی که روی اسکله کار می‌کنند به طریقی به یک «جانی» مدیون و درواقع گروگان هستند. داستان فیلم داستان دو انتخاب متفاوت برای پرداخت بدهی است، انتخاب متفاوت دو برادر که باید تصمیم بگیرند می‌خواهند خون بریزند یا شهید شوند.

کازان در این فیلم تلاش می‌کند از سنت آن زمان هالیوود فاصله بگیرد. تصویر‌برداری در لوکیشن وسیع نیوجرسی، این فیلم را به سنت نئورئالیستی اروپا نزدیک می‌کند، یکی از جنبه‌های تأثیرگذاری در بارانداز هم ناشی از این همین مسئله است که بعداً فیلم‌های دیگری تلاش کردند از آن تقلید کنند که چندان هم در این مسیر موفق نبودند.

در بارانداز
«در بارانداز» با الهام از کار برنده پلیتزر روزنامه‌نگاری به نام مالکوم جانسون، درباره روابط فسادآلود در کار اسکله‌های نیوجرسی پا گرفت

از ویژگی‌های مهم این فیلم آن است که هیچ سکانسی از آن خالی از احساس اضطراب مردم فقیر و طبقه کارگری که سوژه فیلم بوده است، نیست. در سرمای سکانس‌های بعدازظهر یخبندان و گرفته نیوجرسی، در عرق‌ریزان صحنه‌های عروسی در میخانه لهستانی‌ها و در کار دیوانه‌وار آدم‌ها در بارانداز کنار ساحل، تقلا برای حیات و تلاش برای جان به در بردن و زندگی کردن آدم‌هایی که غیر از خود زندگی چیز زیادی برای نگه‌داشتن ندارند، مشهود است.

علاوه بر این کازان که خودش آن‌چنان هم مذهبی نبوده، از قدرت تصاویر مذهبی در فیلم غافل نیست. نشانه‌های دین در عرق‌ریزان کارگران، در سکه‌های رومی که دست‌به‌دست می‌شود و در میان ناامیدی و سرخوردگی که در کارگران آشکار است، پراکنده‌شده است.

خیانتی که در فیلم به آن اشاره می‌شود مبتکرانه از متونی در کتاب مقدس وام گرفته‌شده و وارونه شده است. این ایده که هر آدم معمولی، در اینجا شخصیت ‌تری، می‌تواند با یک انتخاب و یک تصمیم راه خود را متفاوت کند و به قهرمان تبدیل شود یا این ایده که برای تعالی نیاز به غیرمعمولی بودن، اشتباه نکردن یا پاک‌دست بودن نیست، ایده رستگاری بدون تقوا، ایده‌ای سراسر مذهبی و به‌خصوص مسیحی است.

در بارانداز
قرار بود نقش اصلی فیلم را فرانک سیناترا بازی کند که درنهایت با مارلون براندو جایگزین شد

دیگر چندان نیازی به استعاره‌هایی مانند پیاده‌روی طولانی در نیوجرسی پیش از رسیدن به تصمیمی رستگارانه نیست. ‌جنبه سیاسی فیلم در بارانداز، سوای پیام سیاسی آن، اهمیت دیگری هم دارد. قبل از اینکه در بارانداز ساخته شود، الیا کازان مانند بسیاری دیگر از روشنفکران و هنرمندان دوران خودش یک چپ جوان شناخته می‌شد که تحت‌فشار کمیته‌های ضد کمونیستی و ضد چپ و برای حفظ شغل و موقعیتش در سینمای آمریکا علیه چپ شهادت داده بود، اما درنهایت او از شهادت خودش علیه همکارانش دفاع کرد، نه‌تنها از این شهادت دفاع کرد بلکه آشکارا در روزنامه‌هایی مانند نیویورک‌تایمز نوشت و از دیگران خواست تا علیه کسانی که پیشینه یا ایده آل‌های چپ دارند به او پیوسته و شهادت دهند.

فیلم در بارانداز از این فضا که اطراف خود کازان شکل‌گرفته بود سود بسیار برد. فیلم‌نامه خوب و بازی همدلانه مارلون براندو در نقش‌ «تری»، از بیانیه سیاسی کازان پشتیبانی می‌کرد و پیشنهاد می‌داد که راه‌حل درنهایت مسیری فردی است. آنچه فیلم پیشنهاد می‌دهد یک فردگرایی تزلزل‌ناپذیر است. قهرمان تنهاست و برای قهرمان بودن باید تنها بود. با اتحادیه پیروزی اخلاقی ممکن نیست. فرد باید راه خودش را از جمع جدا کند!

کازان در این فیلم از طریق تمام ابزار‌هایی که در اختیار کارگردان است، از طریق زبان سینمایی تدوین، فیلم‌برداری و اجرا، ما را قانع می‌کند که راه‌ تری، راه فردگرایانه‌تری، راه درستی است، فیلم تلاشی در راستای زیر سؤال بردن اعتقادات ما نیست، بلکه تلاشی در راستای تقویت باورهای قبلی ماست. البته همه این حرف‌ها به آن معنی نیست که کازان در برابر جماعت ضد کمونیست هم دست‌های خود را بالابرده و تسلیم‌شده بود. او این جماعت را هم فرصت‌طلب و احمق می‌دانست.

در بارانداز
کازان در این فیلم تلاش می‌کند از سنت آن زمان هالیوود فاصله بگیرد

کازان یک فردگرایی خشن را توصیه می‌کرد که می‌توانست قهرمان ساز باشد؛ اما لااقل در مورد خودش چنین ثمری نداشت.

وقتی آکادمی اسکار تصمیم گرفت به کازان برای یک عمر دستاورد هنری‌اش جایزه بدهد، کازان درست مثل «جانی فردی» که با اسکورت دو محافظ قوی و قد بلند خود به اسکله می‌آید با اسکورت اسکورسیزی و دنیرو روی صحنه رفت تا جایزه خود را دریافت کند، اما حتی این همراهی هم باعث نشد که موج انتقادات به کازان به خاطر شهادتش علیه برخی سینماگران در جریان موج ضد کمونیستی آمریکا به فراموشی سپرده شود. هرچند میراث رک‌گویی تندوتیز و تلخ او وارثان و حامیانی پیدا کرد.

فاطمه کریمخان

در بارانداز

آیتم های مشابه

نگاهی به فیلم «زودپز» ساخته رامبد جوان

مدیر

به بهانه نمایش فیلم «لی» ساخته الن کوراس

مدیر

پرطرفدارترین رنگ‌های پاییز امسال ۲۰۲۴ کدام‌اند؟

مدیر