گفت‌وگو با دکتر محمد اصفهانی (به بهانه انتشار آلبوم بی واژه)

محمد اصفهانی: شرایط جامعه شکل‌دهنده‌ی اوضاع روحی و انگیزه‌های فردی است

حسین تقی پور/سلیس نیوز. «بی واژه» پس از آلبوم‌های گلچین، حسرت، فاصله، تنها ماندم، نون و دلقک، ماه غریبستان، هفت‌سین و برکت، نهمین آلبوم مستقل محمد اصفهانی است که به تهیه‌کنندگی صدرالدین حسین‌خانی و توسط شرکت ایران گام منتشرشده است، آلبومی که ماحصل دوری چندساله‌ی او از بازار موسیقی است. می‌توان اصفهانی را محبوب‌ترین (و شاید موفق‌ترین) خواننده‌ی نسل اول خوانندگان موسیقی پاپ بعد از انقلاب دانست. او که صدایش شباهتی به خواننده‌های پیش از انقلاب نداشت و در سال‌های اول فعالیت هم پرکار ظاهر شد با بهره‌مندی از محضر اساتیدی چون استاد شجریان، علی جهاندار، بابک بیات و فریدون شهبازیان و برخورداری از حمایت‌های مقطعی واحد موسیقی صداوسیما، توانست خیلی زود خود را به‌عنوان خواننده‌ای مؤلف مطرح کند. به بهانه انتشار آلبوم «بی واژه»، گفت‌وگوی سلیس نیوز با محمد اصفهانی را بخوانید.

محمد اصفهانی
تلفیق موسیقی سنتی و معاصر را در حسرت و فاصله و نون و دلقک و… حتی در تنها ماندم البته در نحوه‌ی اجرای این‌جانب می‌توانید مشاهده کنید.

آلبوم «بی واژه»، ماحصل پنج سال سکوت شما در عرصه موسیقی است. دلیل این وقفه را اوضاع روحی نامناسب، نداشتن انگیزه، وسواس و تاریخ‌مصرف برخی از ترانه‌ها عنوان کرده‌اید. شرایط جامعه در این میان چقدر تأثیر داشته است؟

با سلام شرایط جامعه تا حد زیادی شکل‌دهنده‌ی اوضاع روحی و انگیزه‌های فردی است.

اما در چنین شرایطی کنسرت ادامه پیدا کرد؟

بله چون اجرا با تولید؛ دو مقوله‌ی متفاوت هستند.

محمد اصفهانی
می‌توان اصفهانی را محبوب‌ترین (و شاید موفق‌ترین) خواننده‌ی نسل اول خوانندگان موسیقی پاپ بعد از انقلاب دانست.

در آلبوم «بی واژه»، شاهد حضور ترانه‌سرایان مختلف و تنظیم‌کنندگان و آهنگسازان گوناگونی هستیم. آیا کنار هم قرار گرفتن این هنرمندان با شیوه‌های متفاوت؛ یکپارچگی آلبوم را تحت‌الشعاع قرار نداده است؟

سؤال شمارا با این سؤال پاسخ می‌دهم: آیا وجود افراد گوناگون باشخصیت‌های متضاد آن‌هم در تمامی ابعاد؛ با حقیقت یکپارچه و متحدی بنام جامعه در تضاد است؟ یا همین تکثر؛ مجموعه‌ای به نام جامعه را جذاب‌تر و غنی‌تر می‌کند؟

در آلبوم «بی واژه»، با تویجان، آهنگساز ترک همکاری داشته‌اید. دلیل این همکاری چیست، چقدر به اعتلای کارتان کمک کرده و ماحصل آن را چگونه ارزشیابی می‌کنید؟

آقای تویجان آهنگسازی ایرانی و اهل گنبدکاووس است که ۱۲ سال در ترکیه به کار تولید موسیقی اشتغال داشته و از نتیجه‌ی همکاری با ایشان راضی‌ام و رنگ‌آمیزی جدید حاصل از همکاری با او را در آثار ارائه‌شده دوست دارم.

آیا ادامه این همکاری در سطح کشورهای هم‌جوار می‌تواند به رشد و شکوفایی موسیقی ما کمک کند؟

بله اگر درست و حساب‌شده باشد برای موسیقی هر دو کشور؛ سودمند است.

رویکردتان به موسیقی ترنس و نیوایج در بی واژه توجه به مخاطبان جوان بوده یا تنوع و گستردگی بیشتر؛ مدنظرتان بوده است؟

این موسیقی‌ها در آلبوم «برکت» هم کار شدند حتی ما آنجا کار راک هم داشتیم ولی در «بی واژه» رنگ‌آمیزی صوتی و فن این روزگار را شاهد بودیم البته رویکردی که از آن با عنوان: توجه به مخاطبان جوان در «بی واژه»؛ یاد می‌شود بیشتر بر انتخاب ترانه‌های صمیمی و ساده اما قانون‌مند و منطبق بر اسلوب؛ متمرکز بود و این انتخاب‌ها توسط بنده و با این نیت؛ یعنی گفت‌وگو با جوان‌ترها … صورت گرفت.

محمد اصفهانی
شرایط جامعه تا حد زیادی شکل‌دهنده‌ی اوضاع روحی و انگیزه‌های فردی است.

دلیل قرار دادن دو قطعه از موسیقی دو سریال که پیش‌ازاین در تیتراژها شنیده بودیم، چیست؟

این کار در آلبوم‌های قبلی یعنی برکت (۳ تیتراژ)؛ نون و دلقک (۳ تیتراژ) و فاصله (۲ تیتراژ) هم انجام‌شده بود و چیز جدیدی نیست چون افزون بر تراک‌های جدید که در این آلبوم یعنی «بی واژه» هفت عدد بودند و مطابق تعداد تراک‌های سایر آلبوم‌های بنده درگذشته هستند عده‌ی زیادی از مخاطبان؛ همیشه خواهان گنجاندن تیتراژها یا آثار شنیده‌شده در این سال‌ها باکیفیت ارژینال و در قالب آلبوم بوده‌اند که ما تعدادی از آن‌ها را علاوه بر آثار جدید به‌رسم همیشگی در این آلبوم نیز قراردادیم.

روند کاری شما یک دگردیسی و ساختارشکنی را نشان می‌دهد، تلفیق موسیقی سنتی و معاصر که از آلبوم «برکت» شروع‌شده و تاکنون ادامه داشته است. از نتیجه آن راضی هستید؟ بازخورد آن در بین مخاطبان چگونه است؟

تلفیق موسیقی سنتی و معاصر را در حسرت و فاصله و نون و دلقک و… حتی در تنها ماندم البته در نحوه‌ی اجرای این‌جانب می‌توانید مشاهده کنید و این جزء لاینفک کارهای بنده شده منتها در بعضی آثار و ارکستراسیون‌ها متناسب با حالات تنظیم‌کننده و استعداد ملودی حامل اشعار؛ این ویژگی بیشتر یا کمتر به چشم می‌خورد… و همواره بازخورد خوبی هم داشته است.

پویایی، نوگرایی و اشتیاق به تجربه کارهای جدید یکی از ویژگی‌های بارز شماست، این مشخصات در اغلب آثار شما دیده می‌شود و در آلبوم «بی واژه» به اوج می‌رسد. این موضوع چقدر بر ای‌تان اهمیت دارد و از این‌که بخشی از علاقه‌مندان سنتی خود را از دست دهید، نگران نیستید؟

با اجازه‌ی شما باید بگویم نمی‌خواهم و نمی‌توانم برای جلب و جذب مخاطب؛ از حقیقت خود و آنچه در من می‌گذرد دور شوم و به‌اصطلاح «فیلم» بازی کنم چون به این کار نه علاقه‌ای دارم و نه اعتقادی… به نظرم بُرد و موفقیت آن است که همیشه سعی کنی بیان خوبی از حقایق عالم را با ارائه‌ای زیبا از موسیقی و شعر به مخاطبانی که دوستشان داری تقدیم کنی … و باخت آنکه فقط در پی جذب مخاطب باشی؛ بنابراین در نوع شعر و موسیقی آثار انتخابی‌ام تعصب نمی‌ورزم مگر آنکه احساس کنم فضای ایجادشده؛ دور از اهداف کلی و فکری بنده است و به‌اصطلاح دارد نقض غرض می‌شود…

به عقیده‌ی بنده اگر اجزای تولید و اجرا؛ خوب و به‌روز حرکت کنند آن تحول کلی هم اتفاق می‌افتد پس باید از افراد آغاز کرد و هرکس در حقیقت از خودش شروع کند.

گفته می‌شود آلبوم «بی واژه»، با استقبال زیادی روبه‌رو شده است. در قیاس با جُنگ‌های گذشته وضعیت فروش این آلبوم چگونه است. این پرسش را ازاین‌جهت مطرح می‌کنم که به گفته یکی از کارشناسان موسیقی اگرچه فروش آلبوم «بی واژه» تاکنون قابل‌توجه بوده اما نسبت به کارهای قبلی شما افت چشمگیری داشته است؟

عکس‌العمل مردم خیلی خوب بوده و بعد از «نون و دلقک» و «تنها ماندم»؛ «بی واژه» رکورددار استقبال مردمی در آثار این‌جانب است البته در مدت‌زمان مشابه پس از انتشار؛ و اما باید دید آن کارشناس چرا قائل به افت در این اثر شده است؟ چون اشعارش ثقیل نیست؟ یا چون موسیقی‌هایش جوان‌پسندتر است؟ اگر دلایل ازاین‌دست باشند باید عرض کنم که بنده سال‌ها بود که می‌خواستم آلبومی با چنین حال و هوایی ارائه دهم اما فرصتی دست نمی‌داد تا اینکه «بی واژه» شکل گرفت و این نه به معنای استحاله‌ی فکری و نه به معنای تغییر درروند کاری بنده است. ولی اگر دلایل دیگری مدنظر آن کارشناس بوده باید بنشینیم و بر سر آن بحث کنیم. خدا رحمت کند مرحوم قیصر امین پور را… ذکر مختصری از ایشان بکنم هرچند از پاسخ؛ کمی دور می‌شویم؛ من با ایشان رابطه‌ی ویژه و خاصی داشتم همیشه تازه‌های خود را برایم می‌خواند اشعاری از ایشان دارم که هیچ‌کس آن‌ها را تاکنون نشنیده و او آن‌ها را پیش این دوست و دوستدار خود به امانت گذاشته است واقعاً افتخار می‌کنم که با او آشنا شدم و با او کارکردم و این را مدیون دوستان گرامی آقای ساعد باقری و همچنین آقای محمدی نیکو هستم. در این اواخر هم در دیدار بازپسین به من گفت: اشعار جدیدی برایت کنار گذاشته‌ام که در کتاب یا مجموعه‌ای نیست بیا آن‌ها را باهم بازخوانی و انتخاب کنیم؛ ولی متأسفانه اجل مهلتش نداد…غرض اینکه روزی قیصر شعری برای من خواند که گفتگوی کودکی بود باخدا؛ این‌قدر زیبا بود که اشک من جاری شد. گفتم می‌خواهم این را کارکنم. او تعجب کرد و گفت: واقعاً می‌خواهی این را بخوانی؟ گفتم بله باافتخار… گفت: پس صبر کن ۵-۶ تای دیگر هم با همین سبک و سیاق بگویم تا بشود یک مجموعه برای کودکان … موافقی؟ گفتم: حتماً و تا انتهایش هستم… ولی متأسفانه این هم از پروژه‌های ناتمام دوران همکاری ما شد چون بیماری قیصر آن حال و حوصله‌ی سابق را از او گرفته بود… حالا فکر می‌کنم اگر آن مجموعه یا همان تک ترانه را می‌خواندم بازهم خیلی‌ها برچسب افت و افول بر آن می‌زدند؛ به نظر من نباید این‌قدر جامد؛ قضاوت کنیم … و بهتر است بپذیریم که هر گویشی به‌شرط رعایت موازین؛ اقتضائات خاص به خود و ارزش‌های نهفته در خود را دارد.

آیا با خوانندگان دیگر هم تعامل و همکاری دارید؟

نه فعلاً؛ چون زمینه‌ی آن به وجود نیامده …

علاقه‌ای به همکاری مشترک با خوانندگان دیگر درزمینه‌ی تولید آلبوم ندارید؟ ماحصل همکاری با عصار، ترانه‌ای جذاب و دل‌نشین بود. «ای کاروان! ای کاروان! من دزد شب‌رو نیستم …»

چرا اگر اتفاقاتی از جنس «ای کاروان» منتهی با مشخصات پیشرفته‌ی موسیقی امروز بیفتد موافقم.

محمد اصفهانی
فرقی نمی‌کند که گودال آبی کوچک باشی یا دریای بیکران؛ زلال که باشی آسمان در توست.

برخلاف برخی از آلبوم‌ها، آثار شما قابلیت این را دارد که طیف گسترده‌ای از قشرهای مختلف در سنین گوناگون را جذب کند. چگونه به این کیفیت دست پیدا می‌کنید؟

از همان طریقی که خودتان هم به‌عنوان سؤال مطرح کردید و بیم داشتید یکپارچگی آلبوم را تحت‌الشعاع قرار دهد … و دیگر اینکه در انتخاب اثر؛ خود را محدود نمی‌کنم.

نظر منتقدان بر ای‌تان اهمیت دارد؟ حتی اگر تلخ و گزنده باشد؟

به نظر من تلخ و گزنده بودن یعنی توأم با عداوت و توهین‌آمیز بودن؛ نه اینکه کسی بگوید من فلان کار را از فلانی نپسندیدم؛ حداقل بنده از عدم پسند دیگران برانگیخته نمی‌شوم و حتی با مشاهده‌ی رد پای منطق و نه احساس و سلیقه‌ی صرف؛ روی مطلب آن‌ها دقت و جستجو هم می‌کنم ولی اگر در لوای نقد؛ ایراد تهمت شود یا توهین… این را هیچ‌کس دوست ندارد خصوصاً اگر گوینده ناشناس باشد و در حیاط‌خلوت امن و راحتِ گمنامی و بی‌نامی خود؛ بخواهد کام دلش را به هر نحو از دیگران بگیرد یا توجه آن‌ها را این‌قدر بابی هنری و ناتوانی به‌سوی خود جلب کند که ناسزایی بگوید و بعد هم پنهان شود و سپس همدستانش را با ژست‌های آزادی بیان و شرح صدر جلو بیندازد… تا مثلاً برای خودش شهرتی دست‌وپا کند از جنس شهرتی که «خفاش شب» برای خودش دست‌وپا کرد در ایران … با این طریقه مخالفم و از اعتباری که خداوند ارزانی‌ام داشته نیز در برابر چنین افراد تازه به دوران رسیده‌ای محکم دفاع می‌کنم. البته این کار؛ یعنی زورگیری به‌اصطلاح فرهنگی؛ در برخی سایت‌های زرد اینترنتی و مجله‌ها رسم شده که به‌زودی هم منسوخ خواهد شد و این‌گونه روال‌های مکارانه‌ی صرفاً تجاری و بازاری کلاً به شهادت روزگار؛ که با هیچ‌کس هم تعارف ندارد؛ عمر و دوامی نخواهد داشت. البته قربانی‌های چنین ترفندهای شرم‌آوری بازهم جوانانی هستند که به خاطر معصومیت و بی‌تجربگی و تشنگی‌شان؛ فریب این سراب‌های بی‌سروته را می‌خورند و در دام آن‌ها و فضاهای سهمگینشان گرفتار می‌آیند و پول و شهرتی هم که از این راه عاید چنین حیله‌گرانی می‌شود خیروبرکتی نداشته و نهایتاً مشکلات عدیده؛ نقره‌داغشان خواهد کرد … این حقیقتی است که مکرراً شاهد آن بوده‌ایم.

نوشته‌ای که تأثیر زیادی روی کارتان گذاشته را به یاد دارید؟

بله؛ یکی از آن‌ها این عبارت زیبا بود: فرقی نمی‌کند که گودال آبی کوچک باشی یا دریای بیکران؛ زلال که باشی آسمان در توست

همراه با شما؛ خوانندگان زیادی فعالیت خود را شروع کردند اما از آن نسل تاکنون یکی، دو نفر همچنان به کار مشغول‌اند. چه عامل یا عواملی باعث گردید آنان مانند شما پیشرفت نداشته باشند؟

نمی‌دانم در پاسخ به این سؤال شما چه باید عرض کنم…

مدتی است موسیقی پاپ دچار رکود و یکنواختی شده است، چنانچه با این نظر موافقید چه راه‌حلی برای برون‌رفت از این وضعیت می‌توانید پیشنهاد دهید؟

این سؤال و درواقع؛ این احساس؛ سال‌هاست که در پرسشگران هست چون من همیشه با آن مواجه بوده‌ام به عقیده‌ی بنده اگر اجزای تولید و اجرا؛ خوب و به‌روز حرکت کنند آن تحول کلی هم اتفاق می‌افتد پس باید از افراد آغاز کرد و هرکس در حقیقت از خودش شروع کند.

درباره نویسنده

آیتم های مشابه

انتشار کتاب خاطرات دختر الویس پریسلی از زندگی و مرگ پدرش

مدیر

«میخک‌ها» پینا باوش؛ نمایشی درباره عشق‌های شکست‌خورده

مدیر

رکوردشکنی تیلور سویفت در گرمی ۲۰۲۴

مدیر