به «علیزاده» بودن قناعت میکنم
بازار تهران حوالی دهه ۳۰، هرروز، چند مرتبه محل عبور پسرکی بود که خانهاش در خیابان سید نصرالدین و مدرسهاش در خیام بود. در شلوغی بازار کسی از احوالات پسرک خبر نداشت که رنگ، نور و صدای بازار، ساز ناکوک مسگران و هیاهوی آدمها، چه جهانی در ذهن و ضمیرش میآفریند و قرار است این جهان پر از خیال، چگونه و در کدام صحنهها به حقیقت بدل شود.
در عصر و زمانه ما پسرک به هفتمین دهه زندگی رسیده و بزرگمردی در موسیقی ایران به شمار میرود. حسین علیزاده از خانوادهای که هیچ فردی در آن اهل موسیقی نبود، به آموختن موسیقی علاقهمند شد؛ به هنرستان موسیقی رفت، در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و بعد در آلمان در رشته موسیقی تحصیل کرد. او همواره ساخت و نواخت و همچنان نیز برای معرفی موسیقی ایرانی و ترویج و اعتلای آن میکوشد، درحالیکه همیشه موسیقی کلاسیک غربی هم برایش جذابیت داشته و کششی که از آنسو احساس میکرده، دستکمی از علاقهاش به موسیقی ایرانی نداشته است. حسین علیزاده اما روی معتبرترین صحنههای موسیقی جهان، موسیقی ایرانی را معرفی و عرضه کرده است.
حسین علیزاده همزمان با تحصیل در دانشگاه با رادیو و تلویزیون همکاری داشت و کنسرتهایی برگزار میکرد. همچنین او در دو زمینه تقریباً متفاوت مشغول به کار بود؛ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای بچهها آهنگسازی میکرد و در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی برای بزرگترها آهنگ میساخت. در تبوتاب پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به همراه محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان گروهی تشکیل داد که سه کاست به نامهای «چاوش» روانه بازار کردند.
بسیاری از آهنگهای انقلابی مشهور آن سالها مربوط به این کاستهاست. او آهنگساز این قطعات ماندگار است: سواران دشت امید، حصار، ژاله خون شد و… اما ماندگارترین اثر حسین علیزاده آلبوم «نینوا» است. این قطعه اول مهر ۶۲ توسط موسسه فرهنگی هنری ماهور به بازار موسیقی عرضه شد و محبوبیت علیزاده را تثبیت کرد.
نینوا، دومین اثری بود که علیزاده برای ارکستر نوشت و پیش از آن قطعهای با همین سبک و سیاق برای روز کارگر ساخته بود. علیزاده میگوید نینوا اثری است برای ساز نی در دستگاه نوا که بعدها در ارکستر زهی ادغامشده است. این اثر که در دوران دفاع مقدس ساختهشده، برای حسین علیزاده روزنوشتهایی است که از تلخی روزگار مردم این سرزمین حکایت دارد و نیز نام آن اشاره دارد به سرزمینی که تلخترین واقعه را به خود دیده است.
حسین علیزاده با بسیاری از هنرمندان نامدار ایرانی همکاری کرده است؛ در سینما با علی حاتمی، در موسیقی با پرویز مشکاتیان، محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، علیرضا افتخاری و خیلیهای دیگر. کنسرتهای متعددی با ناظری و شجریان داشته است. آلبوم «راز و نیاز» را قرار بود شجریان بخواند اما تعللهای استاد سبب شد، حسین علیزاده خواندن آلبوم را به افتخاری بسپارد.
همکاری علیزاده و شجریان در حالی آغاز شد و به برگزاری کنسرتهایی در سراسر دنیا انجامید که بسیاری گمان میکردند بین این دو هنرمند، تفرقهای هست اما آنها بیشتر از شش سال به همه دنیا سفر کردند و البته مهمترین و ماندگارترین کنسرتشان را بعد از زلزله در ارگ بم برگزار کردند.
حسین علیزاده چندی است نمونههای بینظیر از موسیقی تلفیقی ارائه میکند؛ تلفیق موسیقی اصیل ایرانی با موسیقی برخی ملل و فرهنگهای دیگر. حوالی سال ۸۶ از همنشینی علیزاده با ژیوان گاسپاریان، نوازنده دودوک ارمنستان، آلبوم «به تماشای آبهای سپید» خلق شد که نامزدی جایزه گرمی را برای حسین علیزاده به همراه داشت. همکاری با ماریا کانیوفسکا به سال ۹۷ اسبابی فراهم کرد که در روز ملی لهستان، نوای موسیقی ایرانی در ورشو به گوش علاقهمندان برسد و همراهی با گروه رامبراند تریو نیز امکانی بود برای رسیدن به زبان مشترکی که الفبای آن را نتها میساختند؛ نوازندگان این گروه توانستند از سازهای غربی نواهای ایرانی درآورند، آنچنانکه از پیانو صدای سنتور و از درامز نوای تنبک شنیده شود.
خیلی پیشتر از این همکاریهای بینالمللی، حسین علیزاده قطعهای به نام «ترکمن» ساخته و ارائه کرده بود که نمونه ملموسی از تلفیق و همزبانی فرهنگهاست که در آن تار علیزاده لحن ترکمن به خود گرفته و مخاطب را به دشتهای سرسبز ترکمنصحرا پرواز میدهد. علیزاده موسیقی تلفیقی را حاصل ترکیب و ادغام دو نوع موسیقی توصیف نمیکند؛ برای او موسیقی تلفیقی، برقراری دیالوگ بین دو فرهنگ موسیقایی است. آنچنانکه در همنوازی با هنرمندان سایر ملل خودش را از برقراری ارتباط کلامی بینیاز احساس کرده است.
تا سال ۹۳ که دولت و سفارت فرانسه تصمیم گرفت نشان «شوالیه» را به حسین علیزاده اهدا کند، هنرمندان متعددی این نشان را دریافت کرده بودند و کار بهجایی رسیده بود که بهصورت مستمر نشان اهدا میشد و فهرست بلندی از هنرمندان دریافتکننده این عنوان اهدایی فرانسویها شکلگرفته بود؛ اما علیزاده از دریافت این نشان انصراف داد.
حسین علیزاده در نامهای سرگشاده، اعلام کرد از دریافت این نشان بینیاز است و به «حسین علیزاده» بودن قناعت میکند. البته پیش از اعلام انصراف این هنرمند، علی رهبری آهنگساز و رهبر ارکستر نیز در نامهای سرگشاده به حسین علیزاده توصیه کرده بود که پیش از دریافت نشان شوالیه کمی بیشتر تأمل کند. علیزاده یک سال بعد در مهرماه سال ۹۴ در همایش نکوداشت مولانا تجلیل شد و باافتخار نشان مولانا را پذیرفت.
آذر مهاجر