بازآفرینی رمان چارلز دیکنز با موسیقی زنده و اجرای شبه محیطی، چالشها و جذابیتهای اجرای روباز را به تماشاگران عرضه میکند.
«الیور توئیست» نمایش موزیکال «الیور توئیست» به کارگردانی حسین پارسایی پس از چند سال دوباره روی صحنه رفته است؛ اما این بار نه در یک سالن تئاتر، بلکه در فضایی غیرمعمول و کمتر تجربهشده: زمین تنیس مجموعه ورزشی انقلاب.
اجرای یک نمایش بزرگ در فضای روباز، آنهم در فصل سرد سال، نشان میدهد گروه اجرایی در پی تجربهای متفاوت بودهاند. این نمایش بر اساس رمان مشهور چارلز دیکنز و موزیکال لایونل بارت شکل گرفته و محمدرضا کوهستانی بهعنوان دراماتورژ ساختار متن را برای اجرای تازه بازنویسی کرده است. همکاری کوهستانی با کامران رسولزاده در نوشتن ترانهها، زبانی میان شعر و گفتار روزمره پدید آورده است.
در مقیاس و شکل تولید، «الیور توئیست» شباهتهایی به نمایشهایی در سطح جهان دارد که حاصل همکاری گروههای انسانی بزرگ، تمرینهای مستمر و مدیریت فنی پیچیده است. پارسایی در این بازتولید تلاش کرده همین منطق تولید را در قالب ایرانی اجرا کند.
بااینحال، اجرای چنین نمایشی در فضای باز چالشهای خاصی دارد؛ از مدیریت صدا تا تغییرات آب و هوایی و حفظ تمرکز بازیگران در شرایطی که مرز میان صحنه و تماشاگر فرمی متفاوت دارد.

پارسایی برای این نسخه، گروه کر را حذف کرده و خواندن قطعات را به بازیگران سپرده است. این انتخاب اگرچه به اجرا حالت زندهتری میدهد اما فشار بیشتری به بازیگران وارد میکند؛ زیرا آنها هم باید نقشآفرینی کنند و همآوازهای سخت را اجرا کنند. طراحی صدا با مدیریت بابک کیوانی تلاش میکند این تعادل را حفظ کند، هرچند شرایط محیطی گاهی باعث افت لحظهای کیفیت صوتی میشود.
برجستهترین حضور را در این نمایش، فاگین دارد؛ نقشی که تقریباً در تمام لحظات مهم نمایش تأثیرگذار است. چنانکه بازیگر نقش، خود در مصاحبهای گفته بود: «فاگین برای من شخصیتی میان طنز و تراژدی است.» شخصیتی میان طنز تلخ، تبهکاری و نوعی پدری ناگزیر. بازیگر نقش با تغییر لحن و استفاده از زبان بدن، میکوشد شخصیت را چندلایه کند و اجازه ندهد به کاریکاتور تبدیل شود.
اجرای نقش نانسی هم کنترلشده و قابلقبول است. بازیگر سعی در دوری از اغراق و تمرکز بر جنبههای ظریف شخصیت دارد. طنز شخصیت برانلو تا حدی فضای نمایش را تلطیف میکند و در مورد نقش بیل ساکس هم خشونتی درونی و قابلباوری از کار درمیآید.

در طراحی صحنه و لباس سعی شده با استفاده از سازههای فلزی و رنگهای سرد، لندن صنعتی قرن نوزدهم به صحنه احضار شود. صحنهگردان مرکزی تا حدی توانسته امکان تغییر موقعیتها را فراهم کند و نورپردازی دیجیتال هم جواب داده است. بخشی از صحنه در میان تماشاگران امتداد یافته؛ طبعاً برای پیوندی میان اجرا و مخاطب و رسیدن به تجربهای شبه محیطی.
به لحاظ فضای فیزیکی اجرا، از وسعت زمین تنیس برای طراحی میزانسنهای گروهی بهره گرفتهشده است. حضور همزمان تعداد زیادی بازیگر روی صحنه نیازمند هماهنگی بالایی است و در بیشتر موارد با دقت اجرا میشود. البته در برخی صحنههای شلوغ، حجم حرکت باعث کمرنگ شدن جزییات داستانی میشود.
در صحنههای پرتحرکتر افت حجم صدا احساس میشود. دراماتورژی کوهستانی با وجود وفاداری به متن دیکنز، گاهی زیر فشار جلوههای بصری قرار میگیرد و برخی لایههای فلسفی رمان کمرنگ میشود. شخصیت الیور در مقایسه با عنوان اثر، کمتر برجسته است؛ بااینحال، اجرا باورپذیر است.

گریمهای نمایش با استفاده از بافتهای متنوع، جایگاه اجتماعی شخصیتها را تا حد زیادی نشان داده است. ازنظر اجرایی اگرچه نمایش نظم و سازماندهی خوبی دارد اما برخی تغییر صحنهها طولانیتر از حد معمول است و ریتم اثر را در لحظههایی از نمایش کند میکند.
«الیور توئیست» با بازی هوتن شکیبا، بهنوش طباطبایی، بانیپال شومون، سیامک انصاری، کاظم سیاحی و امیر کاوه آهنین جان، نمایشی است که بیش از هر چیز بر مقیاس بزرگ، تکنیک و موسیقی زنده اتکا دارد. اگرچه گاه از عمق روایی رمان فاصله میگیرد، اما تلاش نمایش برای ارائه تجربهای متفاوت در تئاتر ایران قابلتحسین است.
نسخه جدید نسبت به اجرای سال ۱۳۹۶ فنیتر شده و جزییات بیشتری دارد و اتکای نمایش بر حضور بازیگران و جلوههای شنیداری و دیداری بیش از گذشته است.
جانان کاظمی

