آزی آزبورن، خواننده افسانهای هویمتال و چهره محبوب برنامههای تلویزیونی، پس از دههها مبارزه با بیماری، سرانجام در سن ۷۶ سالگی درگذشت
آزی آزبورن که سالها از عوارض بیماری پارکینسون رنج میبرد، بارها اعلام بازنشستگی کرده بود _ ازجمله در سال ۱۹۹۲ با تور «No More Tours» و در ۲۰۱۸ با تور «No More Tours II» _ اما آخرین کنسرت خود را ماه اخیر در جشنوارهای در زادگاهش، بیرمنگام، برگزار کرد.
آزبورن که روی تخت سیاهی نشسته بود و بهوضوح تحت تأثیر شور و اشتیاق جمعیت قرارگرفته بود، در این اجرا بار دیگر با اعضای اصلی گروه «بلک سبث[۱]» همراه شد تا حرفه خود را به پایان برساند.
بهعنوان خواننده اصلی گروه بلک سبث، آزی آزبورن یکی از بنیانگذاران سبک هویمتال بود. در ادامه مسیر حرفهای خود نیز بهعنوان هنرمندی انفرادی به موفقیتی چشمگیر دست یافت؛ با ۱۳ آلبوم پلاتینیوم و لقب «شاهزاده تاریکی».
بااینحال، شهرت گستردهترش را مدیون جنجالهای سبک زندگی راکاندرول خود بود، ازجمله حادثهای معروف که در آن روی صحنه سر خفاشی را گاز گرفت. او در جریان تور کنسرت «Diary of Madman » در سال ۱۹۸۲ بهاشتباه سر یک خفاش زنده را با دندان گاز گرفت و از تن جدا کرد، زیرا فکر میکرد که اسباببازی است.
آزبورن در حال اجرای آهنگی بود که یکی از تماشاگران، یک خفاش زنده را به روی صحنه پرتاب کرد. او که تصور میکرد این خفاش یک اسباببازی پلاستیکی است، خفاش را برداشت و سر آن را با دندان کند.
آزبورن بلافاصله متوجه شد که این حیوان واقعی بوده، چون به گفته خودش «خفاش شروع به تکان خوردن دردهانم کرد.» پسازآن فوراً کنسرت را ادامه داد، اما بعداً به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان برای بیماری هاری قرار گرفت.
برنامه موفق تلویزیونی «خانواده آزبورنها» در «امتیوی»، تصویر متفاوتی از آزی به نمایش گذاشت؛ تصویری طنزآمیز و خانوادگی از مردی که سابقهاش با نمادهای شیطانی گرهخورده بود. او را بهعنوان پدری گیج اما مهربان در خانوادهای شلوغ ولی عاشقانه نشان داد و همین برنامه او را به ستارهای تلویزیونی بدل کرد.
آزی آزبورن، در مصاحبهای با نیویورکتایمز در سال ۱۹۹۲ گفته بود: «همه آن دیوانهبازیهای روی صحنه فقط نقشی است که بازی میکنم، بخشی از کارم هست. من ضد مسیح نیستم. من مردی خانوادگیام.»

سالهای آغازین آزی آزبورن
آزی با نام اصلی جان مایکل آزبورن، در ۳ دسامبر ۱۹۴۸ در بیرمنگام متولد شد. او چهارمین فرزند از شش فرزند خانوادهای کارگر بود. پدرش، جان توماس آزبورن، ابزارسازی بود که در نیروگاه شبکار میکرد و مادرش، لیلیان (یونیت) آزبورن، در کارخانه قطعات خودرو کار میکرد. خانواده در خانهای کوچک و ساده زندگی میکردند که حتی لولهکشی داخلی نداشت.
مشکلات مالی، اختلال در تمرکز و ناتوانی در یادگیری باعث شد در ۱۵ سالگی ترک تحصیل کند و به مشاغل کوتاهمدت مختلفی رو آورد؛ ازجمله ۱۸ ماه کار در کشتارگاه محلی. پس از اخراج از آنجا به دلیل درگیری، مدتی دست به دزدی زد و پس از دستگیری، پدرش حاضر نشد جریمه را بپردازد. درنتیجه، آزی سه ماه را در زندان گذراند، تجربهای که مسیر تازهای به روی او گشود و باعث شد.
در این زمان بود که پدرش یک دستگاه صوتی برای او خرید تا بتواند رؤیای خوانندگی را دنبال کند. همین دستگاه، همراه با آگهیای با متن «Ozzy Zig Needs Gig» باعث شد او در سال ۱۹۶۸ با سه موسیقیدان جوان دیگر از بیرمنگام _ گیزر باتلر (بیس)، بیل وارد (درام) و تونی آیومی (گیتار) _ وارد یک گروه شود.
این گروه ابتدا با نام Earth فعالیت میکرد، اما بعدها با الهام از فیلمی با بازی بوریس کارلوف نام «بلک سبث» را انتخاب کردند، آنهم به این دلیل که مردم برای ترسیدن در سینما پول میپردازند!
گروه بلک سبث آهنگی به همین نام ساخت که سبک خاصشان را شکل داد: حجم صدای بالا، ضربآهنگهای سنگین و آوازهایی از پیشگوییهای شوم.
سرودهایی برای طردشدگان
اولین آلبوم بلک سبث در سال ۱۹۷۰ منتشر شد و در طول هشت سال، هفت آلبوم دیگر نیز عرضه کردند. اگرچه منتقدان از موسیقی آنها استقبال نکردند و ایستگاههای رادیویی نیز نادیدهشان گرفتند، اما آثارشان پیدرپی پرفروش شدند. ترانههایی چون «Paranoid»، Iron Man» و «War Pigs» به سرودهایی برای نسلهای جوان سرخورده تبدیل شدند.
آزبورن دو بار به تالار مشاهیر راکاند رول راه یافت: یک بار با بلک سبث در ۲۰۰۶ و بار دیگر در سال ۲۰۲۴ بهعنوان هنرمندی مستقل. لارس اولریش از گروه متالیکا در هنگام معرفی بلک سبث گفت: «زمانی که بحث از تعریف یک سبک در دنیای موسیقی دشوار است، سبث بیرقیباند.»
بیلی کورگان از گروه Smashing Pumpkins در سال ۲۰۲۵ به نیویورکتایمز گفت: «اولین بار آلبوم «Master of Reality» را در هشتسالگی شنیدم و از آن زمان تا حالا همواره دنبال همان صدا بودم.»
جان دارنیل، ترانهسرا و نویسنده، در مصاحبهای درباره آزبورن گفت: «آواز آزی همیشه با پیوستگی خاصی خط آکورد را دنبال میکرد، طوری که بسیاری از خوانندهها برای نشان دادن هوشمندی خود از آن اجتناب میکنند.»

افراط، سقوط، صعود
آزبورن، همانطور که خود در کتاب زندگینامهاش نوشته انواع مواد مخدر را تجربه کرده و هر بار اعلام ترک میکرد، اما بازگشت به اعتیاد برایش آسان بود. چهل سال زندگی با مواد مخدر از او انسانی غیرقابلتحمل ساخته بود. زمانی که با همسر اولش، تلما، در حومه انگلستان زندگی میکرد، خانهشان را «کلبه فجایع» مینامید. پس از اخراج از بلک سبث در ۱۹۷۹ _ به دلیل جا ماندن از یک اجرا در نشویل و خوابیدن در اتاق اشتباهی _ به لسآنجلس رفت و در هتلی اقامت گزید تا اینکه شارون آردن، دختر مدیر برنامهاش که او ازش پول دزدیده بود، به سراغش آمد. پس از مشاجره، روز بعد پیشنهاد مدیریت او را داد و رابطهای حرفهای و بعد عاشقانه آغاز شد.
آزی و شارون در ۴ ژوئیه ۱۹۸۲ ازدواج کردند، تاریخی که آزی انتخاب کرد تا سالگرد را فراموش نکند.
استقبال از نخستین آلبوم انفرادی آزی آزبورن
در سال ۱۹۸۰، آزبورن اولین آلبوم انفرادیاش با نام «Blizzard of Ozz» را منتشر کرد که حاوی آهنگ نمادینش «Crazy Train» بود. این آلبوم با استقبال بسیاری روبهرو شد و تا زمان مرگش، بیش از ۵۵ میلیون نسخه از آن در جهان به فروش رفت.
اما همچنان رفتارهای افراطی و اغلب نابهنجارش ادامه یافت: سر کبوتر زندهای را در نشست مطبوعاتی کند، به حضار گوشت خام پرتاب کرد و … . رفتارهای آزبورن، اگرچه برای طرفدارانش هیجانانگیز بود، اما تبعات بسیاری به همراه داشت؛ ازجمله حیوانات (او تمام مرغها و گربههایش را کشت) و گاهی انسانها (همسر اولش را کتک زد و تلاش کرد شارون را خفه کند؛ البته بعد از ابراز پشیمانی، شارون شکایتش را پس گرفت).
در سال ۱۹۸۲، تراژدی رخ داد. هواپیمایی که توسط راننده اتوبوس تور هدایت میشد، به اتوبوس تور آزبورن برخورد کرد و سه نفر، ازجمله گیتاریستاش رندی رودز، کشته شدند.
شاهزادهای در خانه
در مستندی که سال ۱۹۸۸، پنهلوه اسپیریس با تمرکز بر سبک زندگی افراطی، مصرف مواد مخدر و رؤیاهای شهرت و ثروت موزیسینهای سبک موسیقی هویمتال و هارد راک در لسآنجلس ساخته شد؛ آزی آزبورن با کیمونوی پلنگی در حال پخت تخممرغ نشان داده شد؛ اما در سال ۲۰۰۲، جهان سیمای واقعی زندگی او را در برنامه «The Osbourne» دیدند. در این برنامه زندگی روزمره آزی، شارون و دو فرزندشان جک و کلی (فرزند دیگر، ایمی که جلوی دوربین نیامد) نمایش داده شد.
لحن طنزآمیز، رفتارهای غیرمعمول آزبورن و دیالوگهای خندهدار باعث جذب مخاطبان گسترده شد. مشکلات خانوادگی، شیطنتهای حیوانات خانگی عجیبشان (مثل طوطیهای فحاش!) و سبک زندگی لاکچری اما آشفتهشان، ازجمله جذابیتهای اصلی برنامه بود.
این برنامه باعث شد آزبورن به یک چهره محبوب فرهنگعامه، فراتر از جایگاهش در موسیقی متال تبدیل شود و جایزه امی را برای سریال واقعنمای برتر در سال ۲۰۰۲ دریافت کند. این برنامه که تا سال ۲۰۰۵ ادامه داشت، پربینندهترین برنامه تاریخ امتیوی شد و باعث گردید دیگر سلبریتیها نیز درهای خانهشان را به روی دوربینها باز کنند. کلی آزبورن در ۲۰۰۲ به رولینگ استون گفت: «یک روز معمولی بودیم، روز بعد معروفترین خانواده آمریکا شدیم.»
در این برنامه بود که اولین بار، لرزش دستان آزی دیده شد و سپس در سال ۲۰۱۹ تشخیص دادند که او نوعی پارکینسون دارد.
در سال ۲۰۰۳، در حادثهای در ملکش در انگلیس با خودروی کوچکش واژگون شد. او بعدها نوشت: «دههها مواد مخدر کشیده بودم، اما چیزی که نزدیک بود من را بکشد، یک دستانداز در باغچهام بود.»
با وجود مشکلات، آزی پروژههای مختلفی انجام داد: شوی تلویزیونی ناموفق «Osbournes Reloaded»، مستند سفر با پسرش و حتی نوشتن ستونی برای نشریه رولینگ استون.

تأثیر آزی آزبورن بر موسیقی
تأثیر آزی بر نسلهای بعدی موسیقی متال و راک غیرقابلانکار است. گروههای بزرگی مانند متالیکا، اسلیر، سیستم آو ا داون و اسلیپنات بارها از او بهعنوان یکی از منابع الهام اصلی خود نام بردهاند. او با صدای منحصربهفرد و سبک اجرایش، استاندارد جدیدی برای خوانندگی در سبک هوی متال تعریف کرد.
انتشار خبر درگذشت آزی آزبورن، واکنش گستردهای در پی داشت. التون جان، خواننده و آهنگساز سرشناس بریتانیایی گفت: «او دوستی عزیز و پیشگامی بزرگ بود که جایگاهش را در میان خدایان راک تثبیت کرد. او همچنین از بامزهترین افرادی بود که تاکنون ملاقات کردهام. بسیار دلتنگش خواهم شد.»
رونی وود که در کنسرت خداحافظی همراه آزی آزبورن به اجرا پرداخت، گفت: «از شنیدن خبر درگذشت آزی آزبورن بسیار اندوهگینم. چه کنسرت خداحافظی زیبایی در «بازگشت به آغاز» برگزار کرد.»
گروه متالیکا نیز که در همان اجرا حضور داشت، عکسی از خود در کنار آزبورن منتشر کرد و نوشت: «بیان معنای آزی آزبورن برای متالیکا در کلمات نمیگنجد؛ قهرمان، اسطوره، پیشگام، منبع الهام، راهنما و از همه مهمتر، دوست، تنها برخی از واژگانی هستند که به ذهنمان میرسند. آزی و شارون به ما ایمان داشتند و زندگی و مسیر حرفهای ما را دگرگون کردند. او به ما آموخت چگونه درصحنههای بزرگ حاضر شویم، درحالیکه همزمان انسانی گرم، پذیرا، صمیمی و در همه حال درخشان بود. او میراثی شگفتانگیز از خود بهجا گذاشت و جای خالیاش بسیار احساس خواهد شد.»
یادگاری از یک افسانه
آزی آزبورن، با تمام فراز و نشیبها، جنجالها و مبارزات شخصیاش، صدایی بیبدیل و شخصیتی تکرار نشدنی در تاریخ موسیقی است. او نهتنها به تعریف یک ژانر کمک کرد، بلکه با استقامت، بازگشتهای قدرتمندانه و صداقت بیپردهاش، به نمادی از شورش، خلاقیت و بقا تبدیل شد.
میراث «شاهزاده تاریکی» برای همیشه در قلب میلیونها طرفدارش و در تاریخ پرافتخار موسیقی راک و متال زنده خواهد ماند.
آزبورن به خانوادهاش وفادار ماند و از موفقیتش سپاسگزار بود؛ اما بهخوبی میدانست چگونه به یاد آورده خواهد شد: «آزی آزبورن، متولد ۱۹۴۸. مرگ: هرزمانی که درگذشت. او سر یک خفاش را گاز گرفت.»
[۱] . Black Sabbath


حمیده وطنی
حمیده وطنی گرگری کارشناس ارشد پژوهش هنر، نویسنده و منتقد سینما، فعالیت پژوهشی خود را با نشریه علمی پژوهشی نگره بهعنوان مدیر داخلی نشریه و فعالیت رسانهای سینمایی را با ماهنامه سینما آغاز کرد مقالات او در نشریات متعددی ازجمله مهر، سینما ویدئو، روزنامه اعتماد ... چاپشده است، او پیشتر دبیر تحریریه نشریه «دایره» بود و هماکنون دبیر تحریریه رسانه رسمی فرهنگی هنری سلیس نیوز و دبیر سرویس سینمایی است.




